ضابط
licenseمعنی کلمه ضابط
معنی واژه ضابط
zābet
restraining
|
ضابط
مترادف:
1- بايگان
2- پاسبان، پليس، شحنه، شرطه
3- محصل، مميز
4- مباشر
5- حاكم، والي
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم، صفت) [عربی]
مختصات:
(بِ) [ ع . ] (اِفا.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
zAbet
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
812
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
restraining | retentive , bailiff , commander , manager , registrar
ترکی
İcra memuru
فرانسوی
huissier
آلمانی
gerichtsvollzieher
اسپانیایی
alguacil
ایتالیایی
ufficiale giudiziario
عربی
المأمور
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه «ضابط» در زبان فارسی به معنای فردی است که مسئول نظارت و اجرای قوانین و مقررات در یک حوزه مشخص است. این کلمه به عنوان اسم به کار میرود و میتوان آن را در جملات مختلف به گونههای زیر مورد استفاده قرار داد:
-
نحوه نوشتن:
- «ضابط» با «ض» و «ا» و «بط» نوشته میشود و دارای یک معنی خاص در قانونگذاری و ادارات دولتی است.
-
نکات نگارشی:
- در زبان فارسی، هرگاه از «ضابط» در جملات استفاده میکنید، توجه داشته باشید که آن را با حروف صحیح و به صورت واضح بنویسید.
- مثال: «ضابطان قانون باید به مسایل حقوقی آشنا باشند.»
-
صرف و نحو:
- «ضابط» به عنوان اسم مفرد قابل استفاده است و میتواند به شکل جمع نیز بکار رود: «ضابطان».
- این کلمه میتواند به همراه صفات و قیدها به کار رود: «ضابط مسئول»، «ضابط قانونی» و...
-
استفاده در جملات:
- به عنوان فاعل: «ضابطین باید به وظایف خود عمل کنند.»
- به عنوان مفعول: «رییس، ضابط را برای بررسی بیشتر منصوب کرد.»
- نکات دیگر:
- معمولاً در متون رسمی و حقوقی کاربرد دارد، لذا در چنین متونی باید دقت کرد که از آن به درستی استفاده شود.
این نکات میتواند به شما کمک کند تا در نگارش خود به نحو صحیح از کلمه «ضابط» استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- ضابطان قضایی موظفند تا در نگهداری و حفظ شواهد در صحنه جرم نهایت دقت را داشته باشند.
- او به عنوان یک ضابط قانونی، وظیفه داشت که رفتارهای غیرقانونی را تحت نظارت قرار دهد.
- در این دوره، ضابطان پلیس باید مهارتهای خود را در زمینه حل و فصل مسائل تربیت یابند.