سیرت
licenseمعنی کلمه سیرت
معنی واژه سیرت
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | 1- خلق، خو، سرشت، نهاد | ||
| متضاد | صورت 1- سنت، سيره، عادت 2- روش، طريقه، قاعده 3- مذهب، مسلك | ||
| انگلیسی | character, morality, nature, moral, biography, menology, way of life, tire | ||
| عربی | حرف، شخصية، رمز، صفة، ألفباء، ميزة، أسلوب، سمعة، خصيصة، طباعة، صفة حسنة، صفة نعت أو لغة، عريكة، دور فى مسرح، صيت | ||
| ترکی | senin hayatın | ||
| فرانسوی | ta vie | ||
| آلمانی | dein leben | ||
| اسپانیایی | su vida | ||
| ایتالیایی | la tua vita | ||
| مرتبط | شخصیت، خاصیت، دخشه، طبیعت، اخلاق، اخلاقیات، روحیه، ماهیت، ذات، فطرت، پند، معنی، بیوگرافی، زندگینامه، تذکره، زیستنامه، تاریخچه زندگی، سیر | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "سیرت" در زبان فارسی به معنی "اخلاق" یا "شخصیت" فرد است و در نوشتار و گفتارهای رسمی و غیررسمی به کار می‌رود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:
به‌طور کلی، استفاده درست از کلمه "سیرت" و ترکیب‌های آن می‌تواند به وضوح و شفافیت نوشته کمک کند. | ||
| واژه | سیرت | ||
| معادل ابجد | 670 | ||
| تعداد حروف | 4 | ||
| تلفظ | sirat | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (اسم) [عربی: سیرة، جمع: سِیَر] | ||
| مختصات | (رَ) [ ع . سیرة ] (اِ.) | ||
| آواشناسی | sirat | ||
| الگوی تکیه | WS | ||
| شمارگان هجا | 2 | ||
| منبع | فرهنگ واژه‌های سره | ||
| نمایش تصویر | معنی سیرت | ||
| پخش صوت | |||
خو - سرشت - نهاد کلمه "سیرت" در زبان فارسی به معنی "اخلاق" یا "شخصیت" فرد است و در نوشتار و گفتارهای رسمی و غیررسمی به کار می‌رود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود: نوشتار صحیح: کلمه "سیرت" باید بدون هیچ گونه تغییر یا اضافی و به شکل صحیح خود نوشته شود. تلفظ: این کلمه به طور معمول به صورت "سیرَت" تلفظ می‌شود، با تأکید بر حرف "ی". مفاهیم مرتبط: در جملات ممکن است از واژه‌های دیگری مانند "اخلاق"، "نیت"، "رفتار" و "شخصیت" نیز به عنوان مترادف یا مفاهیم مرتبط استفاده شود. ترکیب‌ها: "سیرت" می‌تواند با کلمات دیگری ترکیب شده و عبارات جدیدی را شکل دهد، مانند "سیرت نیک" یا "سیرت بد". کاربرد در شعر و نثر: این کلمه در ادبیات فارسی به‌ویژه در شعر و نثر کلاسیک و معاصر استفاده زیادی دارد و معانی عمیق‌تری به عنوان نماد شخصیت و اخلاق دارد. جایگاه در جمله: "سیرت" معمولاً به عنوان اسم و در جایگاه فاعل یا مفعول در جمله قرار می‌گیرد. به‌طور کلی، استفاده درست از کلمه "سیرت" و ترکیب‌های آن می‌تواند به وضوح و شفافیت نوشته کمک کند.
1- خلق، خو، سرشت، نهاد
صورت
1- سنت، سيره، عادت
2- روش، طريقه، قاعده
3- مذهب، مسلك
character, morality, nature, moral, biography, menology, way of life, tire
حرف، شخصية، رمز، صفة، ألفباء، ميزة، أسلوب، سمعة، خصيصة، طباعة، صفة حسنة، صفة نعت أو لغة، عريكة، دور فى مسرح، صيت
senin hayatın
ta vie
dein leben
su vida
la tua vita
شخصیت، خاصیت، دخشه، طبیعت، اخلاق، اخلاقیات، روحیه، ماهیت، ذات، فطرت، پند، معنی، بیوگرافی، زندگینامه، تذکره، زیستنامه، تاریخچه زندگی، سیر
