اعلام
license
98
1667
100
معنی کلمه اعلام
معنی واژه اعلام
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | آگاهانيدن، اخبار، اظهار، خاطرنشان، خبردادن، مخابره، مطلع ساختن | ||
انگلیسی | declaration, promulgation, warning, enunciation, annunciation, indiction, meld, predication, to announce | ||
عربی | إعلان، بيان، تصريح، التصريح الضرائبي | ||
ترکی | duyurmak için | ||
فرانسوی | annoncer | ||
آلمانی | ankündigen | ||
اسپانیایی | para anunciar | ||
ایتالیایی | annunciare | ||
مرتبط | اعلامیه، اعلان، اظهارنامه، بیان، ترویج، اعلام دارنده، هشدار، اخطار، اعلام خطر، زنگ خطر، اشاره، بشارت، اگهی، مالیات پانزده ساله املاک، دوره پانزده ساله، ارزیابی، اطلاق، اثبات، اسناد | ||
واژه | اعلام | ||
معادل ابجد | 142 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | 'a'lām | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی، جمعِ عَلَم] | ||
مختصات | ( اِ ) [ ع . ] | ||
آواشناسی | 'a'lAm | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی اعلام | ||
پخش صوت |
ابراز - آگاه - آگاهی - آگاه کردن - شناسایی دادن - آگاهی دادن
آگاهانيدن، اخبار، اظهار، خاطرنشان، خبردادن، مخابره، مطلع ساختن
declaration, promulgation, warning, enunciation, annunciation, indiction, meld, predication, to announce
إعلان، بيان، تصريح، التصريح الضرائبي
duyurmak için
annoncer
ankündigen
para anunciar
annunciare
اعلامیه، اعلان، اظهارنامه، بیان، ترویج، اعلام دارنده، هشدار، اخطار، اعلام خطر، زنگ خطر، اشاره، بشارت، اگهی، مالیات پانزده ساله املاک، دوره پانزده ساله، ارزیابی، اطلاق، اثبات، اسناد