رمه
licenseمعنی کلمه رمه
معنی واژه رمه
                            
                            
                             
                            remme 
                        
                        
                          flock
                                     |
                           
                    رمه
                            مترادف:
                            1- احشام، رمق، رمك، سيله، فسيله، گله 
2- دسته، گروه 
3- جيش، سپاه، لشكر
                          
                        
                         
                         نمایش تصویر
                        
                        
               
                اطلاعات بیشتر واژه
                                          ترکیب:
                                            (اسم) [عربی: رمَّة، جمع: رِمَم] [قدیمی] 
                                        
                                        
                                        
                                           مختصات:
                                          (رُ مَّ) [ ع . رمة ] (اِ.)
                                        
 
                                          الگوی تکیه:
                                            WS
                                        
                                        
                                        
                                           نقش دستوری:
                                          اسم
                                        
 
                                          آواشناسی:
                                            rame
                                        
                                        
                                        
                                           منبع:
                                          فرهنگ فارسی عمید
                                        
 
                                          معادل ابجد:
                                            245
                                        
                                        
                                        
                                           شمارگان هجا:
                                          2
                                        
                    دیگر زبان ها
                
                
                انگلیسی
                flock | drove , herd
ترکی
                sürü
فرانسوی
                le troupeau
آلمانی
                die herde
اسپانیایی
                la manada
ایتالیایی
                la mandria
عربی
                قطيع | سرب , مجموعة كبيرة , نفاية صوف , كتلة صوف , إندفع أفواجا , احتشد , تجمع , حشا بنفاية
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "رمه" در زبان فارسی به معنای گروهی از گوسفندها یا حیوانات مشابه است. این کلمه به صورت اسم و به شکل جمع مورد استفاده قرار میگیرد. در اینجا چند نکته در مورد قواعد نگارشی و فارسی مربوط به کلمه "رمه" آورده شده است:
- 
استفاده از "رمه" در جملات:
- "رمهای از گوسفندان در دشت میچرند."
 - "چوپان رمه را به سمت آخور هدایت کرد."
 
 - 
تلفظ و املا:
- کلمه "رمه" به صورت [ræmæ] تلفظ میشود. دقت کنید که در نوشتار از حروف صحیح استفاده شود.
 
 - 
قواعد جمع:
- "رمه" خود به صورت جمع آمده و به تعداد حیوانات اشاره دارد. در مواردی که به جزئیات بیشتری نیاز است، میتوان از صفات یا عبارات توصیفی استفاده کرد.
 
 - 
ترکیب با صفات:
- به راحتی میتوان این کلمه را با صفتها ترکیب کرد، مانند: "رمه بزرگ"، "رمه سالم"، "رمه پرجمعیت".
 
 - 
پیشوندها و پسوندها:
- میتوان به کمک پیشوندها و پسوندها معانی جدیدی به کلمه "رمه" اضافه کرد، هر چند کاربرد آن در زبان محاوره معمولاً به صورت ساده است.
 
 - قواعد زبانی: 
- مانند بسیاری از نامها، "رمه" میتواند به عنوان مفعول یا فاعل در جملات استفاده شود و به ساختارهای مختلفی در جملات ورود کند.
 
 
با رعایت این نکات، میتوانید به خوبی از کلمه "رمه" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
 در زیر چند مثال از استفاده کلمه "رمه" در جمله آورده شده است:
- در دامداری نزدیکی، رمهای بزرگ از گوسفندان در حال چرا بود.
 - کشاورز هر روز صبح به رمه خود سر میزند تا مراقب سلامتی آنها باشد.
 - برف زیادی باریده بود و رمه در زیر پوشش سفیدی از برف پنهان شده بود.
 - رمهها به دامنه کوه رفتند و چمنزاری سرسبز را پیدا کردند.
 - او همیشه از نرمی پشم گوسفندان رمهاش تعریف میکرد.
 
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
