رعایت
licenseمعنی کلمه رعایت
معنی واژه رعایت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- احترام، ادب، اعتنا، بزرگداشت، پاس، تكريم، توجه، حرمت، مراعات، مراقبت، ملاحظه، نگرش، وقع 2- چرانيدن | ||
انگلیسی | observance, observation, regard, heed, observe | ||
عربی | مراعاة، تقيد، ملاحظة، شعائر، احتفالات، عادة، تقيد بالقانون | ||
ترکی | uyma | ||
فرانسوی | conformité | ||
آلمانی | einhaltung | ||
اسپانیایی | cumplimiento | ||
ایتالیایی | conformità | ||
مرتبط | مشاهده، نظر، تماشا، باره، اعتناء | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "رعایت" در زبان فارسی به معنای عمل کردن به دستورالعملها، قوانین یا اصول است. برخی نکات نگارشی و گرامری درباره این کلمه به شرح زیر است:
با رعایت این نکات، میتوان به کاربرد درست و مؤثر کلمه "رعایت" در نگارش و گفتار خود دست یافت. | ||
واژه | رعایت | ||
معادل ابجد | 681 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | re(a)'āyat | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی: رعایَة] | ||
مختصات | (رِ یَ) [ ع . رعایة ] | ||
آواشناسی | re'Ayat | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی رعایت | ||
پخش صوت |
پاس - پایش - پیش روگیری - نگهداری - نگهداشتنِ کلمه "رعایت" در زبان فارسی به معنای عمل کردن به دستورالعملها، قوانین یا اصول است. برخی نکات نگارشی و گرامری درباره این کلمه به شرح زیر است: نحوه نوشتن: کلمه "رعایت" به صورت صحیح همینطور نوشته میشود و در هیچ شرایطی نباید دستخوش تغییرات املایی قرار گیرد. جایگاه کلمه: "رعایت" معمولاً به عنوان فعل و یا اسم در جملات استفاده میشود. به عنوان مثال: ترکیبها: این کلمه میتواند در ترکیب با دیگر کلمات به کار رود. به عنوان مثال: فعلهای مرتبط: از دیگر فعلهای مرتبط با "رعایت" میتوان به "رعایت کردن" اشاره کرد. در جملات میتوان آن را به کار برد مانند: "ما باید پروتکلها را رعایت کنیم." با رعایت این نکات، میتوان به کاربرد درست و مؤثر کلمه "رعایت" در نگارش و گفتار خود دست یافت.
1- احترام، ادب، اعتنا، بزرگداشت، پاس، تكريم، توجه، حرمت، مراعات، مراقبت، ملاحظه، نگرش، وقع
2- چرانيدن
observance, observation, regard, heed, observe
مراعاة، تقيد، ملاحظة، شعائر، احتفالات، عادة، تقيد بالقانون
uyma
conformité
einhaltung
cumplimiento
conformità
مشاهده، نظر، تماشا، باره، اعتناء