عبارت برجستهدرس سوم کتاب با تایتل
The Value of Knowledge
ارزش علم
شروع میشه.
Seek knowledge from the cradle to the grave
از گهواره تا گور دانش بجوی.
Holy Prophet (PBUH)
پیامبر اکرم (درود بر او و خاندان او)
صفحه 73
A. تصاویر را به عکس ها وصل کنید.
B: This gives us an easier life when there is no light.
این به ما وقتی نور نیست زندگی راحت تری میده.
C: people use this to talk with someone in another place.
مردم از این برای صحبت کردن با کسی که در جای دیگری است استفاده می کنند.
D: We use this to take and keep pictures very easily.
ما از این برای گرفتن و نگهداری عکس استفاده می کنیم.
A: This helps us travel very fast to far places.
این به ما کمک می کنه تا سریع به جاهای دور سفر کنیم.
B. موارد زیر را از قدیمی ترین به جدیدترین مرتب کنید.
Camera: دوربین: c - a - b
Light bulb: حباب لامپ: c - b - a
Telephone: تلفن: b - a - a
Airplane: هواپیما: b - c - a
A. تصاویر را به کلمات وصل کنید.
a: a building: ساختمان
b: a laboratory: آزمایشگاه
c: scientists: دانشمندان
B. برای هر کلمه بالا یک صفت مناسب انتخاب کنید.
Modern buildings
Iranian scientist
Old laboratories
حالا بریم مکالمه صفحه 76 رو معنی کنیم:
When I came in, you were reading a book. What was it?
وقتی اومدم تو داشتی کتاب میخوندی. چی بود؟
I was reading a book about famous Iranian scientists.
داشتم کتابی درباره دانشمندان معروف ایرانی میخوندم.
But such books are not very interesting.
اما چنین کتاب هایی زیاد جالب نیستند.
At first, I had the same idea, believe me!
اول منم همچین نظری داشتم، باور کن.
Did you find it useful?
مفید بود برات؟
Oh yes. Actually I learned many interesting things about our scientists' lives.
اوه بله. در واقع چیزهای جالب زیادی درباره زندگی دانشمندانمون یاد کرفتم.
Like what?
مثل چی؟
For example Razi taught medicine to many young people while he was working in Ray hospital. Or Nasireddin Toosi built Maraghe Observatory when he was studying the planets.
برای مثال رازی زمانی که در بیمارستان ری کار می کرد به مردم جوان زیادی پزشکی آموخت. یا نصیالدین توسی زمانی که سیاره ها را مطالعه می کرد رصدخانه مراغه را ساخت.
Cool! What was the name of the book?
باحاله! اسم کتابه چی بود؟
Famous Iranian scientists.
دانشمندان ایرانی مشهور.
سوالات پیش رو را به صورت شفاهی پاسخ دهید.
1. مهسا و رویا در آز مایشگاه بودند؟
No, they were in a library.
2. چه کسی زودتر به کتابخانه آمد، مهسا یا رویا؟
Mahsa
A. نگاه کن، بخوان و تمرین کن.
ملیکا سخت تلاش می کند تا انگلیسی یاد بگیرد.
بابک پسری پرانرژی هست.
دانش آموزان در آزمایشگاه مدرسه آزمایش انجام می دهند.
بچه ها سریع بزرگ می شوند.
او در حال انجام تحقیقات روی سلول های خونی هست.
او آنفولانزا دارد و احساس ضعف می کند.
هیچ موفقیتی بدون سخت کوشی امکان پذیر نیست.
ادیسون اولین حباب چراغ را اختراع کرد.
B. بخوانید و تمرین کنید.
حل کردن
مشکل: پیدا کردن جواب برای سوال: ما میتونیم بهت کمک کنیم مشکلاتت رو حل کنی.
develop: رشد کردن یا تغییر یافتن به شکلی قوی تر، بزرگتر و بهتر: این کتاب می تواند مهارت های صحبت کردن شما را توسعه دهد.
عقیده: چیزی که شما به آن باور دارید: عقیده او به خدا به او در زمان های سختی امید می داد.
ترک کردن/ ترک کردن: انجام دادن چیزی را متوقف کردن: خوشبختانهپدر او قرار است سیگار را ترک کند./ او کارش را بدون اینکه چیزی به ما بگوید ترک کرد.
هزاران: عداد بزرگی از چیزها یا مردم: هزاران چیز هست که می خواهم انجام بدهم.