پدر
licenseمعنی کلمه پدر
معنی واژه پدر
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- اب، ابو، باب، بابا، والد 2- قايد | ||
متضاد | مادر | ||
انگلیسی | father,dad,sire,pater,abba,baba | ||
عربی | الآب، الأب، أب، بابا، الله، سلف، والد، ولد، أنشأ، نجب | ||
ترکی | baba | ||
فرانسوی | père | ||
آلمانی | vater | ||
اسپانیایی | padre | ||
ایتالیایی | padre | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) در زبان فارسی، کلمه "پدر" به معنای پدر و والد مرد است و از جمله واژههای مهم و بنیادین در زبان و فرهنگ فارسی به شمار میرود. در اینجا به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به استفاده از این کلمه اشاره میکنیم:
استفاده صحیح از کلمه "پدر" و رعایت قواعد نگارشی باعث شفافیت و وضوح بیشتر در بیان افکار و احساسات خواهد شد. | ||
واژه | پدر | ||
معادل ابجد | 206 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | pedar | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [پهلوی: pitar] | ||
مختصات | (به ویژه انسان ) | ||
آواشناسی | pedar | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژگان عامیانه | ||
نمایش تصویر | معنی پدر | ||
پخش صوت |
پدر همون کسی هست که لرزش دستش در زبان فارسی، کلمه "پدر" به معنای پدر و والد مرد است و از جمله واژههای مهم و بنیادین در زبان و فرهنگ فارسی به شمار میرود. در اینجا به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به استفاده از این کلمه اشاره میکنیم: نوشتار صحیح: کلمه "پدر" به صورت صحیح نوشته میشود و باید از اشتباهات املایی پرهیز کرد. حروف و تلفظ: "پدر" با حروف پ، د، و ر نوشته میشود و در تلفظ نیز به صورت "پِدر" ادا میشود. صفتها و قیدها: میتوان از صفتها و قیدهای مختلف برای توصیف پدر استفاده کرد، مانند: مهربان، سختکوش، زحمتکش، و... استفاده در جملات: کلمه "پدر" میتواند به عنوان فاعل، مفعول و یا در سایر نقشهای جمله استفاده شود. مثلاً: حروف اضافه: در مواردی که بخواهید از حروف اضافه استفاده کنید، به عنوان مثال برای بیان تعلق: "کتاب پدر" یا "به پدر". قید زمان و مکان: میتوانید در جملات خود قیدهای زمانی و مکانی اضافه کنید: "پدرم هر روز صبح زود به سر کار میرود." در نوشتار رسمی و ادبی: در متون رسمی و ادبی، میتوانید از کلماتی به عنوان مترادف برای "پدر" استفاده کنید، مانند "والد" یا "آبای" که بار فرهنگی و احترام بیشتری دارد. استفاده صحیح از کلمه "پدر" و رعایت قواعد نگارشی باعث شفافیت و وضوح بیشتر در بیان افکار و احساسات خواهد شد.
دیگه چیزی از چای تو استکان باقی نگذاشته
ولی وقتی بهت میگه به من تکیه کن
تو انگار کوه رو پشتت داری
1- اب، ابو، باب، بابا، والد
2- قايد
مادر
father,dad,sire,pater,abba,baba
الآب، الأب، أب، بابا، الله، سلف، والد، ولد، أنشأ، نجب
baba
père
vater
padre
padre