گوسفند
licenseمعنی کلمه گوسفند
معنی واژه گوسفند
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [پهلوی: gōspand] ‹گوسپند› (زیستشناسی)
مختصات:
(فَ)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
220
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
sheep | mutton
عربی
غنم | خروف , نعجة , جبان , ضعيف , جلد الخروف
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "گوسفند" در زبان فارسی یک اسم غیرمعدود است که به معنی حیوانی میباشد که معمولاً برای تهیه گوشت و پشم پرورش داده میشود. در زیر برخی از قواعد و نکات مرتبط با این کلمه آورده شده است:
-
جمعسازی:
- جمع کلمه "گوسفند" به شکل "گوسفندان" بیان میشود. در زبان فارسی برای جمع کردن اکثر اسمها، به خصوص اسمهای غیرمعدود، از پسوند "ان" استفاده میشود.
-
نحو و کاربرد:
- "گوسفند" میتواند به عنوان فاعل (مثلاً: گوسفند در مرتع میچرد) یا مفعول (مثلاً: ما گوسفند را میچرانیم) در جملات استفاده شود.
- این کلمه همچنین میتواند به عنوان جزء ترکیبی در عبارات دیگر به کار رود (مثلاً: گوسفند دو قلو، گوسفند نر، گوسفند ماده).
-
صفات:
- میتوان برای توصیف گوسفند از صفات مختلف استفاده کرد (مثلاً: گوسفند سفید، گوسفند سالم، گوسفند جوان).
-
صرف فعل:
- وقتی که در جملات از گوسفند به عنوان فاعل استفاده میشود، فعل باید متناسب با آن صرف شود (مثلاً: گوسفند میخورد، گوسفند میدود).
- نکتههای نگارشی:
- هنگام نوشتن، باید به موارد املایی دقت کنید تا غلطهای املایی نداشته باشید.
- استفاده از نقطهگذاری صحیح در جملات که شامل کلمه "گوسفند" میشود، اهمیت دارد.
این قواعد و نکات میتوانند به شما کمک کنند تا کلمه "گوسفند" را به درستی در نوشتهها و مکالمات خود به کار ببرید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- گوسفندها در مرتع در حال چرا بودند و از سبزیجات تازه لذت میبردند.
- در روستای ما، هر سال جشن برداشت محصول و قربانی کردن گوسفند برگزار میشود.
- بچهها با دیدن گوسفندهای سفید و پشمالو در مزرعه خوشحال شدند و شروع به بازی کردند.