بنی آدم
licenseمعنی کلمه بنی آدم
معنی واژه بنی آدم
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | foundation, basis, base, institute, root, cornerstone, fundament, substratum, bani adam | ||
عربی | مؤسسة، أساس، تأسيس، قاعدة، إنشاء، قوام، قاعدة أساس | ||
مرتبط | بنیاد، پایه، اساس، شالوده، بنیان، پی، مبنا، زمینه، پایگاه، باز، موسسه، بنگاه، انجمن، بنداد، هيئت شورا، ریشه، اصل، عنصر، سنگ زاویه، سنگ گوشه، نبشی، ته، زیر لایه، طبقه زیر | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "بنی آدم" به معنای "فرزندان آدم" است و در ادبیات و فرهنگ فارسی به عنوان یک اصطلاح انسانی و عمومی به کار میرود. در نگارش این عبارت، میتوان به نکات زیر توجه کرد:
به طور کلی، "بنی آدم" یک عبارت مهم و تاثیرگذار در زبان فارسی است و قواعد نگارشی و قواعد زبانشناسی در استفاده صحیح و زیبای آن تأثیرگذار هستند. | ||
واژه | بنی آدم | ||
معادل ابجد | 107 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
مختصات | (بَ دَ) [ ع . ] ( اِ.) | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی بنی آدم | ||
پخش صوت |
آدمیزادگان کلمه "بنی آدم" به معنای "فرزندان آدم" است و در ادبیات و فرهنگ فارسی به عنوان یک اصطلاح انسانی و عمومی به کار میرود. در نگارش این عبارت، میتوان به نکات زیر توجه کرد: نحوه نگارش: "بنی آدم" باید با حروف جدا و به صورت کامل نوشته شود. در متنهای رسمی و ادبی، این عبارت معمولاً به صورت املای کامل و صحیح به کار میرود. نقطهگذاری: اگر این عبارت در وسط جمله به کار رود، لازم است طبق قواعد عمومی نگارشی نقطهگذاری مناسب برای جمله رعایت شود، مثلاً: استفاده از بزرگ و کوچک: معمولاً در ابتدا و انتهای یک جمله، کلمات به صورت عادی و با حروف کوچک نوشته میشوند، ولی اگر "بنی آدم" در عنوان یا سر تیتر قرار گیرد، میتواند با حروف بزرگ نوشته شود: قواعد نحوی: زمانی که "بنی آدم" به عنوان فاعل یا مفعول در جمله به کار میرود، باید به قواعد نحوی توجه شود: به طور کلی، "بنی آدم" یک عبارت مهم و تاثیرگذار در زبان فارسی است و قواعد نگارشی و قواعد زبانشناسی در استفاده صحیح و زیبای آن تأثیرگذار هستند.
foundation, basis, base, institute, root, cornerstone, fundament, substratum, bani adam
مؤسسة، أساس، تأسيس، قاعدة، إنشاء، قوام، قاعدة أساس
بنیاد، پایه، اساس، شالوده، بنیان، پی، مبنا، زمینه، پایگاه، باز، موسسه، بنگاه، انجمن، بنداد، هيئت شورا، ریشه، اصل، عنصر، سنگ زاویه، سنگ گوشه، نبشی، ته، زیر لایه، طبقه زیر