شیوه
licenseمعنی کلمه شیوه
معنی واژه شیوه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- عشوه، فسون، كرشمه، ناز 2- اسلوب، جور، راه، روال، روش، روند، سبك، سياق، طرز، طريقه، گونه، متد، مشي، منوال، نحو، نمط، وضع، هنجار | ||
انگلیسی | technique, style, method, pace, habitude, device | ||
عربی | تقنية، أسلوب، فن، براعة فنية | ||
ترکی | biçim | ||
فرانسوی | manière | ||
آلمانی | benehmen | ||
اسپانیایی | manera | ||
ایتالیایی | maniera | ||
مرتبط | تکنیک، فن، روش فنی، شگرد فن، اصول مهارت، سبک، استیل، سلیقه، خامه، نوع، طریقه، سرعت، گام، قدم، تندی، اداب، عادت یا خوی همیشگی، عادت، عادت روزانه، دستگاه، اختراع، اسباب، اندیشه، شعار | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "شیوه" در زبان فارسی به معنای روش یا طریقه است و در نگارش و استفاده از آن قواعد خاصی وجود دارد. اصول نگارشی و قواعد مربوط به کلمه "شیوه" به شرح زیر است:
با رعایت این اصول میتوانید استفاده درستی از کلمه "شیوه" در فارسی داشته باشید. | ||
واژه | شیوه | ||
معادل ابجد | 321 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | šive | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) | ||
مختصات | (وِ) (اِ.) | ||
آواشناسی | Sive | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی شیوه | ||
پخش صوت |
در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید. کلمه "شیوه" در زبان فارسی به معنای روش یا طریقه است و در نگارش و استفاده از آن قواعد خاصی وجود دارد. اصول نگارشی و قواعد مربوط به کلمه "شیوه" به شرح زیر است: استفاده در جملات: "شیوه" میتواند به عنوان اسم به کار رود و معمولاً به دنبال آن توضیحات یا صفات مرتبط با آن میآید. مثال: "شیوهی تدریس جدید مورد توجه قرار گرفت." نقطهگذاری: اگر "شیوه" در ابتدای جمله بیاید، باید با حرف بزرگ آغاز شود. مثال: "شیوهی زندگی سالم به بهبود کیفیت زندگی کمک میکند." ترکیبها: "شیوه" میتواند با کلمات دیگر ترکیب شود. به عنوان مثال: نقل قول مستقیم: اگر "شیوه" بخواهد داخل نقل قول بیفتد، باید به دقت از جملات و ساختارهای دیگر متمایز شود. مثال: او گفت: "شیوهی کار ما تغییر کرده است." جمع: جمع کلمه "شیوه" به شکل "شیوهها" است. مثال: "این شیوهها در فرهنگهای مختلف متفاوت است." با رعایت این اصول میتوانید استفاده درستی از کلمه "شیوه" در فارسی داشته باشید.
1- عشوه، فسون، كرشمه، ناز
2- اسلوب، جور، راه، روال، روش، روند، سبك، سياق، طرز، طريقه، گونه، متد، مشي، منوال، نحو، نمط، وضع، هنجار
technique, style, method, pace, habitude, device
تقنية، أسلوب، فن، براعة فنية
biçim
manière
benehmen
manera
maniera
تکنیک، فن، روش فنی، شگرد فن، اصول مهارت، سبک، استیل، سلیقه، خامه، نوع، طریقه، سرعت، گام، قدم، تندی، اداب، عادت یا خوی همیشگی، عادت، عادت روزانه، دستگاه، اختراع، اسباب، اندیشه، شعار