افسردگی

افکار و خاطرات بعد از جدایی

از اینکه شما دچار جدایی از همسرتان شده اید بسیار متأثر هستیم و امیدواریم که در درجه اول با حل مشکلات و برطرف شدن عواملی که باعث جدایی شما شده به زندگی مشترکی که حاصل آن یک عمر زندگی و سرمایه گذاری روانی و عاطفی و فرزندی تحصیل کرده است، برگردید. در مورد افکار و خاطراتی که برای شما و شاید برای هر انسانی به ذهنش خطور کند باید بگوییم که این گونه افکار به دو نحو ممکن است باعث ایجاد احساس منفی در انسان شود یکی اینکه این افکار به صورت غیر ارادی وارد ذهن شود و ذهن را مشغول کرده و ما دچار نشخوار ذهنی بشویم و بعد از مدتی به قول معروف اعصابمان خورد شده و حالت افسردگی را تجربه کنیم در این صورت این گونه افکار اتوماتیک که مولد اضطراب هستند افکار وسواس گونه به شما می آیند که باید با مجموعه تکنیک های کنترل فکر با آن ها برخورد کرد اما اگر شما نسبت به ورود اینگونه افکار هشیاری و توانایی لازم را دارید و فقط اشیاء و نشانه های بیرونی شما را یاد خاطرات منفیتان می اندازد یک موضوع دیگری از طرفی شدت و ضعف، آمار ورود به ذهن و عوامل زمینه ساز مثلا حالت های هیجانی خاص و... از اطلاعات بسیار مهمی است که به بهتر شدن شما کمک می کند. مثلا افکار وسواسی و رفتارها وسواسی هنگامی که ذهن نا آرام باشد بیشتر ما را اذیت می کند تا در زمان آرامش. اما به طور کلی به نظر می رسد بهتر است سعی کنید خاطرات خوب جدیدی را از آن مکان ها و اشیاء و... جایگزین آن خاطرات کنید مثلا در موقعیت مکانی که یاد گذشته منفی خود می افتید شروع به ورزش کردن و یا لباس نو پوشیدن کنید از طرفی سعی کنید با توجه گردانی و تمرکز یابی به موضوعات دیگر و به کار گیری ذهن و فکر در موضوعات مفید از رها کردن ذهن تان بپرهیزید چون اگر ذهن را به کاری فکری و عملی مفید وادار نکنید، ذهن، شما را مشغول خودش خواهد کرد و خروجی آن احساس ناخوشایند با تم افسردگی خواهد بود در ضمن به طور کلی با نوشتن افکار و احساسات و دلایل منطقی که باعث جداشدن شما شده است از انبوه سازی افکار مخرب در ذهن جلوگیری کنید.
به امید اینکه شما به سلامتی روانی و فکری بیشتری دست پیدا کنید.

(برگرفته از مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی)