جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
قطرة|هبوط , تدهور , إبعاد , ترجل , جرعة دواء , جرعة شراب , حبة بونبون , حلية مدلاة , هبوط الأسعار , إنخفاض الحرارة , هبوط في الضغط , إسقاط بالمظلة , نزل ستارة المسرح , ترك , سقوط , انخفض , سقط , نزل , انسحب , وقع , تدنى , إنهار , هبط النهر , قطر , انحدر , يسقط
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "انداختن" یکی از افعال رایج در زبان فارسی است که به معنای "قرار دادن چیزی در جایی" یا "دور انداختن" به کار میرود. در زیر نکاتی درباره قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه آورده شده است:
1. صرف فعل
"انداختن" یک فعل نامنظم است و صرف آن به شکلهای مختلف در زمانهای مختلف تغییر میکند:
زمان حال: میاندازم، میاندازی، میاندازد
زمان گذشته: انداختم، انداختی، انداخت
زمان آینده: خواهم انداخت، خواهی انداخت، خواهد انداخت
2. معانی و کاربردها
"انداختن" میتواند معانی متفاوتی داشته باشد، از جمله:
قرار دادن چیزی بهصورت عمدی: "کتاب را روی میز انداخت."
دور انداختن یا رها کردن چیزی: "زبالهها را در سطل انداخت."
3. نکات نگارشی
در جملات، "انداختن" ممکن است به صورت مفعول بکار رود:
جمله مثال: "او توپ را به زمین انداخت."
در مواردی میتوان این فعل را به صورت ترکیبی با دیگر کلمات به کار برد:
جمله مثال: "او سبد خرید را از دستش انداخت."
4. همنشینیها
"انداختن" با برخی از واژهها و عبارات خاص ترکیب میشود:
"انداختن چالش": به معنای ارائه یا شروع یک چالش.
"انداختن نگاه": به معنای نگریستن به چیزی.
5. قالبهای معنایی
"اندازی" و "اندازیی" به عنوان اسم و صفات نیز از این فعل مشتق میشوند:
"انداز": به معنای مقدار یا مقدار گذاری.
"اندازی": به معنای پروسه یا اقدام زمینهای.
با رعایت این نکات، میتوان به درستی و به شیوهای نگارشی صحیح از کلمه "انداختن" در نوشتارهای فارسی استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
او کتابش را روی میز انداختن و به سمت در رفت.
در جشن تولد، بچهها بادکنکها را به هوا انداختند و خنده کردند.
معلم به دانشآموزان یاد داد که هرگز زبالهها را در طبیعت نیندازند.
واژگان عامیانه
کیلومتر شمار ماشین رو دستکاری کرد و به عنوان ماشین صفر به طرف انداخت.
واژگان مرتبط: رها کردن، چکیدن، سقوط کردن، از قلم انداختن، ژوشیدن، پرتاب کردن، پرت کردن، افکندن، ویران کردن، ریختن، در قالب قرار دادن، معین کردن، پخش کردن، قرار دادن، گذاشتن، ارائه دادن، تقدیم داشتن، ترجمه کردن، روانه کردن، اقدام کردن، شروع کردن، پراندن، بالا انداختن، دستخوش اواج شدن، بیرون دادن، روانه ساختن، قطع کردن، بریدن و انداختن، بزمین زدن، حذف کردن، برداشتن، هل دادن، تکان دادن، بستن، خوردن، تصادف کردن، پیچ دادن، مصادف شدن، کنار گذاشتن، فروگذار کردن، واگذار کردن، منتسب کردن، طبقه بندی کردن، بیل زدن، با بیل کندن، مست کردن، بطور کامل پوشاندن، حمله کردن، بسختی افتادن، مست کردن یاشدن، رخنه کردن در، بزور باز کردن، فرو کردن، چپاندن، بریدن
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر