چسبانه
licenseمعنی کلمه چسبانه
معنی واژه چسبانه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | stick | ||
عربی | عصا، قضيب، مقبض، مضرب، عقبة، طعنة، دعامة، نتوء، شخص، نسق قنابل، مقدار من مسكر، قطعة من أثاث، عائق، الالتصاقية، وخزة، لصق، أقحم، غرز، تحمل، انتصب، عانى، كوم، سند بعود، أرهق بعبء، تردد، ثبت، نتأ، برز، خدع، ذبح، ثابر، حشر، غوص في الرمل، تسمر، واظب | ||
واژه | چسبانه | ||
معادل ابجد | 121 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی چسبانه | ||
پخش صوت |
طرح، نقش یا تابلویی که انباشته از تکههای مختلف مانند عکسها و تندیسها و پارچهتکههایی است که بر روی یک زمینه مشترک مانند تخته چوبی پارچهای و یا مقوایی نسب و یا چسبانده شده باشند. لحاف چهلتکه یک چسبانه سنتی پارچهای است. ساختمانی که از انباشتن شکلها و یا حجمهای متزاد و غیر عادی ولی آشنا ساخته شده باشند را نیز کُلاژ میخوانند.
چسبانه. (هنرهای تجسمی) واژه ای است مترادف با واژهٌ فرانسوی و انگلیسی کُلاژ که در هر دو زبان بصورت collage مینویسند. معنی لغوی فرانسوی فعل کُلاژ چسباندن است.
مترادفِ فارسیِ Collage به عنوانِ فعل، چسبانه کاری می باشد.
stick
عصا، قضيب، مقبض، مضرب، عقبة، طعنة، دعامة، نتوء، شخص، نسق قنابل، مقدار من مسكر، قطعة من أثاث، عائق، الالتصاقية، وخزة، لصق، أقحم، غرز، تحمل، انتصب، عانى، كوم، سند بعود، أرهق بعبء، تردد، ثبت، نتأ، برز، خدع، ذبح، ثابر، حشر، غوص في الرمل، تسمر، واظب