کتیبه
licenseمعنی کلمه کتیبه
معنی واژه کتیبه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- سنگ نبشته، طابور، نبشته، نوشته 2- اسبان 3- جند، سپاه، لشكر | ||
انگلیسی | inscription,cornice,epigraph,frieze,coping | ||
عربی | نقش، كتابة، رسم دائرة، إهداء الكتاب، كلام منقوش، عبارة مقتبسة | ||
ترکی | yazıt | ||
فرانسوی | une inscription | ||
آلمانی | inschrift | ||
اسپانیایی | inscripción | ||
ایتالیایی | iscrizione | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کتیبه یک واژه فارسی به معنای نوشتهای است که معمولاً روی سنگ، چوب یا مواد دیگر حک شده و به عنوان یادبود، شعر، یا اطلاعات تاریخی و فرهنگی به کار میرود. در مورد نگارش و استفاده از این واژه، چند نکته وجود دارد:
اگر سوال خاصی درباره استفاده یا نگارش این کلمه دارید، خوشحال میشوم بیشتر کمکتان کنم! | ||
واژه | کتیبه | ||
معادل ابجد | 437 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | [katibe] | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی: کتیبَة] | ||
مختصات | (کَ بِ) [ ع . کتیبة ] (اِ.) | ||
آواشناسی | katibe | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی کتیبه | ||
پخش صوت |
این واژه عربی است و پارسی آن این است: کتیبه یک واژه فارسی به معنای نوشتهای است که معمولاً روی سنگ، چوب یا مواد دیگر حک شده و به عنوان یادبود، شعر، یا اطلاعات تاریخی و فرهنگی به کار میرود. در مورد نگارش و استفاده از این واژه، چند نکته وجود دارد: نوشتن با حرف کشیده: کلمه کتیبه باید با «ک» و «ت» نوشته شود و حرف «ی» در آن کشیده است. استفاده از علائم نگارشی: هنگام قرار دادن این واژه در جملات، باید به قوانین نگارشی توجه کنید. مثلاً اگر کلمه کتیبه در وسط جمله باشد، باید قبل و بعد از آن به درستی از ویرگول و فاصلهها استفاده کنید. نحوه ترکیب: کتیبه میتواند در ترکیب با دیگر واژهها قرار گیرد، مانند "کتیبه سنگی" یا "کتیبه تاریخی". در اینصورت، واژهها باید به درستی با هم متصل شوند و قاعده درستی در ترکیب استفاده شود. تلفظ: تلفظ آن به صورت "ketibe" است و سعی کنید در صحبت کردن به تلفظ صحیح و واضح آن توجه کنید. اگر سوال خاصی درباره استفاده یا نگارش این کلمه دارید، خوشحال میشوم بیشتر کمکتان کنم!
لِپیب lepib (سنسکریت: لِپیوَر)
1- سنگ نبشته، طابور، نبشته، نوشته
2- اسبان
3- جند، سپاه، لشكر
inscription,cornice,epigraph,frieze,coping
نقش، كتابة، رسم دائرة، إهداء الكتاب، كلام منقوش، عبارة مقتبسة
yazıt
une inscription
inschrift
inscripción
iscrizione