دایره
licenseمعنی کلمه دایره
معنی واژه دایره
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- حلقه، گرد، مدور 2- انجمن 3- محدوده 4- اداره، بنياد، سازمان 5- دف 6- چنبر، چنبره | ||
انگلیسی | circle,sphere,department,section,bureau,disk,domain,disc,tambourine,field,compass,rondel,rhomb,roundel | ||
عربی | دائرة، حلقة، دورة، حلق، دور، لوج، مدار جرم سماوي، شرفة مسرح، جماعة متآلفة، طوق، دار، هالة، دار حول | ||
ترکی | daire | ||
فرانسوی | cercle | ||
آلمانی | kreis | ||
اسپانیایی | círculo | ||
ایتالیایی | cerchio | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "دایره" در زبان فارسی به معنای شکل هندسی بستهای است که تمام نقاط آن از یک نقطه مشخص (مرکز) با فاصلهای برابر (شعاع) قرار دارند. در نگارش و بهکارگیری کلمه "دایره" و جملات مرتبط با آن، چند نکته قواعدی و نگارشی وجود دارد:
با رعایت این نکات، میتوانید به شکل صحیح و مؤثر از کلمه "دایره" در متون خود استفاده کنید. | ||
واژه | دایره | ||
معادل ابجد | 220 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | dāy(')ere | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (اسم) [عربی: دائرَة، جمع: دوائر] | ||
مختصات | (یِ رِ) [ ع . دائرة ] | ||
آواشناسی | dAyere | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی دایره | ||
پخش صوت |
گردی - چنبر-چنبره - پرهون کلمه "دایره" در زبان فارسی به معنای شکل هندسی بستهای است که تمام نقاط آن از یک نقطه مشخص (مرکز) با فاصلهای برابر (شعاع) قرار دارند. در نگارش و بهکارگیری کلمه "دایره" و جملات مرتبط با آن، چند نکته قواعدی و نگارشی وجود دارد: استفاده صحیح از جنسیت: "دایره" یک اسم مؤنث است، بنابراین در جملات باید از ضمایر و صفات مؤنث استفاده شود. به عنوان مثال: استفاده از صفتها: میتوان از صفات مختلف برای توصیف دایره استفاده کرد. مثلاً: ترکیب با دیگر واژهها: امکان ترکیب "دایره" با دیگر واژهها وجود دارد تا معانی جدیدی به وجود آید. مانند: نگارش صحیح: در نگارش، کلمه "دایره" به صورت کامل و بدون اختصار نوشته میشود و باید دقت شود که در متون با دقت و هماهنگی به کار رود. با رعایت این نکات، میتوانید به شکل صحیح و مؤثر از کلمه "دایره" در متون خود استفاده کنید.
1- حلقه، گرد، مدور
2- انجمن
3- محدوده
4- اداره، بنياد، سازمان
5- دف
6- چنبر، چنبره
circle,sphere,department,section,bureau,disk,domain,disc,tambourine,field,compass,rondel,rhomb,roundel
دائرة، حلقة، دورة، حلق، دور، لوج، مدار جرم سماوي، شرفة مسرح، جماعة متآلفة، طوق، دار، هالة، دار حول
daire
cercle
kreis
círculo
cerchio