بیدار شدن و مرتب کردن تخت به انگلیسی
https://lamtakam.com/qanda/4979/بیدار-شدن-و-مرتب-کردن-تخت-به-انگلیسی 1برای بیدار شدن و مرتب کردن تخت تو انگلیسی چه لغات و اصطلاحاتی هست؟
برای بیدار شدن و مرتب کردن تخت تو انگلیسی چه لغات و اصطلاحاتی هست؟
تو این متن لغات و اصطلاحات خوبی براتون به کار رفته:
اینجا میکه که بدترین موقع روز برای من زمانی هستش که باید بیدار بشم. to get up یعنی از خواب بیدار شدن. to wake up هم معنی بیدار شدن میده ولس سه تفاوتی بین wake up و get up هستش. wake up یعنی فقط بیدار بشیم ولی همونجا تو رخت خواب دراز بکشیم. اما get up یعنی کامل از جامون هم بلند بشیم علاوه بر بیدار شدن.
میگه I can handle waking up. کلمه to handle something یعنی چیزی را مدیریت کردن، کنترل کردن.
در اینجا شما از اصطلاح to deal with something هم میتونید استفاده کنید. to deal with something هم معنی کنار اومدن با چیزی هستش.
میکه
covers به تمام ملافه و روبالشی و غیره گفته میشه که برای جلوگیری از کثیف شدن روی بالش و غیره میندازن. بعضی از این cover ها عبارت اند از:
میگه:
pillow یعنی بالش. همینطور میگه
pillowcase هم معنی رو بالشی میده.
بعد میگه
در اینجا to match یعنی با هم میخونن، با هم یک ترکیب خوبی میسازن. الته تو فارسی هم ما همین کلمه مچ شدن رو استفاده می کنیم که معنی همخو و دارای ترکیب خوب رو میده.
میگه
alarm منظورش همون زنگ هشدار هستش. البته clock هم میشه به کار برد برای اینجور موارد. مشکلی نداره. To go off در اینجا یعنی همون زنگ زدن ساعت.
میگه:
nuts یعنی دیوانه. To drive someone nuts یعنی کسی را دیوانه کردن.
بعد میگه as I was saying. در اینجا این عبارت یعنی همونطور که داشتم میگفتم. مثلا وقتی ما داریم چیزی میگیم و وسطش کسی از ما چیزی میپرسه و ما بهش جواب میدیم و بعد میخوایم برگردیم به ادامه صحبت خودمون، میگیم: همونطور که داشتم می گفتم. این عبارت به انگلیسی میشه:
میگه من قبل از این که ساعتم زنگ بزنه به خاطر سر و صداهایی مثل
بیدار میشم. to slam یعنی کوبیدن چیزی. کوبیدن منظور اینجا محکم زدن چیزی به چیزی دیگه یا محکم بستن در مثلا.
در ادامه میگه to set your alarm clock. این عبارت یعنی همون زنگ گذاشتن ساعت که ما تو فارسی میگیم.
در آخر متن میگه
to rise معانی مختلفی داره که یکیش معنی برخاستن هستش. در اینجا هم معنی برخاستن از خواب میده. early هم معنی زود میده که با هم یعنی من زود برنمیخیزم.
حتی ما یک عبارت دیکه هم داریم early bird که معنی سحر خیز میده.
یه خورده جلوتر میگه
در اینجا دو تا اصطلاح به کار رفته. اولیش every once in a while هستش. a while یعنی مدت کمی و every once in a while هم معنی هر از چند گاهی میده.
کلمه بعدی to oversleep هستش. to oversleep همون خواب موندن خودمون هست که بعد مثلا دیر به سر کار یا مدرسه و دانشگاه میریم.
در آخر میگه
To sleep in هم معنی تا دیر وقت خوابیدن میده. مثلا من میگم: