کتیبه شاپور یکم در کعبه زرتشت
licenseمعنی کلمه کتیبه شاپور یکم در کعبه زرتشت
معنی واژه کتیبه شاپور یکم در کعبه زرتشت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | shapur 1 inscription in zoroastrian kaaba | ||
عربی | shapur 1 نقش في zoroastrian kaaba | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) برای نوشتن کلمه "کتیبه شاپور یکم در کعبه زرتشت" به همراه رعایت قواعد فارسی و نگارشی، نکات زیر را در نظر داشته باشید:
با رعایت این اصول، میتوانید این عبارت و جملات پیرامون آن را بهخوبی بنویسید. | ||
واژه | کتیبه شاپور یکم در کعبه زرتشت | ||
معادل ابجد | 2624 | ||
تعداد حروف | 24 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی کتیبه شاپور یکم در کعبه زرتشت | ||
پخش صوت |
من مزدیسن،بغ شاپور،شاهنشاه ایران و انیران که چهر(نژاد)از ایزدان،پور مزدیسن،بغ اردشیر شاهنشاه ایران که چهر از ایزدان پورِ پور(نوه)بغ بابک شاه]استایران شهرم واینرا دارم:
پارس،پارت،خوزستان،میشان،آسورستان،اربایستان،آتورپاتکان،ارمنستان
2- وروچان،سیکان،اران،بلاسگان تا فراز به کوهِ کاف(=قاف) و بهو به همه حدودپریشخوار،ماد،گرگان،مرو،هرات و همه ابر شهر:کرمان،سکستان،توران،مکران،پارتان،هندوستان،کوشان شهر تا فراز به پیشاور و تا به کاش(=کاشغر)،سغد و چاچستان........تا ساحلیعنیشهر.ومن گرفتم پیروز شاپور نامی.....و من گرفتم
3- هرمزد اردشیر نامی/نام را.و این همه شهر(کشور) و شهریار و والیان،همگی برای ما به باج و بندگی ایستادند.و هنگامی که نخست من بر شهر (کشور)ایستادم(=پادشاه شدم)،گردیانوسِ قیصر از همه شهر"روم"،"گُت" و "ژرمن" سپاه جمع کرد واز سویبه سوی ایرانشهر و ما آمد. و در مرز آسورستان جنگی در "مشیک"جنگ بزرگی بود(=درگرفت)گردیانوسِ
4- قیصر کشته شد،سپاه رومیان از بین رفت و رومیان "فیلیپوس" را قیصر کردند و فیلیپوسِ قیصر به نمسته(=التماس و شفاعت)به سوی ما آمد و برای خون بها پانصد هزار دینار داد(پرداخت)وباج ایستاد(=باج گذار شد)و ما از این رو مشیک را "پیروز شاپور"نام کردیم(=نهادیم).
و قیصر دوباره دروغید،در ارمنستان گناه کرد و ما به شهر(=کشور) روم یورش کردیم و سپاه شصت هزار نفری رومیان را در"بیبالیش"
5-زدیم(نابود کردیم) و شهر(=کشور)سوریه و آنچه که در بالای شهر سوریه بود همه را آذر بیز(سوزانده)،ویران و نابود کردیم.وگرفتیم(=فتح کردیم)تنها در این نبرد از شهر(=کشور)رومیان: دژ و شهرستان "آناث"را با ناحیه های اطراف آن،دژ"اروپن" با ناحیه های اطراف آن،شهرستان بیبالیش با ناحیه های اطراف آن،شهرستان منبوگ
6- با ناحیه های اطراف آن،شهرستان حلب با ناحیه های اطراف آن،شهرستان کنشرا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان آپومیا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان رنیپوس با ناحیه های اطراف آن،شهرستان زوما با ناحیه های اطراف آن،شهرستان گُندُروس با ناحیه های اطراف آن،شهرستان ارمیناژ با ناحیه های اطراف آن،شهرستان سلوکیه با ناحیه های اطراف آن،شهرستان انطاکیه
7-با ناحیه های اطراف آن،شهرستان کیروس با ناحیه های اطراف آن،دیگر شهرستان سلوکیه با ناحیه های اطراف آن،شهرستان اسکندریه با ناحیه های اطراف آن،شهرستان نیکوپولیس با ناحیه های اطراف آن،شهرستان سزار با ناحیه های اطراف آن،شهرستان حما با ناحیه های اطراف آن،شهرستان ارستون با ناحیه های اطراف آن،شهرستان دیکور با ناحیه های اطراف آن،شهرستان دورا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان دولیخ با ناحیه های
8-اطراف آن،شهرستان کرکسیا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان ژرمانیا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان بتنان با ناحیه های اطراف آن،شهرستان خانر با ناحیه های اطراف آن.اندر کاپادوکیه:شهرستان سَتَل با ناحیه های اطراف آن،شهرستان دومان با ناحیه های اطراف آن،شهرستان ارنگلیا، با ناحیه های اطراف آن،شهرستان سوش با ناحیه های اطراف آن،شهرستان شود با ناحیه های اطراف آن،شهرستان فرات با ناحیه های اطراف آن.
9-بر روی هم سی و هفت شهرستان با ناحیه های اطراف آن.سومین بار،هنگامی که ما به حرّان و الرّها حمله کردیم و حرّان و الرّها را محاصره کردیم،والریانوس قیصر به پذیره ما آمد و با اواز سرزمین ژرمانیا،از سرزمین ریشیا،از سرزمین نیرکوس،از سرزمین داکیا،از سرزمین پندانیا،از سرزمین میسیا،از سرزمین آستاریا،از سرزمین اسپانیا،از سرزمین افریقا،از سرزمین تراکیا،
10-از سرزمین بوتنیا،از سرزمین آسیا،از سرزمین پامپیا،از سرزمین آسوریا،از سرزمین لوکونیا،از سرزمین گلاتینا،از سرزمین لوکیا ،از سرزمین کیلیکیه،از سرزمین کاپادوکیه،از سرزمین فریگیا،از سرزمین سوریه،از سرزمین فنیقیه،از سرزمین یهودیا،از سرزمین ارابیا،از سرزمین مورن،از سرزمین ژرمانیا،از سرزمین روتاس،از سرزمین اسنیوس.
11-از سرزمین میان رودان،سپاهی هفتاد هزارنفردر آن سوی حرّان و الرّها حمله بزرگی بر والریانوس قیصر بود(=شد) و والریانوس قیصر را،خودم،با دست های خویش دستگیر کردم و سایر حاکمان،سناتوران،و فرماندهانیدر سر(=رأس) آن سپاه بود،همه را دستگیر کردم و به پارس هدایت کردم(=آوردم)و سرزمین سوریه،کیلیکیه و سرزمین کاپادوکیه را
12-آذر بیز(سوزانده)،ویران و غارت کردم.و گرفتم این بار از رومیان،سرزمین اسکندریه و شهرستان کتسیوس با ناحیه های اطراف آن،شهر شمشات با ناحیه های اطراف آن،شهرستان کرترای با ناحیه های اطراف آن،شهرستان ایگا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان ماماسیتا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان مالوس با ناحیه های اطراف آن،شهرستان آدانا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان ترسوس
13-با ناحیه های اطراف آن،شهرستان زفیرون با ناحیه های اطراف آن،شهرستان سپستیا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان کورکوس با ناحیه های اطراف آن،شهرستان انزرپوس با ناحیه های اطراف آن،شهرستان کاستاپلا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان نرینیاس با ناحیه های اطراف آن،شهرستان پلاویاس با ناحیه های اطراف آن،شهرستان تودینا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان قیصریه با ناحیه های اطراف آن،شهرستان کومانادیا
15-با ناحیه های اطراف آن،شهرستان کوپستریا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان سباستیا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان بیرت با ناحیه های اطراف آن،شهرستان راکوندیا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان لارندیا با ناحیه های اطراف آن،شهرستان ایکوندیا با ناحیه های اطراف آن،همه شهرستان ها با ناحیه های اطراف آن سی و شش.و از مردمان سرزمین(=کشور)روموانیران
16-آورده شده(=به عنوان اسیر آورده شد)اندر ایران شهر،اندر پارس،پارت،خوزستان،آسورستان و دیگر سرزمین(=استان)به سرزمینی که از آنِ ما و پدر و نیاکان و پیشینیانمابرقرار کردیم(=در آن جاها سکنی دادیم).و ما سرزمین های بسیار دیگری را خواستیمونام(=آوازه)و نیوی(=دلیری)کردیم که اینجا ننوشتیم.اما آن چند(=مقداری)از کرده هارا فرمان دادیم نوشتن(=بنویسند)تا کسی که پس ازمابود.
17-این نیکنامیکرده هانیوی و خداوندگاری ما را بشناسد.و پیش از آنکه ایزدان آنگونه سرزمین ها را به ما بدهند(=ارزانی دارند)و با پشتی(=پشتیبانی)ایزدان این چند کشور را بخواهیم و بداریم،این چنین ما در کشور بسیار آذر بهرام نشانیدیم و بسیار مغ مردان را کرفه کردیم و ایزدان را نیایش های بزرگ کردیم و اینجا،در کتیبه نوشتیم:یک آتشی معروف به شاپور
18- نام برایآمرزشو نیکنامیمان،آتشی معروف به آذر-آناهید نام برایآمرزشو نیکنامی دخترمان آذر-آناهید شهبانوی شهبانوها،آتشی معروف به هرمزد-اردشیر نام برایآمرزشو نیکنامی هرمزد-اردشیر،پسرمان،بزرگ شاه ارمنیان،آتشی معروف به شاپور نام برای آمرزشو نیکنامی شاپور،پسرمان،شاه میشان
19- آتشی معروف به نرسه نام برایآمرزشو نیکنامی آزاده مزدیسن،نرسه،پسرمان،شاه هندوو توران تا ساحل دریابرپا کردیمآنچه را که بدین آذران ارزانی می داریم و آنچه از آیین ها که برپا داشتیم،هم چنین همه را بر این سند نوشتیم و از آن روی هزار بره را که افزون بر آیین بود و ما اینها را به آذران پیشکش کردیم،ما فرمان می دهیم که اینگونه کرده شود برایآمرزشما روز
20- به روز(=روزانه)یک بره،یک گریو و پنج هوفن نان،چهار پاس شراب،برای آمرزشساسان خدای و بابک شاه و شاپور شاهِ بابکان و اردشیر شاهنشاه،خورانزیم شهبانو،آذر-آناهید شهبانوی شهبانوها،شهبانوی دینی،بهرام گیلان شاه،شاپور شاهِ میشان.هرمزد-اردشیر شاه بزرگ ارمنیان،نرسه سکان شاه،شاپور-دختک
21- شهبانوی سکاها،چشمک بانو،شهزاده پیروز،مردود بانو،مادر شاپور شاهنشاه،شهزاده نرسه،رود-دخت شهزاده،دختر انوشک،وراز-دخت،دختر خورانزیم،شهبانوی استخر یاد و هرمزدک،پسر شاه ارمنیان،هرمزد و هرمزدک،اوتابخت و بهرام،شاپور پیروز پسرانمیشان،شاپور-دختک،دختر شاه میشان و
22- هرمزد-دختک دخر سکان شاههرکدامبره ،یک گریو و پنج هوفن نان،چهار پاس شراب.
و از برههاییآنجا باقی می ماند،تا هرزمان که طول بکشد،برایآمرزشکسانی که ما فرمودیم روانشان ستوده شود و اینجا نوشته شد:برای کسانی که در زمان خداوندگاری بابک شاه بودند:ساسان ارنوکان،فردکِ فردکان،بهرام بادِ هورکان،اسپورکِ اسپورکان،پوهرکِ مرتینکان،زیک در باربد
23- شاپور بیژنکان،شاپور مهروزینکان.برای کسانی که در زمان خداوندگاری اردشیر شاهنشاه بودند:ساترپ،ابرنیک شاه،اردشیر،شاهِ مرو،اردشیر شاهِ کرمان،اردشیر سکان شاه،دینیک،مادر بابکِ شاه،رودک مادر اردشیر شاهنشاه،دینیک بابکان،شهبانوی شهبانوها،اردشیر بیدخش،بابک هزارپت،دیهینِ وراز،ساسانِ سورن،ساسان اندیکان خدای،پیروزِ کارن
