بیطرف
licenseمعنی کلمه بیطرف
معنی واژه بیطرف
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | irrespective, neutral | ||
عربی | حيادي | ||
ترکی | doğal | ||
فرانسوی | neutre | ||
آلمانی | neutral | ||
اسپانیایی | neutral | ||
ایتالیایی | neutro | ||
مرتبط | قطع نظر از، صرفنظر از، بی ادب، احترامنگذار، بدون مراعات | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) "بیطرف" یک کلمه مرکب در زبان فارسی است که به معنای عدم گرایش به یک سمت یا طرف در یک موضوع یا بحث استفاده میشود. برای استفاده صحیح و نگارش این کلمه، چند نکته را در نظر داشته باشید:
به این ترتیب، با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "بیطرف" به درستی در نوشتههای خود استفاده کنید. | ||
واژه | بیطرف | ||
معادل ابجد | 301 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | bitaraf | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) [فارسی. عربی] | ||
آواشناسی | bitaraf | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژگان عامیانه | ||
نمایش تصویر | معنی بیطرف | ||
پخش صوت |
کسی که هیچکدام از طرفین نتوانستهاند پیشنهاد کافی برای وسوسهاش ارائه دهند. "بیطرف" یک کلمه مرکب در زبان فارسی است که به معنای عدم گرایش به یک سمت یا طرف در یک موضوع یا بحث استفاده میشود. برای استفاده صحیح و نگارش این کلمه، چند نکته را در نظر داشته باشید: نوشتن صحیح: "بیطرف" به این صورت نوشته میشود، با حرف "ب" به عنوان «بی» و "طرف" به عنوان بخش دوم. استفاده از خط تیره () برای جدا کردن این دو بخش الزامی است. نقش کلمه: "بیطرف" معمولاً به عنوان صفت استفاده میشود. مثلاً در جمله: "او یک فرد بیطرف در این مناقشه است." اجتناب از اشتباهات: از نوشتن "بیز طرف" یا "بیت طرف" خودداری کنید زیرا اینگونه نوشتنها نادرست است. توجه به واژههای همخانواده: کلماتی مانند "بیطرفی" (که به معنای حالت یا وضعیت بیطرف بودن است) نیز متداول است و به درستی نوشته میشود. به این ترتیب، با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "بیطرف" به درستی در نوشتههای خود استفاده کنید.
irrespective, neutral
حيادي
doğal
neutre
neutral
neutral
neutro
قطع نظر از، صرفنظر از، بی ادب، احترامنگذار، بدون مراعات