پزان
licenseمعنی کلمه پزان
معنی واژه پزان
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(بن مضارعِ پزاندن و پزانیدن)
مختصات:
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
pazAn
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
60
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
board
ترکی
pezan
فرانسوی
pézan
آلمانی
pezan
اسپانیایی
pezán
ایتالیایی
pezan
عربی
مجلس | طاولة , لوح خشبي , مائدة , حافة , جانب , منصة المحكمة , كرتون ورق مقوى , لجنة , لوحة إعلانات , وجبة , ركب السفينة أو القطار , كسا بالواح خشبية , قدم الطعام , ركب متن السقينة , كسا بألواح خشبية , تناول طعامه , دنا من السفينة ليهاجمها , سبورة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "پزان" از ریشه فعل "پزاندن" به معنای پختن است. در زبان فارسی، این کلمه به دو صورت به کار میرود: به عنوان اسم و به عنوان فعل.
-
اسم: اگر به عنوان اسم به کار رود، به معنای عمل پختن یا فرایند پختن است. مثلاً:
- در این میهمانی، پزان غذا بسیار مهم است.
- فعل: به عنوان فعل، به معنی عمل پختن فرزند یا غذایی استفاده میشود و معمولاً به صورت "پزاندن" به کار میرود. مثلاً:
- مادرم در حال پزاندن خورش است.
از نظر نگارشی، رعایت قواعد زیر در استفاده از "پزان" مهم است:
- تنغیم و تنوین: اگر "پزان" در انتهای یک جمله به کار رود، باید به صورت صحیح و مطابق با قواعد زبان فارسی به کار رود.
- نقطهگذاری: استفاده از ویرگول و نقطه در جای مناسب برای تفکیک جملات و عبارات صحیح است.
- ترکیب با دیگر کلمات: باید دقت شود که ترکیب "پزان" با دیگر واژگان (مثل قیدها و صفات) به درستی انجام شود.
اگر سؤالات خاصی در مورد این کلمه یا نحوه استفاده از آن دارید، لطفاً بفرمایید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
کلمه "پزان" به معنای گرم شدن یا داغ کردن است و معمولاً در محاورات بخصوص در زبان محاورهای استفاده میشود. در زیر چند مثال از این کلمه در جمله آورده شده است:
- آب را روی گاز گذاشتهام تا پزان شود و برای چای آمادهاش کنم.
- قبل از اینکه برنج را بپزم، باید آب آن را پزان کنم.
- امروز عصر میخواهم یک خورشت خوشمزه درست کنم، اول باید مواد را خوب پزان کنم.
- او همیشه قبل از ورزش، بدنش را پزان میکند تا از آسیبها جلوگیری کند.
- برای تهیه سوپ، ابتدا باید سبزیها را در آب پزان کنم تا نرم شوند.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
