کشوردار
licenseمعنی کلمه کشوردار
معنی واژه کشوردار
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم، صفت) [قدیمی]
مختصات:
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
731
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
country
عربی
بلد | دولة , قطر , وطن , الريف , ريف , شعب , جمهور الناخبين , ريفي , قروي , أهلي , فظ , بلد أو منطقة ما
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "کشوردار" ترکیبی از دو بخش "کشور" و "دار" است. این کلمه به معنای "کشور دارای" یا "کشوردار" به کار میرود و معمولاً به معنای کسی است که کشور یا سرزمینی را اداره میکند یا مالک آن است. قواعد نگارشی و استفاده از این واژه عبارتند از:
- نوشتار صحیح: "کشوردار" باید به صورت ترکیبی و به یک کلمه نوشته شود.
- نوع کاربرد: این واژه به عنوان اسم به کار میرود و ممکن است به عنوان صفت در وصف اشخاص یا نهادهای خاص نیز استفاده شود.
- التزام به قواعد دستوری: از نظر قواعد دستوری، این کلمه میتواند همچون سایر اسمها در جملات به کار رود و به عنوان فاعل، مفعول و... در جملات ظاهر شود.
- زمینههای کاربرد: این واژه ممکن است در متون اداری، سیاسی و فرهنگی به کار رود، به خصوص در زمینههای مرتبط با حاکمیت و سرزمین.
به طور کلی، در استفاده از "کشوردار" بهتر است به متن و contexto توجه کنید که این واژه به درستی و به شکل مناسب در جمله گنجانده شود.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- کشوردار محترم در مراسم سالگرد استقلال حضور داشت و به بیان دستاوردهای کشور پرداخت.
- او به عنوان کشوردار، برنامههای توسعهای جدیدی را برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور ارائه داد.
- در این نشست، کشوردار به اهمیت همبستگی ملی و مشارکت مردم در تصمیمگیریها اشاره کرد.