زیر مجموعه ها
مکتب های اخلاقی و عرفانی
licenseآیا صوفیان شیعه هستند؟
فقهای اسلامتصوف انواع و اقسام مختلفی دارد و در طول تاریخ تحولات بسیاری به خود دیده است. و نمی توان به طور کلی درباره آن نظر داد. ملاصدرا در این باره می نویسد:
«تصوف لفظى است كه در تاریخ، به گروههاى چندى گفته شده، كه قهرا حكم لفظ مشترك را خواهد داشت؛ از این رو هنگامى كه در تاریخ به این كلمه بر مى خوریم باید دقت و توجه داشته باشیم كه مقصود از آن، كدام گروه از صوفیان است، و گر نه تحقیق، به گمراهى بدل خواهد گشت.
در اسلام و میان مسلمین، «صوفى» نخستین بار به زهّاد و تاركان دنیا گفته شد كه بهترین اصحاب پیامبر (ص) بودند و سلمان و أباذر مشهورترین آنانند. تعالیم اسلام از یكسو مردم را به كار و تلاش و جهاد و نكاح و سازندگى مىخواند، و از سوى دیگر آنها را به پاكسازى نهاد لذت طلب خود (یعنى هواى نفس) و تهذیب اخلاق فرمان مىداد.
شعار اسلام در این حدیث نبوى نهفته بود كه «اعمل لدنیاك كأنّك تعیش أبدا و اعمل لآخرتك كأنّك تموت غدا: كار دنیا را چنان بكن كه گویى در آن جاودان خواهى ماند، و كار براى آخرت آنچنان كه گویى مرگت فرداست»
امّا صفا و سادگى برخى افراد سبب مىشد كه خواسته اسلام و پیامبر را ترك همه جانبه جهان گمان كنند و یكباره از زن و فرزند و كار و كسب دست بكشند و به گوشه عبادت و زهد و انزوا بكنجند. پیامبر (ص)، خود بارها این مردم را از زهد ناشایسته ملامت و ممانعت مىكرد و آنها را به اعتدال فرا مىخواند. با وجود این گونه تعالیم و اوامر و نواهى، باز تا قرنها عدهاى زهد را بهانه براى ترك دنیا كرده بودند و كار به حلال یا حرام آن نداشتند.[۱]
با این حال صوفیان به تشیع یا تسنن منتسب شده اند. یعنی بعضی از صوفیان را سنی دانسته اند و بعضی از آنها را شیعه خوانده اند. هر چند در قرون متاخر، در فرهنگ شیعی واژه صوفی بیشتر به جاهلان مدعی اطلاق شد و به حرکت اصیل، واژه عرفان و عارف اطلاق گردیده است. و درباره ارتباط تصوف با تشیع ملاصدرا می گوید:
تصوّف، كه در ابتدا زهد و عمل بود، به نظریّه و مكتب و مصطلحات خاص انجامید، و پس از محیى الدین ابن عربى (۵۶۰- ۶۳۸ ه) تصوف، بدست شاگردان و پیروانش، بشكل حكمت فلوطینى و اشراقى با تكیه بر قرآن و حدیث در آمد و در كنار فلسفه مشائى و حكمت اشراق قرار گرفت، و سیر آن روز بروز كاملتر گردید. و با وجود آنكه بسیارى از متصوفه بظاهر، شیعه نبودند و تابع فقه و كلام سنى شمرده مىشدند، ولى در گرایشهاى باطنى و اعتقاد به ولایت (كه تعبیر دیگرى از امامت است) همواره با شیعه امامیه (دوازده امامى) موافقت داشتند؛ و آنان را باید شیعیان عملى و سنّیان نظرى دانست.[۲]
[۱]. المظاهر الإلهیة فی أسرار العلوم الكمالیة، مقدمه مصحح، ص۲۳۲.
[۲]. المظاهر الإلهیة فی أسرار العلوم الكمالیة، مقدمه مصحح، ص: ۲۴۰.
(برگرفته از مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی)