جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
کد تخفیف اسنپ تاکسی با 50% تخفیف! دریافت کد


0
0
851
اطلاعات بیشتر واژه
واژه ابوعبدالله محمد دوازدهم ابو عبدیل ابو عبدالله محمد الثانی العشر
معادل ابجد 1871
تعداد حروف 54
منبع واژه‌نامه آزاد
نمایش تصویر ابوعبدالله محمد دوازدهم ابو عبدیل ابو عبدالله محمد الثانی العشر
پخش صوت

ابوعبدالله محمد دوازدهم (أبو عبد الله محمد الثانی عشر‎) آخرین سلطان اعراب اسپانیایی در سال ۱۴۸۲ میلادی پدر خود را از قدرت برکنار کرد و برای بازپسگیری حیثیت در حال زوال «مور»‌ها تصمیم گرفت به امپراتوری نوظهور اسپانیا که از اتحاد دو پادشاهی «کاستیل» و «آراگون» تشکیل شده بود حمله کند اما در سال ۱۴۸۴ در برابر دروازه‌های «لسنیا» شهری در جنوب اسپانیا مغلوب قوای «ایزابلا» ملکه اسپانیا و کاستیل شد. قدرت در گرانادا بزرگ‌ترین شهر و یکی از آخرین پایگاه‌های اعراب مسلمان در اسپانیا باری دیگر به پدرش «ابولحسن علی» رسید و او به مدت سه سال در لسنیا زندانی بود.

پس از سه سال (۱۴۸۷) زمانی که عمویش «محمد سیزدهم» در راس قدرت بود، ایزابلا و شوهرش «فردیناند» (پادشاه اسپانیا و آراگون) حاضر به آزادی او شدند مشروط بر آنکه مانع حمله ارتش مسیحی به شهر «مالاگا» که در اختیار مسلمان بود نشود و پس از بازپسگیری قدرت تابع امپراتوری اسپانیا باشد. در طول چهار سال بعد شهرهای مسلمانان از جمله «آلمریا»، «سالوبرنا» و «بیازا» یک به یک توسط قوای «فرمانروایان کاتولیک» فتح شدند و در سال ۱۴۹۱ گرانادا تنها شهری بود که همچنان در اختیار ابوعبدالله بود، شهری زیبا و ثروتمند که در داستان‌ها و افسانه‌های اسپانیا جایگاهی ویژه و سحرآمیز دارد… ابوعبدالله توسط ایزابلا و فردیناند احضار شد تا گرانادا را به آن‌ها تسلیم کند اما در پی نافرمانی او گرانادا محاصره شد و در ‌‌نهایت در روز دوم ژانویه ۱۴۹۲ سلطان تسلیم شد و کلید‌های «الحمرا» قصر و قلعه زیبا و اسرارآمیز گرانادا را تقدیم به ملکه و پادشاه کرد.


روبرو شدن ابوعبدالله با پادشاه و ملکه کاتولیک پس از واگذاری گرانادا، اثر فرانسیسکو پرادیا نقاش اسپانیایی در سال ۱۸۸۲ میلادی.

هنگامی که ابوعبدالله تصمیم به تسلیم شدن گرفت فاخر‌ترین لباس‌های خویش را پوشید و سوار بر اسب در حالی که همراهان و درباریان با پای پیاده او را دنبال می‌کردند از شهر خارج شد و به سمت اقامتگاه ملکه و پادشاه که در نزدیکی شهر بود حرکت کرد. هنگامی که به جایگاه رسید از اسب پائین آمد تا بر دستان ملکه و پادشاه بوسه زند اما مطابق توافقاتی که پیش از آن در نامه نگاری‌ها صورت گرفته بود، آن‌ها به ابوعبدالله اجازه این کار را ندادند. پس از آن سلطان کلید‌های شهر و «الحمرا» را به آن‌ها تحویل داد و به سمت جنوب شروع به حرکت کرد. درباریان اسپانیا او را تا مسافتی بدرقه کردند و سرانجام هنگامی که او به تپه‌ای سنگی دور از شهر، آخرین مکانی که می‌توانست از آن منظره شهر را ببیند رسید، بازگشت و با چشمانی اشکآلود با گرانادا و الحمرا وداع کرد. این صحنه در ادبیات اسپانیا به «آخرین نگاه مور» شهرت دارد و دستمایه چندین نمایشنامه و نقاشی و داستان سرایی‌ها بوده است.


