قسمت coherency نکته خیلی خیلی مهمی هست که شما باید تو تمام اسکیل ها اون رو رعایت کنید. اما در کنار اون باید واژگانی رو هم که به کار می برید درست انتخاب بشن.
یعنی موقع صحبت کردن از واژه ای استفاده نکنید که خیلی قدیمی هست. یا مثلا شما دارید درباره یه اتفاق تو گذشتتون صحبت می کنید، یه دفعه از یه لغتی استفاده کنید که هم معنی اون لغتی هست که شما می خواید اما در اصل اون لغت باید مثلا در یک متن حقوقی یا فنی به کار بره.
برای مثال برای تکیه دادن، تو دیکشنری شما عبارت های to rely on و to lean on رو پیدا می کنید. اما مثلا شما یه داستان دارید تعریف می کنید که توش می گید به ماشین تکیه داده بودم. در این جا شما تو دیکشنری نگاه می کنید و این دو تا واژه رو پیدا می کنید. تصمیم میگیرید rely on رو به کار ببرید. این در حالیه که این واژه انتخاب اشتباهیه. بنابراین انتخاب درست کلمات با معنی درست خیلی مهمه.
برای انتخاب درست واژگان باید این نکات رو دنبال کنید:
1) اول باید بدونید که اون کلمه چه جایگاهی از نظر گرامری داره. آیا اسم هستش، صفته، فعله، چی هستش. با دونستن این نکته شما راحت تر میتونید از اون کلمه ایتفاده کنید. شکلای گرامری دیگش چیه.
2) قسمتی که خیلی مهمه اینه که این کلمه ای که به کار می برید عامیانی، رسمی یا غیر رسمی هستش؟ این موضوع خیلی مهمه چه تو اسپیکینگ چه تو رایتینگ. چون نشون دهنده سواد و میزان تسلط شما روی واژگان هست.
3) نکته دیگه اینه که بدونید اون واژه ای که دارید به کار میبرید تو چه کشوری استفاده میشه؟ واژگان تو آمریکا و انگلیس برای مثال با هم تفاوت دارن. به صف تو آمریکایی میگن line اما تو انگلیسی میگن que. بنابراین شما اگر مثلا آمریکایی دارید صحبت می کنید هیچ وقت نباید از que استفاده کنید.
4) باز موضوع دیگه درباره انتخاب درست معنی درباره مفاهیم جانبی یا connotations اون کلمه هست. به عنوان مثال slim و boney هر دو معنی لاغر میده. اما slim معنی ((قلمی)) میده که واژه مثبتی از لحاظ بار معنایی هست. در حالی که boney یعنی ((استخوانی)) که بار معنایی منفی ای داره.
5) اگر می خواید یک کلمه رو خوب بگید بنابراین تلفظ خیلی مهمه. باید دقیقا تلفظ اون کلمه و قسمت های استرس دار و intonation درست کلمه رو حفظ کنید تا اسپیکینگ شما جنبه نیتیوتری بگیره.
6) سعی کنید لغاتی هم که به کار می برید خیلی خشک و یکنواخت و ساده نباشه. مثلا برای دوست ما کلمه friend رو داریم که کاملا درسته. ولی به جاش می تونید از رفیق، دوست جون جونی و امثال این ها که باز تو این پست ها، پست A ، پست B توضیح داده شدن استفاده کنید.
یه نکته مهمی که باید در یادگیری لغات تو ذهن داشت اینه که واژگان یا اصطلاحات رو تو context یا تو جمله یاد بگیریم. این موضوع خیلی مهمه به چند تا دلیل. یکی این که کار شما برای به خاطر سپردن اون کلمه یا اصطلاح بسیار بسیار آسون تر میشه. چون تو شرایط بودید و دیدید که کجا به کار میره.
دوم این که از نظر جایگاه گرامری یا part of speech میبینید که کجا به کار رفته. همین موضوع کار شما رو برای به کار بردنش آسون تر می کنه. نکته بعدی هم اینه که شما با تلفظ دقیق و درست اون کلمه در اولین برخورد آشنا میشید. این موضوع خیلی مهمه برای صحبت کردن به شرط این که منبعی که انتخاب کردید یک منبع درست و اصل باشه.
به طور کلی برای راحتی کار و بازدهی بهتر باید کلمه رو تو متن یاد گرفت. حالا اگر نیاز به دیکشنری هم بود، من دیکشنری Merriam Webster رو پیشنهاد می کنم که دیکشنری آمریکایی خیلی مشهوری هست و دیکشنری advanced هم هست.