تابخورده
licenseمعنی کلمه تابخورده
معنی واژه تابخورده
اطلاعات بیشتر واژه
کلمه "تابخورده" به طور خاص به معنای چیزی است که به حالت خمیده یا پیچ خورده درآمده است. این کلمه به صورت مرکب ساخته شده است و از دو قسمت "تاب" و "خورده" تشکیل شده است. در بررسی این کلمه باید به نکات زیر توجه کرد:
-
نوشتار صحیح: کلمه "تابخورده" باید با حرف "ی" در انتها نوشته شود و بین "تاب" و "خورده" خط فاصله (خط تیره) قرار گیرد تا نشان دهد که این دو کلمه ترکیب شدهاند.
-
شیوههای نگارشی: در نگارش این کلمه میتوان از آن به عنوان صفت یا اسم استفاده کرد. به عنوان مثال، میتوان گفت "درخت تابخورده" یا "میوهٔ تابخورده".
-
نکات زبانی: این کلمه ممکن است در متون ادبی به معنای استعاری نیز به کار رود. مثلاً میتوان از آن برای توصیف وضعیتی پیچیده یا آشفته استفاده کرد.
-
تلفظ: در تلفظ این کلمه، به تأکید بر هر دو بخش آن توجه شود. بخش "تاب" و "خورده" به طور واضح و تفکیک شده تلفظ شوند.
- قواعد نحوی: این کلمه میتواند به عنوان صفت یا اسم در جملات مختلف استفاده گردد. به عنوان مثال: "تابخوردهگی این درخت نشاندهندهٔ آسیبدیدگیاش است."
استفاده صحیح از این کلمه و رعایت نکات نگارشی و زبانی میتواند به بهبود خط و زبان نوشتههای فارسی کمک کند.
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "تابخورده" در جملات مختلف آورده شده است:
- درختان قدیمی پس از سالها تابخورده و به شکل زیبایی در آمدهاند.
- لباسهای تابخورده او نشاندهندهی گذشت زمان و خاطرات فراوانی است که با آنها داشته است.
- زمانی که باد میوزید، ساعتخانهی قدیمی هم تابخورده و صدای جالبی تولید میکرد.
- تصویر تابخوردهای که بر روی دیوار بود، یادآور روزهای خوش گذشته بود.
- تصمیمات تابخورده او در زندگی، باعث شد تا به چالشهای بزرگتری برخورد کند.
امیدوارم این جملات کمکتان کند!