24- گوکِ کارن،ابرسامِ اردشیر فر،گیلمان دماوندی(=از دماوند)،رخش سپهبد،ماردِ دبیربد،بابک درباربد(رئیس تشریفات)،پاشهرِ ویسپورکان،ویفردِ فردکان،مهرخواست بریسکان،هوم فریاد مایگان بِد(=رئیس بایگانی)،دَرَن زین بد(رئیس اسلحه خانه)،شهرک دادور(=قاضی)،وردن آخور بد،مهرگ توسرکان،زیک زبرکان،سکپوس نخچیر بد،هوتوک آذوقه بد(=رئیس آذوقه)زاهین می دار.کسانی که برای(=در زمان)خداوندگاری ما بودند:اردشیر شاهِ ادیابن،اردشیر
25- شاه ِ کرمان،دینیک شهبانوی میشان،دستگرد شاپور،همزاسپ شاه وروچان،شاهزاده ولخشِ بابکان،شاهزاده ساسان که به وسیه فردکان نگهداری می شد(=پرورش یافته بود)،دیگر(=هم چنین)شاهزاده ساسان که به وسیله فردکان کدوگان نگهداری می شد،شاهزاده نرسه پیروز کان،شاهزاده نرسه شاپورگان،شاپور بیدخش،بابک هزارپت،پیروز اسب بد،اردشیرِ وراز،اردشیرِ سورن،نرسه اندیکان
26- خدای،اردشیرِ کارن،بهنام فرماندار،پریاک ساتراپ وه-اندیوک-شاپور،سریتود شاهموست،اردشیرِ اردشیر هشنوم،پاشهرِ تهم شاپور،اردشیر ساتراپ گودمان،چشمکِ نیوشاپور،بهنام شاپور هشنوم،تیر مهر دژبان شهرکَرد،زیک درباربد،اردوان دماوندی(=از دماوند)،گندفر آبکان رزمجوی و پاپیش،
27- پیروز-شاپور شنبیدکان،وارزن ساتراپ جی،کردسروِ بیدخش،بابک ویسپورکان،ولخش سلوکان،یزدبد،اندرزبد(=رای زن)شهبانوها،بابک سپسیردار،نرسه ساتراپ رند،تیانک ساتراپ همدان،وردبدپریستاگ بد،جود مرد رستکان،اردشیر بی فردکان،ابرسام-شاپور دریگان بد(=رئیس دربار)،نرسه بردکان،شاپور نرسکان،نرسه
28- آذوقه بد،هرمزد دبیر بد،نادوک زندانبان،بابک دربد(=دربان بد)،پاسپردِ پاسپردکان،آبداخش دژبدکان،کرتیر هیربد،رستگ،ساتراپِ وه اردشیر،اردشیر بیدخشان،مهر-خواست گنجور،شاپور فرماندار،ارشتادِ مهران،دبیرنامه ها،ساسانِ شبستان(=خواجه)ساسانکان،ویرایِ بازاربد(=رئیس بازاریان)،اردشیر ساتراپ نیریز،بغداد وردپتیکان(=گُلبدان)کرتیرِ اردوان،زروان دادبندگان
29- وینار ساسانکان،مانزکِ شبستان(=خواجه)،ساسانِ دادور(=قاضی)،وردن ناش پتکان،وردک(=گُلک)ورازبد(=گُرازبان)هریک،یک بره،یک گریو و پنج هوفن نان،چهار پاس شراب.اکنون همان گونه که ما بر امور و کارهای ایزدان می کوشیم و ایزدان دستگردیم(=دستگرد ایزدان هستیم) و به یاری ایزدان این چند شهر(=سرزمین)را خواستیم و گرفتیم،نیکنامی و نیوی(=دلیری)کردیم،آن کسی که پس از ما خواهد بود و فرهمند بُود او چنان که بر امور و
30- کارهای ایزدان بکوشد.پس ایزدان او را یاور باشند و دستگرد کنند.این دست نبشته(=کتیبه)من هرمزدِ دبیر،پسر شیلکِ دبیراست].
قس کتیبه کرتیر
KARTIR KZ.
Royal inscription found on the Kabah of Zartusht. An account of how Zoroastrianism was propagated beyond Iranian territories during the Third Century, and other religions suppressed.