«آخرین نگاه مور» ، وداع سلطان ابوعبدالله با گرانادا، اثر آلفرد دئودنک نقش فرانسوی، سال ۱۸۶۰ میلادی.
پس از آن مادرش با او نزدیک شد و گفت:

ابک الیوم بکاء النساء على ملک لم تحفظه حفظ الرجال

امروز همچون زنان بر چیزی گریه کن که نتوانستی چون مردان از آن دفاع کنی…

ابوعبدالله پس از آن به پادشاهی مراکش پناهنده شد.

قس عربی

أبو عبد الله محمد الثانی عشر (1460؟ - 1527) هو آخر ملوک الأندلس المسلمین الملقب ب((الغالب بالله)). وکان ملکاً على غرناطة (من بنی نصر من ملوک الطوائف) واستسلم لفردیناند وإیزابیلا یوم 2 ینایر 1492. وسماه الإسبان el chico (أی الصغیر) و Boabdil (أبو عبدیل)، بینما سماه أهل غرناطة الزغابی (أی المشؤم أو التعیس). وهو ابن أبو الحسن علی بن سعد، الذی خلعه من الحکم وطرده من البلاد عام 1482، وذلک لرفض الوالد دفع الجزیة لفرناندو الثانی ملک أراغون کما کان یفعل ملوک غرناطة السابقین.

حاول غزو قشتالة عاصمة فرناندو فهُزم وأسر فی لوسینا عام 1483، ولم یفک أسره حتى وافق على أن تصبح مملکة غرناطة تابعة لفرناندو وإیزابیلا ملوک قشتالة وأراجون. الأعوام التالیة قضاها فی الاقتتال مع أبیه أبی الحسن علی بن سعد وعمه أبی عبد الله محمد الزغل.

حصار غرناطة



استسلام غرناطة: لوحة زیتیة لپادیا توضح استسلام أبو عبد الله لفردیناند وإیزابیلا
فی عام 1489 استدعاه فرناندو وإیزابیلا لتسلیم غرناطة، ولدى رفضه أقاما حصارا على المدینة. وأخیراً فی 2 ینایر 1492 استسلمت المدینة.

المکان الذی ألقى منه نظرته الأخیرة على غرناطة ما زال معروفاً باسم زفرة العربی الأخیرة (el último suspiro del Moro) وبکى فقالت له أمه عائشة الحرة

«ابکِ مثل النساء ملکاَ مضاعا لم تحافظ علیه مثل الرجال»
.

فی المنفى

انتقل لفترة وجیزة إلى قصر له فی البشرات بالأندلس ثم رحل إلى المغرب الأقصى عند محمد الشیخ المهدی، فقد نزل فی مدینة غساسة الأثریة المتواجدة فی إقلیم الناظور ونهایته أتت حین تقاتل مع قریب له یحکم فاس، وقُتل فی تلک المعرکة عام 1527.

کان من شروط الاستسلام أن یأمن الغرناطیون على أنفسهم وأموالهم ودینهم کمدخرین، ولکن ما أن استقر له الحکم بعد مرور 9 سنوات على سقوط غرناطة نکث فردیناند بالعهد وخیر المسلمین إما اعتناق المسیحیة وإما مغادرة الأندلس، وکانت تلک هی نهایة الأندلس.

سبقه
الزغل مملکة غرناطة
892 هـ–897 هـ تبعه
نهایة الوجود الإسلامی فی الأندلس
هناک المزید من الصور والملفات فی ویکیمیدیا کومنز حول: أبو عبد الله محمد الثانی عشر
تصنیفات: أندلسیون موالید عقد 1460وفیات القرن 16ملوک الطوائف النصریون

قس انگلیسی

Abu `Abdallah Muhammad XII (Arabic: أبو عبد الله محمد الثانی عشر‎ Abū ‘Abd Allāh Muḥammad al-thānī ‘ashar) (c. 1460 – c. 1533), known as Boabdil (a Spanish rendering of the name Abu Abdullah), wa
s the twenty-second and last Nasrid ruler of Granada in Iberia. He was also called el chico, the little, or el zogoybi, the unfortunate. Son of Abu l-Hasan Ali, sultan of the Emirate of Granada, he was proclaimed sultan in 1482 in place of his father, who was driven from the land.
Muhammad XII soon after sought to gain prestige by invading Castile. He was taken prisoner at Lucena in 1484. Between 1484 and 1487, he was held prisoner. Power returned to his father and then in 1485 to his uncle Muhammed XIII, also known as Abdullah ez Zagal.
He only obtained his freedom and support to recover his throne in 1487 by consenting to hold Granada as a tributary kingdom under Ferdinand and Isabella, king and queen of Castile and Aragon, and not to intervene to prevent the conquest of Málaga.
1487 saw the fall of Baeza, Málaga and Almería. 1489 saw the fall of Almuñécar and Salobreña. By the beginning of 1491, Granada was the only Muslim-governed city in Spain.
Contents
Surrender of Granada

