سنتی
licenseمعنی کلمه سنتی
معنی واژه سنتی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- قديمي، كهن | ||
متضاد | مدرن، نوين 1- آئيني 2- عرفي، معمول | ||
انگلیسی | tradition, custom, traditional | ||
عربی | التقليد، تقليد، تراث، عرف، سنة، نواميس، التحدار إنتقال المعتقدات | ||
ترکی | geleneksel | ||
فرانسوی | traditionnel | ||
آلمانی | traditionell | ||
اسپانیایی | tradicional | ||
ایتالیایی | tradizionale | ||
مرتبط | سنت، رسم، عرف، مرسوم، عادت، روایت متداول، خوی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "سنتی" در زبان فارسی به معنای مرتبط با سنتها و آداب و رسوم قدیمی است. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی، نکات زیر را مد نظر داشته باشید:
با رعایت این نکات میتوانید کلمه "سنتی" را به درستی در جملهها و متون فارسی خود به کار ببرید. | ||
واژه | سنتی | ||
معادل ابجد | 520 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
نقش دستوری | صفت | ||
مختصات | (سُ نَّ) [ ع - فا. ] (ص .) | ||
آواشناسی | sonnati | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی سنتی | ||
پخش صوت |
سُنتی. الف. ( سُنّت + ی، یاءِ نسبت) آنچه که مربوط به سنت و آیین است. کلمه "سنتی" در زبان فارسی به معنای مرتبط با سنتها و آداب و رسوم قدیمی است. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی، نکات زیر را مد نظر داشته باشید: نحوه نوشتن: کلمه "سنتی" با "س" ساکن و "ن" و "ت" و "ی" نوشته میشود و هیچگونه فاصلهای بین آن و واژههای دیگر وجود ندارد. استفاده از پسوند: "سنتی" یک صفت است و معمولاً برای توصیف چیزهایی مانند غذا، لباس، هنر و غیره به کار میرود. به عنوان مثال: "غذاهای سنتی"، "موسیقی سنتی"، "لباسهای سنتی" و غیره. قواعد صرف و نحو: این کلمه به عنوان صفت، باید با اسمهایی که توصیف میکند توافق داشته باشد. مثلاً: "موسیقی سنتی" (موسیقی مؤنث) و "محصولات سنتی" (محصولات جمع). ناظر به ساختار جملات: وقتی از "سنتی" در جملات استفاده میکنید، باید به شیوهای درست و منطقی به کار رود. مثلاً: "این هنر سنتی از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است." با رعایت این نکات میتوانید کلمه "سنتی" را به درستی در جملهها و متون فارسی خود به کار ببرید.
مثال:
موسیقی سنتی، روش من.
ب. (عربی) سنتِ من.
مثال:
"النِکاحُ سُنَتی، فَمَن رَغَبَ عَن سُنَتی فَلَیسَ مِنّی"* (منبع: حدیث نبوی در اصول کافی، اثر ثقة الاسلام کلینی)
* ترجمه: نکاح (ازدواج) سنت (روش) من است و هر کسی از سنت من اعراض کند (دوری جوید) از من نیست.
1- قديمي، كهن
مدرن، نوين
1- آئيني
2- عرفي، معمول
tradition, custom, traditional
التقليد، تقليد، تراث، عرف، سنة، نواميس، التحدار إنتقال المعتقدات
geleneksel
traditionnel
traditionell
tradicional
tradizionale
سنت، رسم، عرف، مرسوم، عادت، روایت متداول، خوی