حساب
licenseمعنی کلمه حساب
معنی واژه حساب
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- آمار، شمارش، شماره، شمار 2- اندازه، تعداد، حد، عده 3- سياهه، بيلان 4- محاسبه، شمردن 5- رياضي 6- بدهي، قرض | ||
متضاد | طلب، بستانكاري 1- صورت حساب 2- تخمين، برآورد 3- قيامت، رستاخيز 4- دليل، منطق 5- درست، صحيح 6- انگيزه، سبب، جهت | ||
انگلیسی | account, arithmetic, calculation, counting, tally, score, tab, tale | ||
عربی | حساب، محاسبة، اعتبار، تقرير، رصيد، قصة، قيمة، سبب، حساب في المصرف، ربح، أهمية، بيان بالأسباب، تفسير لسلوك المرء، علل، قدم بياناعن، اعتبر، تسبب في مقتل شخص | ||
ترکی | hesap | ||
فرانسوی | compte | ||
آلمانی | konto | ||
اسپانیایی | cuenta | ||
ایتالیایی | account | ||
مرتبط | گزارش، شرح، صورت حساب، خبر، حکایت، حسابی، علم حساب، حسابگر، سیاق، حساب دان، محاسبات، براورد، چوب خط، شمارشگر، اتیکت، نشان، امتیاز، نمره، نمره امتحان، برگ، باریکه، جدول بندی، داستان، قصه، افسانه، روایت | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "حساب" در زبان فارسی دارای معانی و کاربردهای مختلف است و قواعد نگارشی خاصی را میتوان برای آن در نظر گرفت. به برخی از این قواعد و نکات نگارشی اشاره میکنم:
با رعایت این نکات نگارشی و قواعد مرتبط، میتوان به درستی از کلمه "حساب" و ترکیبات آن در نگارش فارسی استفاده کرد. | ||
واژه | حساب | ||
معادل ابجد | 71 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | hesāb | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] | ||
مختصات | (حِ) [ ع . ] | ||
آواشناسی | hesAb | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی حساب | ||
پخش صوت |
این واژه عربی است و پارسی آن گَنیت می باشد که از سنسکریت: گَنیتَ گرفته شده است کلمه "حساب" در زبان فارسی دارای معانی و کاربردهای مختلف است و قواعد نگارشی خاصی را میتوان برای آن در نظر گرفت. به برخی از این قواعد و نکات نگارشی اشاره میکنم: نقشهای کلمه: "حساب" میتواند به عنوان اسم، فعل و یا بخشی از عبارات دیگر مورد استفاده قرار گیرد. ترکیبات: "حساب" میتواند با دیگر کلمات ترکیب شود و عبارات مختلفی ایجاد کند: صرف و نحو: "حساب" به عنوان اسم، جمع و مفرد آن به شکل "حسابها" و "حساب" است. در جملات باید توجه کرد که از نظر نحوی به درستی استفاده شود. نقطهگذاری: اگر "حساب" در جملهای به عنوان مثال، بخشی از گفتگوی مستقیم باشد، باید به قواعد نقطهگذاری توجه کرد. استفاده از حروف اضافه: "حساب" معمولاً با حروف اضافه نیز به کار میرود. با رعایت این نکات نگارشی و قواعد مرتبط، میتوان به درستی از کلمه "حساب" و ترکیبات آن در نگارش فارسی استفاده کرد.
1- آمار، شمارش، شماره، شمار
2- اندازه، تعداد، حد، عده
3- سياهه، بيلان
4- محاسبه، شمردن
5- رياضي
6- بدهي، قرض
طلب، بستانكاري
1- صورت حساب
2- تخمين، برآورد
3- قيامت، رستاخيز
4- دليل، منطق
5- درست، صحيح
6- انگيزه، سبب، جهت
account, arithmetic, calculation, counting, tally, score, tab, tale
حساب، محاسبة، اعتبار، تقرير، رصيد، قصة، قيمة، سبب، حساب في المصرف، ربح، أهمية، بيان بالأسباب، تفسير لسلوك المرء، علل، قدم بياناعن، اعتبر، تسبب في مقتل شخص
hesap
compte
konto
cuenta
account
گزارش، شرح، صورت حساب، خبر، حکایت، حسابی، علم حساب، حسابگر، سیاق، حساب دان، محاسبات، براورد، چوب خط، شمارشگر، اتیکت، نشان، امتیاز، نمره، نمره امتحان، برگ، باریکه، جدول بندی، داستان، قصه، افسانه، روایت