هر دو این جملات به کار میرن و درست هستن. هر دوشون هم دقیقا یک معنی رو میرسونن اما یه تفاوت کوچیک دارن.
اول این که این جمله مجهول هست. از این جا میتونید توضیحات درباره جملات مجهول رو ببینید.
شما فرض کنید من دارم اشیا داخل اتاقم رو توصیف میکنم. پس میگم:
There is a chair in my room.
There is a table in the middle of my room.
My desk is blue.
اینها جملاتی هستن که من دارم باهاشون اتاقم رو توصیف میکنم. حالا فرض کنید یه شیشه تو اتاقم هست که شکسته. من میگم چی؟ میگم:
The glass is broken.
این جمله هیچ فرقی با جمله های بالا نداره. یه شیشه هست تو اتاقم و من دارم فقط توصیفش می کنم و میگم شکسته.
حالا من از بیرون میام میبینم شیشه تو اتاقم شکسته. این جا حال کامل به کار می برم. از این جا میتونید توضیحات حال کامل رو ببینید.
در این جا من میگم:
The glass has been broken.
معنیش دقیقا مثل
The glass is broken.
هستش. ولی یه نکته رو توجه کنید. من تو جمله
The glass is broken.
دارم یه چیز رو توصیف میکنم. دقیقا مثل زمانی که دارم میگم تو اتاقم یه میز هست، دو تا صندلی هست، یک تخت هست و غیره. اینجا هم دارم شیشه رو توصیف میکنم پس میگم
The glass is broken.
ولی اگر نتیجه برام مهم هست، یعنی مثلا شیشه تا قبل سالم بوده اما الان که اومدم تو اتاقم میبینم که شکسته، اینجا میگم
The glass has been broken.
در واقع به طور کلی اگر هدفتون توصیف چیزی باشه از جمله هایی مثل
The glass is broken.
استفاده میکنید. اما اگر نتیجه چیزی براتون مهم باشه از جمله هایی مثل
The glass has been broken.
باید استفاده کنید.