سر کار گذاشتن
licenseمعنی کلمه سر کار گذاشتن
معنی واژه سر کار گذاشتن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
عربی | وضع | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) عبارت "سر کار گذاشتن" یک اصطلاح محاورهای در زبان فارسی است که به معنای فریب دادن یا گمراه کردن کسی بهکار میرود. در بررسی قواعد فارسی و نگارشی این عبارت، نکات زیر قابل توجه است:
با توجه به این نکات، میتوان گفت که "سر کار گذاشتن" یک اصطلاح پرکاربرد در زبان محاورهای است که معنا و کاربرد خاص خود را دارد. | ||
واژه | سر کار گذاشتن | ||
معادل ابجد | 1952 | ||
تعداد حروف | 11 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی سر کار گذاشتن | ||
پخش صوت |
در فرهنگ کوچه -بازار یعنی کسی را به هیچ و پوچ مشغول و گرفتار کردن، دنبال نخود سیاه فرستادن عبارت "سر کار گذاشتن" یک اصطلاح محاورهای در زبان فارسی است که به معنای فریب دادن یا گمراه کردن کسی بهکار میرود. در بررسی قواعد فارسی و نگارشی این عبارت، نکات زیر قابل توجه است: ساختار و ترکیب: این عبارت از سه جزء ساخته شده است: "سر" (به معنای بالای سر یا پیشانی)، "کار" (به معنای فعالیت یا اقدام)، و "گذاشتن" (فعل به معنای قرار دادن). ترکیب این کلمات به معنای خاصی اشاره دارد. نحو و دستور زبان: در این عبارت، "سر" بهعنوان یک قید معنایی نشاندهندهی وضع و موقعیت است. "کار" بهعنوان مفعول و "گذاشتن" فعل است. بهطور کلی، ساختار آن نشاندهندهی عمل فریب و گمراه کردن است. زمینههای استفاده: این اصطلاح معمولاً در گفتگوهای غیررسمی و محاورهای بهکار میرود و در متون رسمی یا نوشتاری کمتر دیده میشود. بهطور مثال: با توجه به این نکات، میتوان گفت که "سر کار گذاشتن" یک اصطلاح پرکاربرد در زبان محاورهای است که معنا و کاربرد خاص خود را دارد.
مشغول کردن شخص با کار بیهوده به صورتی که خود از بیهودگی آنچه انجام می دهد آگاه نباشد.
سرگرم کردن فرد از طریق گماردن او به کار بیهوده.
وضع