In 1491, Muhammad XII was summoned by Ferdinand and Isabella to surrender the city of Granada, and on his refusal it was besieged by the Castilians. Eventually, on 2 January 1492, Granada was surrendered. In most sumptuous attire the royal procession moved from Santa Fe to a place a little more than a mile from Granada, where Ferdinand took up his position by the banks of the Genil. A private letter written by an eyewitness to the bishop of León only six days after the event recorded the scene:


The Capitulation of Granada by F. Pradille y Ortiz, 1882: Muhammad XII confronts Ferdinand and Isabella
With the royal banners and the cross of Christ plainly visible on the red walls of the Alhambra: … the Moorish sultan with about eighty or a hundred on horseback very well dressed went forth to kiss the hand of their Highnesses. According to the final capitulation agreement both Isabel and Ferdinand will decline the offer and the key to Granada will pass into Spanish hands without Muhammad XII having to kiss the hands of Los Royes, as the Spanish royal couple became known. The indomitable mother of Muhammad XII insisted on sparing his son this final humiliation. The Moorish sultan was received with much love and courtesy and there they handed over to him his son, who had been a hostage from the time of his capture, and as they stood there, there came about four hundred captives, of this who were in the enclosure, with the cross and a solemn procession singing the Te Deum Laudamus, and their highnesses dismounted to adore the Cross to the accompaniment of the tears and reverential devotion of the crowd, not least of the Cardinal and Master of Santiago and the Duke of Cadiz and all the other grandees and gentlemen and people who stood there, and there was no one who did not weep abundantly with pleasure giving thanks to Our Lord for what they saw, for they could not keep back the tears; and the Moorish sultan and the Moors who were with him for their part could not disguise the sadness and pain they felt for the joy of the Christians, and certainly with much reason on account of their loss, for Granada is the most distinguished and chief thing in the world …
Christopher Columbus seems to have been present; he refers to the surrender on the first page of his Diario de las Derrotas y Caminos:
After your Highnesses ended the war of the Moors who reigned in Europe, and finished the war of the great city of Granada, where this present year on the 2nd January I saw the royal banners of Your Highnesses planted by force of arms on the towers of the Alhambra, which is the fortress of the said city, I saw the Moorish sultan issue from the gates of the said city, and kiss the royal hands of Your Highnesses …
Exile



The farewells of King Boabdil at Granada (Les Adieux du roi Boabdil à Grenade), Alfred Dehodencq (1822-1882).
Legend has it that as the royal party moved south toward exile, they reached a rocky prominence which gave a last view of the city. Muhammad XII reined in his horse and, surveying for the last time the Alhambra and the green valley that spread below, burst into tears. When his mother approached him she said :
"Thou dost weep like a woman for what thou couldst not defend as a man."
ابک الیوم بکاء النساء على ملک لم تحفظه حفظ الرجال
Ibki l-yawma bukāa n-nisāi ʿalā mulkin lam taḥfuẓhu ḥifẓa r-rijāl
The spot from which Muhammad XII looked for the last time on Granada is known as "the Moors last sigh" (el último suspiro del Moro).
Muhammad XII was given an estate in Láujar de Andarax, Las Alpujarras, a mountainous area between the Sierra Nevada and the Mediterranean Sea, but he soon crossed the Mediterranean to Fes, Morocco.
Letter to the Marinid Sultan of Morocco
Shortly after his surrender, Muhammad Boabdil sent a long letter to the Marinid rulers of Morocco asking for refuge. The letter is long, extremely well written and begins with a long poem praising the Marinids, followed by a prose where he laments his defeat and asks forgiveness for past wrongdoings of his forefathers against the Marinids. The entire text was reported by al-Maqqari:
...The lord of Castile has proposed for us a respectable residence and has given us assurances of safety to which he pledged by his own handwriting, enough to convince the souls. But we, as descendents of Banu al-Ahmar, didnt settle for this and our faith in God does not permit us to reside under the protection of disbelief.
We also received from the east many letters full of goodwill, inviting us to come to their lands and offering the best of advantages. But we cannot choose other than our home and the home of our forefathers, we can only accept the protection of our relatives, not because of opportunism but to confirm the brotherhood relationship between us and to fulfill the testament of our forefathers, that tells us not to seek any help other that of the Marinids and not to let anything obstruct us from going to you. So we traversed the vast lands and sailed the tumultuous sea and we hope that we would not be returned and that our eyes will be satisfied and our hurt and grievous souls will be healed from this great pain...
Muhamad Abu Abdallah
Original text in Arabic:
ولقد عرض علینا صاحب قشتالة مواضع معتبرة خیر فیها، وأعطى من أمانه المؤکد فیه خطه بأیمانه ما یقنع النفوس ویکفیها، فلم نر
ونحن من سلالة الأحمر، مجاورة الصفر، ولا سوغ لنا الإیمان الإقامة بین ظهرانی الکفر، ما وجدنا عن ذلک مندوحة ولو شاسعة، وأمنا من المطالب المشاغب حمة شرٍ لنا لاسعة، وادکرنا أی ادکار، قول الله تعالى المنکر لذلک غایة الإنکار "ألم تکن أرض الله واسعة" وقول الرسول، علیه الصلاة والسلام، المبالغ فی ذلک بأبلغ الکلام "أنا بریء من مؤمن مع کافر لا تتراءى ناراهما" وقول الشاعر الحاث على حث المطیة، المتثاقلة عن السیر فی طریق منجاء البطیة:
وما أنا والتلدد نحو نجد وقد غصت تهامة بالرجال
ووصلت أیضاً من الشرق إلینا، کتب کریمة المقاصد لدینا، تستدعی الانحیاز إلى تلک الجنبات، وتتضمن ما لا مزید علیه من الرغبات، فلم نختر إلا دارنا التی کانت دار آبائنا من قبلنا، ولم نرتض الإنضواء إلا لمن بحبله وصل حبلنا، وبریش نبله ریش نبلنا، إدلالاً على محل إخاء متوارث لا عن کلالة، وامتثالاً لوصاة أجداد لأنظارهم وأقدارهم أصالة وجلالة، إذ قد روینا عمن سلف من أسلافنا، فی الإیصاء لمن یخلف بعدهم من أخلافنا، أن لا یبتغوا إذا دهمهم داهم بالحضرة المرینیة بدلاً، ولا یجدوا عن طریقها فی التوجه إلى فریقها معدلاً، فاخترقنا إلى الریاض الأریضة الفجاج، ورکبنا إلى البحر الفرات ظهر البحر الأجاج، فلا غرو أن نرد منه على ما یقر العین، ویشفی النفس الشاکیة من ألم البین
17th-century Historian Al-Maqqari wrote that Muhammad XII crossed the Mediterranean to Melilla then went to Fes where he built a palace. He stayed there until his death in 1533/1534 (in 940 A.H.). He was buried near the Musala (place of the special prayer during the Islamic festivals) located outside of "Bab Sheria" in Fes. Muhammad XII was survived by two sons; Yusef and Ahmed. Al-Maqqari met with his descendents in 1618 in Fes, they lived in a state of poverty and relied on the Zakat.
Spanish chronicler Luis del Mármol Carvajal wrote "Muhammad XII died near the Oued el Assouad (Black River) at ford told Waqûba during the war between the Marinids and the Saadians." This source is also taken by Louis de Chénier, a diplomat of the King of France Louis XVI, in his Historical research on the Moors and History of the Empire of Morocco published in Paris in 1787.
Muhammad XII in popular culture



Sword of Boabdil, Musée de Cluny.
He was the subject of the three-act opera "Boabdil, der letzte Maurenkönig", Op. 49, written in 1892 by the German-Polish composer Moritz Moszkowski.
Spanish composer Gaspar Cassadó wrote the Lamento de Boabdil for cello and piano, in memory of the moor.
Spanish composer Antón García Abril wrote the Elegía a la pérdida de la Alhambra from his song cycle Canciones del Jardin Secreto for voice and piano; it is set to text (in Andalusian Arabic) that is attributed to Boabdil, in which he laments the loss of the Alhambra.
Andalusian singer-songwriter and poet Carlos Cano dedicated a song to Muhammad XII in his album Crónicas Granadinas, entitled Caída del Rey Chico.
Salman Rushdies book, The Moors Last Sigh, also features consistent references to Muhammad XII.
Louis Aragons book Le Fou dElsa renders a dramatized and poetic version of the story of Granadas capture, which includes Muhammad XII as one of the two main characters present in the novel, (Majnun being the other. Elsa, whom it could be argued is the second major character, is absent from the book.).
Pakistan Television Corporation (PTV) produced a drama in 1980, based on the novel "Shaheen" by Nasim Hijazi. In this drama Abu Abdullah Mohammad was played by Shakeel Ahmed.
See also

Al Andalus
Alhambra Decree
Reconquista
Treaty of Granada
References

This article incorporates text from a publication now in the public domain: Chisholm, Hugh, ed. (1911). Encyclopædia Britannica (11th ed.). Cambridge University Press.
^ a b c d e f "نفح الطیب من غصن الاندلس الرطیب" pp1317. احمد المقری المغربی المالکی الاشعری
^ a b "نفح الطیب من غصن الاندلس الرطیب" pp1325. احمد المقری المغربی المالکی الاشعری
^ Harvey, Leonard Patrick (1992). Islamic Spain, 1250 to 1500. Chicago: University of Chicago Press. ISBN 0-226-31962-8. at Google Book Search
^ Shillington, Kevin (2005). Encyclopedia of African history. 1. CRC Press. ISBN 1-57958-245-1. at Google Book Search
^ vol. 2 page 341 at Google Book Search and vol. 3 page 303 at Google Book Search
External links

Wikimedia Commons has media related to: Muhammad XII of Granada
Leila or, the Siege of Granada, Complete by Lord Lytton
Muhammad XII of Granada
Nasrid dynasty
Cadet branch of the Banu Khazraj
Born: 1460? Died: 1533?
Regnal titles
Preceded by
Abu l-Hasan Ali Sultan of Granada
1482–1483 Succeeded by
Abu l-Hasan Ali
Preceded by
Muhammed XIII Sultan of Granada
1487–1492 Granada captured by Spain
View page ratings
Rate this page
Whats this?
Trustworthy
Objective
Complete
Well-written
I am highly knowledgeable about this topic (optional)

Submit ratings
Categories: Nasrid dynastyPeople of Al-Andalus15th-century monarchs in Europe1460s births16th-century deathsPeople of the ReconquistaPeople from GranadaSpanish people of Moroccan descent
abu abdullah muhammad twelfth abu abu abu abu abdullah muhammad al -thani al -ashar
أبو عبد الله محمد الاثني عشر أبو أبو أبو أبو عبد الله محمد العمي

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

برای نوشتن و نگارش صحیح اسم "ابوعبدالله محمد دوازدهم" و عناوین مشابه، می‌توان به چند نکته اخلاقی و نگارشی اشاره کرد که می‌تواند به رعایت قواعد فارسی و نگارش کمک کند:

  1. فاصله‌گذاری:

    • در نگارش نام‌ها و عناوین مرکب، باید فاصله‌ها به درستی رعایت شود. برای مثال: "ابو عبدالله" باید جدا نوشته شود و نه به هم چسبیده.
  2. استفاده از حروف عربی:

    • نام‌های عربی باید با دقت تلفظ شوند و در صورت استفاده از حروف عربی، صحیح و کامل باشند. به عنوان مثال "محمد الثانی" در متون عربی به این شکل نوشته می‌شود.
  3. عددسازی:

    • در نوشتن اعداد، بهتر است از شکل‌های نوشتاری درست استفاده کرد. "دوازدهم" به صورت نوشتاری صحیح است و باید به این شکل آورده شود.
  4. استفاده از علامات نگارشی:

    • در متون رسمی و ادبی، استفاده از ویرگول، نقطه و سایر علامات نگارشی به درستی باید رعایت شود.
  5. نگارش صحیح عنوان‌ها:
    • در نگارش عناوینی مانند "ابو عبدالله محمد دوازدهم" و "ابو عبدالله محمد الثانی العشر"، باید به ترتیب نام و لقب توجه کرد و ساختار نام‌گذاری را احترام گذاشت.

در نتیجه، نوشتار صحیح برای "ابو عبدالله محمد دوازدهم" و عناوین مشابه به شکل زیر تنظیم می‌شود:

  • "ابو عبدالله محمد دوازدهم"
  • "ابو عبدالله محمد الثانی العشر"

توجه به این نکات باعث می‌شود که نگارش شما هم از نظر قواعد فارسی و هم از نظر نگارشی صحیح و معتبر باشد.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی