کپه کردن
license
98
1667
100
معنی کلمه کپه کردن
معنی واژه کپه کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | wad, bank, copy | ||
عربی | حشوة، رزمة نقود، لفيفة أوراق مالية، حشا، كدس أموال، سد، ود | ||
مرتبط | لایی گذاشتن، فشردن، در بانک گذاشتن، بلند شدن بطور متراکم، بانکداری کردن، روی هم انباشتن | ||
واژه | کپه کردن | ||
معادل ابجد | 301 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی کپه کردن | ||
پخش صوت |
به ضم ک. جمع کردن. خرمن کردن. روی هم ریختن در گویش کازرونی(ع.ش)
wad, bank, copy
حشوة، رزمة نقود، لفيفة أوراق مالية، حشا، كدس أموال، سد، ود
لایی گذاشتن، فشردن، در بانک گذاشتن، بلند شدن بطور متراکم، بانکداری کردن، روی هم انباشتن