به چه صورتی می توانم توجه همسرم را به خودم و زندگیمان جذب کنم؟

33 سالمه وشوهرم 41 سال .دو فرزند دارم .15 ساله ازدواج کردیم .اوایل خیلی دوستم داشت و بهم توجه میکرد، اگه بحثمون میشد خودش دلجویی میکرد وازدلم درمیاورد. به مرور تو محل کارش با دوستای جدید آشنا شد که مشخص بود ناباب هستن واهل عیاشی .حتی چندبار مجردی هم شوهرمو با خودشون بیرون بردن و سراون دعوا بین ما پیش اومد .حتی برای موبایلش هم رمز گذاشته بود یکبار که به طور اتفاقی رمز موبایلشو دیدم دیدم تو گروه مختلط و مبتذل هم بردنش ولی به روی خودم نیاوردم تا اینکه دوسال پیش تو مسیر رفتن به مسافرت بودیم که خانومی مدام بهش پیام داد و وقتی دید متوجه شدم پیام رو پاک کرد وگوشیشو شکوند وگفت مزاحمه و باکسی رابطه نداره.بعد ازاون مدت خیلی دلشکسته شدم وتا به الان هم یه لحظه فکر خیانتش ازذهنم بیرون نمیره .فقط به خاطر بچه هام موندم وموضوع رو به کسی نگفتم ولی بی توجهی و سرد بودن ومدام دعوا راه انداختنشو دیگه نمیتونم تحمل کنم .تو مسائل زناشویی هم سرد سرد شده .به خودم هم ازهمون اوایل تا به الان میرسم طوری که همه فامیل میگن کوچکترین کمبودی هم تا به حال براش نزاشتم ولی اصلا منو نمیبینه .ازتون خواهش میکنم راهنماییم کنید

سلام و احترام. امینیان هستم مشاور خانواده. فارغ التحصیل از دانشگاه علامه، مدیر مرکز مشاوره رهیار. توضیحات شما رو با دقت مطالعه کردم، اون چیزی که مشخصه نوع و کیفیت رابطه زناشویی شما به گونه ای است که آراستگی و ظاهر شما تاثیری در رفتار همسرتون با شما نداره و بی توجه هست به شما. ببینید من در مورد رابطه شما مثالی میزنم، این که کسی آبله مرغان بگیره و بخواد واسه بهبودیش از پماد استفاده کنه و پماد رو روی آبلهاش بماله، چون ویروس تو خون اون بیمار هست پماد کمکی نمیتونه به بهبودی بکنه و از قبل شکست خورده هستش، همون طور که توجه و آراستگی شما تاثیری بر رابطه شما با همسرتون نداره. مسئله عمیقتر از این حرفهاست، به هر حال شما دو نفر یه روزی عاشق و دیوونه هم بودین و این که الان این اتفاق ها افتاده باید کامل بررسی بشه، یعنی این که رفتار و نوع مدیریت طرفین با چالشهای زندگی بسیار موثر هستش. در ظمن بررسی شخصیت و منش طرفین هم بسیار تاثیر گذار هست.