جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

dahān
mouth  |

دهان

معنی: عضو بدن انسان و حیوان در قسمت سر او که زبان و دندان‌ها در آن قرار دارد و غذا در آن جویده و نرم می‌شود.
851 | 0
مترادف: دهن، فم
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [پهلوی: dahān] ‹دهن، دهون› (زیست‌شناسی)
مختصات: (دَ هّ) [ ع . ] (ص .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: dahAn
منبع: فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد: 60
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
mouth | throat , jib , neb , os , snout , chop , gam , gob , mug
ترکی
ağız
فرانسوی
bouche
آلمانی
mund
اسپانیایی
boca
ایتالیایی
bocca
عربی
فم | مصب , فوهة , تكشيرة , فم الحيوان , تعبير , ناطق بلسان , فتحة الوعاء , كشرة , شىء يشبه الفم , عبر , تكلم , تناول طعاما , لحس , قلب شفتيه ازدراء ا
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "دهان" در زبان فارسی به عنوان یک اسم معرفه مورد استفاده قرار می‌گیرد و قواعد خاصی در نگارش و استفاده از آن وجود دارد. در زیر به برخی از نکات مربوط به استفاده، نگارش و قواعد فارسی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:

  1. نویسه‌های صحیح: کلمه "دهان" به دو صورت "دهان" و "دهن" نوشته می‌شود، اما "دهان" شکل رسمی‌تر و عمومی‌تر است.

  2. تطابق با قواعد صرفی و نحوی:

    • "دهان" می‌تواند به عنوان فاعل، مفعول و غیره در جملات به کار برود.
    • به عنوان مثال: "دهان من خشک است" (فاعل) یا "او دهانش را باز کرد" (مفعول).
  3. جمع سازی:

    • جمع "دهان" به صورت "دهان‌ها" نوشته می‌شود.
  4. کاربرد در ترکیبات:

    • "دهان" می‌تواند در ترکیبات مختلف به کار رود، مانند "دهان بزرگ" یا "دهان کوچک" که به ویژگی‌های فیزیکی اشاره دارد.
  5. تشبیه و استعاره:

    • "دهان" می‌تواند در ادبیات و شعر به عنوان نماد و استعاره به کار رود، مثلاً به معنای گفتار یا سخن.
  6. قید و صفت:
    • معمولاً "دهان" می‌تواند با قید و صفت‌هایی نظیر "باز" یا "بسته" توصیف شود.

با رعایت این نکات، می‌توانید از کلمه "دهان" به طور صحیح در نوشتار و محاوره استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "دهان" در جملات آورده شده است:

  1. دهان او به دلیل سردردش بسته بود و نمی‌توانست چیزی بگوید.
  2. هنگام صحبت کردن، دندان‌هایش از دهانش بیرون می‌زدند.
  3. دندانپزشک به معاینه دهانش پرداخت و گفت که نیاز به برطرف کردن پوسیدگی دارد.
  4. وقتی شیرینی می‌خورد، طعم لذیذ آن در دهانش حس می‌شد.
  5. بچه‌ها باید یاد بگیرند که چطور دهان خود را بعد از خوردن غذا بشویند.

اگر به مثال‌های بیشتری نیاز دارید، با کمال میل می‌توانم کمک کنم!


واژگان مرتبط: دهانه، مدخل، بیان، غنچه، گلو، حلق، نای، صدا، لب زیرین، حرف، وقفه، ارواره، بادبان سه گوش جلو کشتی، بینی، منقار، نوک، پوزه، پوزه دراز جانور، لوله کتری و غیره، سر لوله اب، گوشت با استخوان، ضربت، غذا، ضرب، دندان، مقدار بزرگ و زیاد، ملوان، خرخره، یک دهن غذا، تکه، لیوان، فنجان، دهن کجی، ابخوری، عکس شخص محکوم

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری