جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

tarafdāri
support  |

طرف‌داری

معنی: ۱. [مجاز] جانب‌داری؛ حمایت.
۲. نگهبانی از مرزها و نواحی.
768 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (حاصل مصدر) [عربی. فارسی]
مختصات:
آواشناسی:
منبع: فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد: 504
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
support | advocacy , favoritism , adherence , siding , partiality , approbation , backstop , backing , partisanship , adhesion , approval , sponsorship , favouritism
عربی
دعم | سند , تأييد , مساعدة , دعامة , مساعد , حامل , سناد , نجدة , العماد , أيد , ساعد , تحمل , قوى , ناصر , شجع , أعال , احتمل , قام بنفقة كذا , يدعم
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "طرف‌داری" در زبان فارسی به عنوان یک اسم به کار می‌رود و معمولاً به معنای حمایت یا جانب‌داری از یک فرد، گروه یا ایده است. در زیر به چند نکته درباره قواعد استفاده و نگارش این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. نوشتار صحیح: کلمه "طرف‌داری" به صورت جدا یا به شکل "طرفداری" نوشته نمی‌شود. شکل صحیح آن "طرف‌داری" با خط فاصله است.

  2. معنی و کاربرد: می‌توان از آن در جملات مختلف استفاده کرد. به عنوان مثال: "او به طرف‌داری از حقوق بشر فعال است."

  3. جمع: برای جمع کردن این کلمه می‌توان از "طرف‌داری‌ها" استفاده کرد.

  4. قواعد صرف و نحو: "طرف‌داری" می‌تواند به عنوان مفعول، فاعل یا complement در جملات مختلف به کار رود. به عنوان مثال:

    • فاعل: "طرف‌داری از محیط زیست ضروری است."
    • مفعول: "او همیشه طرف‌داری می‌کند."
  5. نکات نگارشی: هنگام نوشتن متون رسمی، بهتر است از کلمه "طرف‌داری" در جایگاهی استفاده کنید که مفهوم واضحی را منتقل کند و از ابهام بپرهیزید.

به طور کلی، "طرف‌داری" یک واژه‌ مناسب و قابل استفاده در متون مختلف است، به شرطی که در قالب صحیح و در زمینه مناسب به کار رود.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او همیشه طرف‌داری از حقوق کودکان را در فعالیت‌های اجتماعی خود در نظر می‌گیرد.
  2. در جلسه‌ی امروز، اعضای هیئت‌مدیره به صحبت‌های او درباره‌ی ضرورت طرف‌داری از محیط زیست توجه کردند.
  3. طرف‌داری برخی از افراد از یک تیم ورزشی می‌تواند به شدت بر جو مسابقات تأثیر بگذارد.

واژگان مرتبط: پشتیبانی، کمک، تکیه، تقویت، تکیه گاه، دفاع، وکالت، استثناء قائل شدن نسبت بکسی، تبعیت، چسبندگی، پیوستگی، چسبیدن، الصاق، جانبداری، بستگی بحزب، تعصب، غرض، علاقه شدید به چیزی، ملیت، موافقت، تصویب، ستایش، پسند، قبولی، مساعدت، پشتی، کندی، تصدیق در پشت یا ظهر ورقه، الحاق، چسبیدگی، رضایت، تجویز، رخصت، ضمانت، تکفل، عهدهگیری، اعانت، طرفدار

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری