جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

bimāye
frail  |

بی‌مایه

معنی: ۱. فرومایه؛ بی‌مقدار.
۲. بی‌بنیاد؛ بی‌اصل.
802 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت)
مختصات:
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: bimAye
منبع: فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد: 68
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
frail | one-horse , patient
ترکی
anlamsız
فرانسوی
inutile
آلمانی
zwecklos
اسپانیایی
inútil
ایتالیایی
inutile
عربی
ضعيف | سهل الإنقياد , سهل المكسر , قصم , زنبيل , سهل , هش
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "بی‌مایه" به معنای "فاقد ارزش" یا "کم‌ارزش" است و در نوشتار فارسی بر اساس قواعد نگارشی و واژه‌سازی نوشته می‌شود. در اینجا به چند نکته درباره‌ی نگارش این کلمه و قواعد مرتبط با آن اشاره می‌کنم:

  1. نوشتن با پیشوند "بی-": پیشوند "بی-" به معنی عدم یا نداشتن است و باید به کلمه‌ی اصلی چسبیده نوشته شود. در اینجا "مایه" کلمه‌ی اصلی است.

  2. علامت تنوین و فاصله: "بی-" و "مایه" به صورت پیوسته نوشته می‌شوند و بین آن‌ها فاصله وجود ندارد. لذا درست است که "بی‌مایه" نوشته شود.

  3. کلمه‌ی "مایه": این کلمه به معنای جوهر، بنیاد یا ارزش به کار می‌رود و به عنوان هسته‌ی واژه در نظر گرفته می‌شود.

  4. استفاده در متون: "بی‌مایه" می‌تواند در جملات به عنوان صفت برای توصیف چیزهایی که فاقد ارزش یا محتوا هستند، به کار رود. به عنوان مثال: "این اثر هنری بی‌مایه است."

  5. قواعد نگارشی: در متون رسمی و ادبی باید به این نکته توجه کرد که کلمات با پیشوند "بی-" به طور صحیح و کامل نوشته شوند و از استفاده‌های نادرست یا غیررسمی پرهیز شود.

با رعایت این نکات، می‌توانید از کلمه "بی‌مایه" به درستی در نوشتار فارسی خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "بی‌مایه" در جمله‌ها آورده شده است:

  1. سخنان او در جلسه امروز واقعاً بی‌مایه و بی‌هدف بود.
  2. این کتاب از نظر محتوا بی‌مایه است و خیلی نمی‌تواند به خواننده کمک کند.
  3. او همیشه از توجیهات بی‌مایه استفاده می‌کند تا از پاسخ‌گویی فرار کند.
  4. متن مقاله‌اش بی‌مایه و خالی از استدلال‌های قوی بود.
  5. در مقایسه با سایر آثار ادبی، این شعر بی‌مایه به نظر می‌رسید.

اگر نیاز به جملات بیشتری دارید یا موضوع خاصی مد نظر شماست، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: سست، نحیف، شکننده، بی مایه، زود گذر، نازک، یک اسبه، مخصوص یک اسب، بدتبار

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری