پریشانحالی
licenseمعنی کلمه پریشانحالی
معنی واژه پریشانحالی
اطلاعات بیشتر واژه
کلمه "پریشانحالی" در زبان فارسی به معنای حالتی از بیقراری یا دلنگرانی است و به صورت زیر به قواعد آن پرداخته میشود:
1. ساختار کلمه:
- "پریشان": این واژه به معنای آشفته، بیقرار، یا ناراحت است.
- "حالی": به معنای حالت یا وضعیت است.
- ترکیب این دو واژه "پریشانحالی" به معنای حالتی از پریشانی یا بیقراری است.
2. نگارش:
- این کلمه باید همراه با یک علامت وصل (ـ) بین دو جزء "پریشان" و "حالی" نوشته شود: پریشانحالی.
- به دلیل اینکه این واژه یک کلمه مرکب است، بهتر است به عنوان یک واحد معنایی نوشته شود.
3. کاربرد:
- این واژه معمولاً به عنوان اسم به کار میرود و میتواند در جملات مختلف به کار برود، مثلاً: "بعد از آن حادثه، پریشانحالی او بیشتر شده بود."
4. قواعد دستوری:
- "پریشانحالی" به عنوان یک اسم میتواند به صورت مفرد و جمع به کار رود و در جملات به عنوان فاعل، مفعول یا مضافالیه میتواند استفاده شود.
5. مترادف و متضاد:
- مترادفها: بیقراری، آشفتگی، نگرانی
- متضادها: آرامش، سکون
به این ترتیب، "پریشانحالی" یک واژه مهم در زبان فارسی است که به حالات عاطفی و روانی اشاره دارد و در کاربردهای مختلف میتواند به کار رود.
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "پریشانحالی" در جملات مختلف آورده شده است:
- پس از شنیدن خبر ناگوار، در چهرهاش نشانههای پریشانحالی به وضوح دیده میشد.
- او به دلیل مشکلات مالی در زندگیاش دچار پریشانحالی شده بود و شبها خوابش نمیبرد.
- پزشک به او توصیه کرد که برای کاهش پریشانحالی از روشهای مدیتیشن و آرامشبخشی استفاده کند.
- پریشانحالی ناشی از فشارهای کاری باعث شده بود تا تمرکز خود را بر روی پروژهها از دست بدهد.
- وقتی که از او پرسیدند چطور است، با یک لبخند زودگذر و در عین حال پریشانحالی جواب داد که خوب است.
امیدوارم این جملات مفید واقع شوند!