سلام.
تعریف ضمیر: کلمه ای است که در معنا، جانشین اسم است. و این تعریف از ضمیر، هم در زبان فارسی و هم عربی و هم انگلیسی و سایر زبان ها صدق می کند.
مثال فارسی) علی آمد. او مشق ها را نوشت. ( در مثال مذکور، او ضمیری جدا است. که به جای علی آمده است.)
مثال فارسی) علی کیفش را آورد. ( در مثال مذکور، -َ ش که به کیف متصل شده، ضمیری متصل است که به جای علی آمده است.)
بنابر این ضمایر عربی دو دسته می شوند:
1. ضمایر منفصل: یعنی ضمایری که به کلمه نمی چسبند. که خود عبارتند از:
الف) ضمایر منفصل مرفوعی: هو، هما، هم، هی، هما، هن، انتَ، انتما، انتم، انتِ، انتما، لنتن، انا، نحن.
بدین علت به این ضمایر، مرفوعی گویند که، در جمله نقش مبتدا و مرفوع می گیرند.
مثال) هُوَ الَّذی بَعَثَ رَسولَهُ بِالهُدی. ( در این جمله، ضمیر هو نقش مبتدا و مرفوع دارد.)
ب) ضمایر منفصل منصوبی: ایَّاهُ، اِیَّاهُما، اِیّاهُم، اِیَّاها، اِیّاهما، اِیِاهُنَّ، اِیّاکَ، ایّاکما، ایّاکم، ایّاکِ، ایاکم، ایّاکُنَّ، اِیَّایَ، اِیَّانَا.
بدین دلیل این ضمایر را منصوبی گویند که همیشه در جمله نقش مفعول و منصوب دارند.
مثال) اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیَّاکَ نَستَعین. ( در این جمله، ضمیر ایّاکَ نقش مفعول و منصوب دارد.)
2. ضمایر متصل: ضمایری هستند که همیشه به کلمه می چسبند. که خود عبارتند از:
الف) ضمایر متصل فاعلی: اگر تاکنون به آخر افعال ماضی، مضارع، امر و سایر افعال دقت کرده باشید، حتما متوجه شده اید که به آخر این افعال، حروفی علاوه بر ریشه ی سه حرفی فعل، اضافه شده است. که آن ضمایر همیشه، نقش فاعل و مرفوع، از نوع ضمیر بارز را دارند. و بدین جهت است که به آنها ضمیر متصل مرفوعی گویند.
مثال) ذَهَبوا ( در این فعل ماضی، ضمیر وا ، که به فعل چسبیده، نقش فاعل و مرفوع دارد.)
مثال) اِذهَبی ( در این فعل امر، ضمیر ی ، که به فعل چسبیده، نقش فاعل و مرفوع دارد.)
مثال) لاتَذهَبا ( در این فعل نهی، ضمیر ا ، که به فعل چسبیده، نقش فاعل و مرفوع دارد.)
مثال) یَذهبونَ ( در این فعل مضارع، ضمیر ون ، که به فعل چسبیده، نقش فاعل و مرفوع دارد.)
ب) ضمایر متصل منصوبی - مجروری: -ه، -هما، -هم، -ها، -هما، -هن، -کَ، -کم، -کم، -کِ، -کما، -کنَّ، ی، -نا.
این ضمایر که به انتهای کلمه می چسبند:
- اگر به اسم بچسبند، مضاف الیه و مجرور هستند:
مثال) کِتابِکَ ( در این جا ضمیر ک، که به کتاب چسبیده، مضاف الیه و مجرور است.)
نکته) اگر به معنای ضمایر در این حالات دقت کنیم، می یابیم که معنای ضمیر ملکی می دهند. یعنی مالکیت را بیان می کنند.
- اگر به حرف بچسبند، جار و مجرور هستند:
مثال) لَهَا ( در این جا ضمیر ها، که به حرف جر ل چسبیده، جار و مجرور است.)
- اگر به فعل بچسبند، مفعول و منصوب هستند:
مثال) قَرَاتُهُ ( در این جا ضمیر ه، که به فعل قراتُ چسبیده، مفعول و منصوب است.)