کسی را سر کار گذاشتن
license
98
1667
100
معنی کلمه کسی را سر کار گذاشتن
معنی واژه کسی را سر کار گذاشتن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
عربی | جريء، جسور، مقدام، وقح، شديد التحدر، منضد، واضح، عريض | ||
واژه | کسی را سر کار گذاشتن | ||
معادل ابجد | 2243 | ||
تعداد حروف | 16 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی کسی را سر کار گذاشتن | ||
پخش صوت |
(اصطلاح عامیانه)
مشغول کردن شخص با کار بیهوده به صورتی که خود از بیهودگی آنچه انجام می دهد آگاه نباشد.
سرگرم کردن فرد از طریق گماردن او به کار بیهوده.
جريء، جسور، مقدام، وقح، شديد التحدر، منضد، واضح، عريض