جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: به معنی الکی معطل کردن و یا خجالت کشیدن از گفتن یا انجام دادن کاری . در بعضی از حالت ها شخص به علت بی حوصلگی از انجام کار طفره می رود. طفره زدن، تعلل كردن، سردواندن، اهمال كاري كردن، در رفتن، سستي كردن اقدام كردن، عمل كردن، دست يازيدن dodge, evade, elude, avoid, shirk, jink, parry, equivocate, prevaricate, put by مراوغة، خدعة، حجة، تفاد، تفادى، راوغ، تزاوق، يتملص گول زدن، جاخالی دادن، گریز زدن، عدول کردن، از سر باز کردن، طفره زدن از، گریز زدن از، تجاهل کردن، دوری کردن از، اجتناب کردن از، اجتناب کردن، طفره رفتن از، حذر کردن از، احتراز کردن، شانه خالی کردن از، روی گرداندن از، از زیر کاری در رفتن، بسرعت حرکت کردن، بسرعت چرخ زدن، دور کردن، دوپهلو حرف زدن، زبان بازی کردن، ابهام بکار بردن، دروغ گفتن، قطع کردن، کنار گذاردن، اندوختن
کلمه "طفره رفتن" به معنای تلاش برای اجتناب از یک موضوع یا پاسخ به سؤال است. در نگارش فارسی، برای استفاده صحیح از این کلمه، توجه به نکات زیر مهم است:
جعلی و غیررسمی بودن: "طفره" در زبان فارسی غیررسمی و بیشتر در گفتار عامیانه استفاده میشود. در نوشتار رسمیتر، میتوان از معادلهای دیگری مانند "اجتناب کردن از" یا "سر باز زدن از" استفاده کرد.
ساختار جمله: "طفره رفتن" معمولاً بهعنوان یک فعل بهکار میرود. بهعنوان مثال:
او از پاسخ دادن به سؤال طفره رفت.
به جای طفره رفتن، بهتر است صادقانه جواب بدهی.
عدم استفاده از حرف اضافه: در این عبارت، نیازی به حرف اضافه برای ارتباط بین فاعل و مفعول نیست. مثلاً نمیگوییم "طفره از رفتن" بلکه "طفره رفتن" صحیح است.
نحوه استفاده در جمله: این کلمه معمولاً در جملات منفی و توصیفی به کار میرود. بهعنوان مثال:
او همیشه از جواب دادن به سؤالات طفره میرود.
طفره رفتن از مواجهه با واقعیتها ناپسند است.
توجه به سیاق و زبان ادبی: در نوشتار ادبی و رسمی، اگرچه میتوان از این کلمه استفاده کرد، اما ممکن است بهتر باشد از عبارات رسمیتری استفاده شود تا به بیاحترامی یا سطحینگری تعبیر نگردد.
با رعایت این نکات میتوانید به شکل مؤثری از "طفره رفتن" در متون فارسی استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
او همیشه در مواقع حساس از مسئولیتهایش طفره میرود و هیچگاه پاسخ دقیقی نمیدهد.
وقتی از او درباره پروژهی ناقصش سوال کردم، با طفره رفتن سعی کرد موضوع را عوض کند.
برخی افراد به جای اینکه مشکلات را حل کنند، با طفره رفتن از مواجهه با واقعیتها تنها زمان را هدر میدهند.
واژگان عامیانه
_ مهناز بالاخره با من ازدواج می کنی یا نه!؟ _آممممممممممم!! _چرا طفره میری ، جوابم رو بده _ باشه جوابت رو میدم ، نه!!!!!
واژگان مرتبط: گول زدن، جاخالی دادن، گریز زدن، عدول کردن، از سر باز کردن، طفره زدن از، گریز زدن از، تجاهل کردن، دوری کردن از، اجتناب کردن از، اجتناب کردن، طفره رفتن از، حذر کردن از، احتراز کردن، شانه خالی کردن از، روی گرداندن از، از زیر کاری در رفتن، بسرعت حرکت کردن، بسرعت چرخ زدن، دور کردن، دوپهلو حرف زدن، زبان بازی کردن، ابهام بکار بردن، دروغ گفتن، قطع کردن، کنار گذاردن، اندوختن