وجد
licenseمعنی کلمه وجد
معنی واژه وجد
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم، اسم مصدر) [عربی]
مختصات:
(وَ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه:
S
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
vajd
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
13
شمارگان هجا:
1
دیگر زبان ها
انگلیسی
ecstasy | rejoicing , ploy , curvet , elvation
ترکی
vecd
فرانسوی
extase
آلمانی
ekstase
اسپانیایی
éxtasis
ایتالیایی
estasi
عربی
نشوة | بحران , وجد , ابتهاج , إنجذاب صوفي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "وجد" در زبان فارسی دارای معانی مختلفی است و میتواند به عنوان نام، فعل، یا در ترکیبات مختلف به کار رود. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و نکات مربوط به استفاده از این کلمه اشاره میشود:
-
معناشناسی:
- "وجد" به معنای حالت شادی و خوشحالی است.
- همچنین به معنای احساسات عمیق و معنوی هم به کار میرود.
-
نگارش:
- این کلمه به صورت "وجد" نوشته میشود و باید توجه داشت که در نگارش صحیح آن به حروف فارسی دقت شود.
- در نوشتار رسمی، از بهکاربردن اشکال محاورهای یا عامیانه خودداری کنید.
-
صرف و نحو:
- "وجد" به عنوان یک فعل میتواند در زمانهای گذشته، حال و آینده صرف شود.
- به عنوان مثال:
- "او وجد را در دل احساس کرد."
- "من وجد را معنا میکنم."
-
ترکیبها:
- این کلمه میتواند در ترکیبات مختلف به کار رود، مانند "وجد عشق" یا "وجد هنری".
- در مواردی که چند کلمه به هم ترکیب میشوند، باید دقت شود که آنها با هم همخوانی معنایی داشته باشند.
- جملات نمونه:
- "وجد او در هنگام شنیدن موسیقی کلاسیک بیشتری شد."
- "در دل شب، وجد عشق را حس کردم."
در کل، "وجد" کلمهای با بار معنایی غنی است که در متون ادبی و غیرادبی به کار میرود و دقت در نگارش و نحوهی استفاده از آن میتواند تأثیر زیادی بر زیبایی متن داشته باشد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- در شبهای پرستاره، وجد و شادی در دل من موج میزد.
- او با وجد خاصی از پیروزیهایش در مسابقه فوتبال صحبت کرد.
- وقتی که موسیقی دلنشین را شنید، وجد و شوق در وجودش زنده شد.