سنان
licenseمعنی کلمه سنان
معنی واژه سنان
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | 1- سرنيزه، نبراس، نيزه | ||
| انگلیسی | spear, gad, sanan | ||
| عربی | حربة، رمح، رماح، حامل الرمح، برعم جديد، ورقة عشب جديدة، طعن برمح، طعن بحربة، غرز | ||
| ترکی | sanan | ||
| فرانسوی | sanan | ||
| آلمانی | sanan | ||
| اسپانیایی | sanan | ||
| ایتالیایی | sanan | ||
| مرتبط | نیزه، نیزه ای، پیکان، نیزه دار، خشت، سیخک، سیخ، دیلم، گوه، سن | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "سنان" در فارسی به معنای دندان‌های تیز و برنده است و معمولاً به صورت جمع به کار می‌رود. در زیر به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره می‌کنم:
به طور کلی، برای نوشتن و استفاده از این کلمه در زبان فارسی، توجه به قواعد زبان و نگارش می‌تواند به وضوح و زیبایی نوشتار کمک کند. | ||
| واژه | سنان | ||
| معادل ابجد | 161 | ||
| تعداد حروف | 4 | ||
| تلفظ | senān | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (اسم) [عربی، جمع: اسنه] [قدیمی] | ||
| مختصات | (س ) [ ع . ] (اِ.) | ||
| آواشناسی | sanAn | ||
| الگوی تکیه | WS | ||
| شمارگان هجا | 2 | ||
| منبع | واژه‌نامه آزاد | ||
| نمایش تصویر | معنی سنان | ||
| پخش صوت | |||
رشیدالدین سنان معروف به شیخ الجبل یا پیر کوه، از رهبران اسماعیلیان در سوریه بود. در جوانی به الموت رفت و فنون حشاشیون را فراگرفت. در ۱۱۶۲ (میلادی)، به سوریه رفت و قلعه‌اش را در مصیاف با کمک فداییان دیگر ساخت. وی در روند جنگ‌های صلیبی دخالت داشت. بر اساس وقایع تاریخی مثل اتفاقاتی که در حین حمله صلاح الدین ایوبی به مصیاف افتاد و دست‌نوشته‌های خودش، او قدرت‌هایی خدادادی و نیز توانایی غیب‌گویی داشته‌است. کلمه "سنان" در فارسی به معنای دندان‌های تیز و برنده است و معمولاً به صورت جمع به کار می‌رود. در زیر به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره می‌کنم: نویسه‌گردانی: این کلمه به صورت «سنان» نوشته می‌شود و تلفظ آن به شکل «senān» است. جمع‌سازی: این کلمه معمولاً به صورت جمع استفاده می‌شود و به معنای دندان‌های تیز و برنده در حیوانات است. نقش نحوی: "سنان" معمولاً به عنوان اسم در جملات مورد استفاده قرار می‌گیرد و می‌تواند فاعل، مفعول، یا مضاف‌الیه باشد. نکته دستوری: در جملات نیاز به رعایت قواعد توافق عدد و جنس وجود دارد. مثلاً: "سنان زرافه بسیار تیز است." به طور کلی، برای نوشتن و استفاده از این کلمه در زبان فارسی، توجه به قواعد زبان و نگارش می‌تواند به وضوح و زیبایی نوشتار کمک کند.
او از شخصیت‌های بازی کیش یک آدم‌کش است.
1- سرنيزه، نبراس، نيزه
spear, gad, sanan
حربة، رمح، رماح، حامل الرمح، برعم جديد، ورقة عشب جديدة، طعن برمح، طعن بحربة، غرز
sanan
sanan
sanan
sanan
sanan
نیزه، نیزه ای، پیکان، نیزه دار، خشت، سیخک، سیخ، دیلم، گوه، سن
