بیحالی
licenseمعنی کلمه بیحالی
معنی واژه بیحالی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | lethargy,narcosis,paralysis,inaction,phlegm | ||
عربی | سبات، بلادة، كسل، نعاس، فتور، الخمول | ||
ترکی | letarji | ||
فرانسوی | léthargie | ||
آلمانی | lethargie | ||
اسپانیایی | letargo | ||
ایتالیایی | letargia | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "بیحالی" از دو بخش "بی" و "حالی" تشکیل شده است. در زبان فارسی، برای تحقیق در مورد قواعد نگارشی و نوشتاری این کلمه، میتوان به نکات زیر توجه کرد:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "بیحالی" به صورت درست و مؤثر در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | بیحالی | ||
معادل ابجد | 61 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | bihāli | ||
ترکیب | (حاصل مصدر) [فارسی. عربی. فارسی] | ||
منبع | فرهنگ فارسی عمید | ||
نمایش تصویر | معنی بیحالی | ||
پخش صوت |
ضعف؛ سستی. کلمه "بیحالی" از دو بخش "بی" و "حالی" تشکیل شده است. در زبان فارسی، برای تحقیق در مورد قواعد نگارشی و نوشتاری این کلمه، میتوان به نکات زیر توجه کرد: تلفظ و خط: "بی" به معنای عدم و "حالی" به معنای حال و وضعیت است. بنابراین "بیحالی" به معنای عدم حال خوب یا کسالت است. نوشتار صحیح: در نوشتن این کلمه، باید از نیمفاصله استفاده کرد. شکل صحیح آن "بیحالی" است، نه "بیحالی". گرامر: "بیحالی" به عنوان اسم نکره و جمعناپذیر محسوب میشود و میتوان آن را به همراه صفتها یا قیدها استفاده کرد. به عنوان مثال: "او به دلیل بیحالی نتوانست کار کند." قید و صفت: میتوان از کلماتی مانند "زیاد" یا "موقت" قبل از "بیحالی" استفاده کرد: "زیاد بیحالی" یا "بیحالی موقت". با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "بیحالی" به صورت درست و مؤثر در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
lethargy,narcosis,paralysis,inaction,phlegm
سبات، بلادة، كسل، نعاس، فتور، الخمول
letarji
léthargie
lethargie
letargo
letargia