جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: ۱. آنچه از فلز به شکل میله، نوار یا تخته درست میکنند و برای مقاومت یا محافظت در جلو چیز دیگر قرار میدهند: سپر ماشین. ۲. آلتی صفحهای از جنس چرم یا فلز که در جنگها برای جلوگیری از ضربه خوردن به سروسینه استفاده میشود. 〈 سپر آتشین: [قدیمی، مجاز] آفتاب؛ زرینسپر. 〈 سپر انداختن: [قدیمی، مجاز] سپر افکندن، شکست خوردن و دست از مبارزه برداشتن و تسلیم شدن: ♦ چند چو پروانه پر انداختن / پیش چراغی سپر انداختن (نظامی۱: ۴۱)، ♦ نه هر جای مرکب توان تاختن / که جاها سپر باید انداختن (سعدی: ۳۵). 〈 سپر بر آب افکندن: [قدیمی، مجاز] ۱. زبون شدن؛ عاجز شدن. ۲. از پیش خصم گریختن. ۳. تسلیم شدن: ♦ گر به طوفان میسپارد ور به ساحل میبرد / دل به دریا و سپر بر روی آب افکندهایم (سعدی۲: ۵۲۰). 1- اسپر، درق، درقه، مجن
2- محافظ
3- ضربه گير
4- حائل، مانع، حفاظ shield, bumper, fender, buffer, buckler, targe, aegis, screen, escutcheon, scutcheon, shock absorber درع، ترس، درقة، حجاب واق، واق من الإشعاع، وقاء، وقى بترس، وقى العيون، غطى، ركب درع واقي kalkan bouclier schild blindaje scudo پوشش، حامی، پوشش محافظ، تخته، سپراتومبیل، چیز خیلی بزرگ، ساتگینی، ضرب خور، گلگیر، حایل، پیش بخاری، ضربه گیر، میانگیر، فنر، استفاده از میانگیر، ضربت خور، سپر کوچک، حمایت، ظل، حفاظت، غربال، پرده، سرند، پرده سینما، صفحه تلویزیون، سپرحاوی نشان خانوادگی، سپرارمدار، کمک فنر، تکانگیر، ضد ضربه
کلمه "سپر" در زبان فارسی به معنی وسیلهای است که برای حفاظت یا دفاع از چیزی استفاده میشود. در نگارش و استفاده از این کلمه، برخی قواعد و نکات عبارتند از:
استفاده صحیح از جنس کلمه: "سپر" کلمۀ مذكر است، بنابراین به صفات و قیدهایی که با آن در جملات مورد استفاده قرار میگیرد، باید توجه کرد.
ترکیبها و عبارات: "سپر" معمولاً در ترکیب با سایر کلمات استفاده میشود، مانند "سپر دفاعی"، "سپر انسانی" و غیره. در این ترکیبات، باید دقت کرد که رابطه معنایی درستی برقرار باشد.
نکات نگارشی:
در نوشتن کلمات ترکیبی که "سپر" در آنها به کار میرود، رعایت فاصلهگذاری و نشانهگذاریها اهمیت دارد.
در استفاده از کلمات همخانواده، بهتر است به تنوع واژگان توجه کرده و از تکرار مکرر جلوگیری کرد.
قواعد صرف و نحو:
"سپر" به عنوان اسم، در جملات بهعنوان فاعل، مفعول یا مضافالیه استفاده میشود. مثلاً: "سپر از او محافظت کرد."
استفاده از "سپر" در ادبیات و مجاز:
در ادبیات فارسی، "سپر" میتواند به صورت مجازی نیز به کار رود، مثل "سپر عشق" یا "سپر علم"، که به معنای پشتیبانی از این مفاهیم است.
نکات ثقافتی:
در متنهای تاریخی یا ادبی فارسی، "سپر" ممکن است به عنوان نماد دفاع، مقاومت یا حفاظت مورد استفاده قرار گیرد.
رعایت این نکات میتواند به بهبود نگارش و بیان مفاهیم کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "سپر" در جمله آورده شده است:
او از سپر خود بالاترین استفاده را در مسابقه اتومبیلرانی کرد.
دانشمندان به بررسی شکلگیری سپرهای حفاظتی در برابر تابش خورشیدی پرداختند.
در جنگ، سپرها به عنوان ابزار دفاعی برای محافظت از جنگجویان عمل میکنند.
او برای محافظت از خود در برابر سرما، یک سپر ضخیم پوشید.
سپرهای امنیتی تأثیر زیادی بر روی کاهش جرائم در منطقه داشتند.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید یا به موضوع خاصی اشاره کنید، خوشحال میشوم کمک کنم!
فرهنگ فارسی عمید
واژگان مرتبط: پوشش، حامی، پوشش محافظ، تخته، سپراتومبیل، چیز خیلی بزرگ، ساتگینی، ضرب خور، گلگیر، حایل، پیش بخاری، ضربه گیر، میانگیر، فنر، استفاده از میانگیر، ضربت خور، سپر کوچک، حمایت، ظل، حفاظت، غربال، پرده، سرند، پرده سینما، صفحه تلویزیون، سپرحاوی نشان خانوادگی، سپرارمدار، کمک فنر، تکانگیر، ضد ضربه