1. And I, Kartir, the Magi-master (Magu-paiti = Mobed), have been shown to be of good service and loyal to the Yazads and Shahpuhr, King of Kings. For that service that I have rendered to the Yazads and Shahpuhr, King of Kings, Shahpuhr gave me authority and power in matters of the divine services at court and in kingdom after kingdom, place after place, throughout the whole empire in the magus-estate. And by the command of Shahpuhr, (2) King of Kings, and the provision of the Yazads and the King of Kings in kingdom after kingdom, place after place, many divine services in magnificence and many Warharan fires were established, and many magi became happy and prosperous, and many fires and magi were imperially installed. And Ahura Mazda and the Yazads attained great profit, while great confusion resulted for Ahriman and the devs. And for these many fires and services which are in the writing on my position thus in manner (3) Shahpuhr, King of Kings, made a testamentary instruction to the heir apparent: "Let this house be your foundation, and as you may know, that for the Yazads and us was well done, so let be done!" And in imperial documents and records that were made at that time under Shahpuhr, King of Kings, at court and throughout the whole empire in place after place, in those records it is written: "Kartir, the Herbed." And then Shahpuhr, King of Kings, to the deities (4) throne passed away.
Then his son Hormizd, King of Kings, rose over the empire. And Hormizd, King of Kings, conferred on me miter and cincture and created for me a higher rank and dignity, and at court and in kingdom after kingdom, place after place, throughout the whole empire he gave me more authority and power in matters of the divine services, and created for me the title "Kartir, Ahura Mazdas magus-master" after the name of Ahura Mazda, the Deity. And thereupon in kingdom after kingdom, place after (5) place, many divine services were performed in magnificence, and many Warharan fires were established, and many magi became happy and prosperous, and many fires and magi were imperially installed. And in imperial documents and records which at that time under Hormizd, King of Kings, at court and throughout the whole empire in place after place were made, in those this was recorded: "Kartir, Ahura Mazdas magus-master." And then Hormizd, King of Kings, to the deities throne passed away.
6. Then Varahran, King of Kings, son of Shahpuhr, King of Kings, and brother of Hormizd, King of Kings, rose over the empire. And Varahran, King of Kings, also held me in high honor and dignity and at court and in kingdom after kingdom, place after place, gave me authority and power for divine services of every sort. And thereupon in kingdom after kingdom, place after place, many divine services were performed in magnificence and many Warharan fires were established, and many magi became happy (7) and prosperous, and many fires and magi were imperially installed. And in documents and imperial rescripts and records which were made at that time under Varahran, King of Kings, in those also this was recorded: "Kartir, Ahura Mazdas magus-master." And then Varahran, King of Kings, son of Shahpuhr, to the deities throne passed away.
Then Varahran, King of Kings, son of Varahran, who in the empire is devout and sincere and faithful (to his promises) and well behaved and beneficent, rose over the empire. And by the grace of Ahura Mazda and the Yazads and for his own (8) souls sake he made my position of superior rank and dignity in the empire, and he conferred upon me the rank and dignity of the grandees, and at court and in kingdom after kingdom, place after place, throughout the whole empire for the divine services he gave me more authority and power than as I had before, and he made me magus-master and judge for the whole empire, and he made me master of ceremonies and powerful overlord at the fire of Anahid-Ardashir and Anahid, the Lady at Istakhr. And they created for me the title "Kartir, (9) Varahrans Soul-savior, Ahura Mazdas Magus-master."
And in kingdom after kingdom and place after place throughout the whole empire the services of Ahura Mazda and the Yazads became preeminent, and great dignity came to the Mazdayasnian religion and the magi in the empire, and the Yazads and water and fire and small cattle in the empire attained great satisfaction, while Ahriman and the devs were punished and rebuked, and the teachings of Ahriman and the devs departed from the empire and were abandoned. And Jews, Sramans (Buddhists), (10) Brahmins, Nasoreans (Orthodox Christians), (Gnostic) Christians, Maktak (Baptisers), and Zandiks (Manichaeans) in the empire were smitten, and destruction of idols and scattering of the stores of the devs and god-seats and nests was abandoned. And in kingdom after kingdom and place after place many divine services in magnificence and many Warharan fires were established, and many magi became happy and prosperous, and many fires and magi were imperially installed. And in documents and imperial rescripts and records, under Varahran, King of Kings, son of Varahran, (11) which were made, in was recorded, "Kartir, Varahrans Soul-Savior, Ahura Mazdas Magus-master."
And from earliest times onward for the sake of the Yazads and noble lords and for my own souls sake, I, Kartir, saw much trouble and toil. And I made prosperous many fires and magi in the empire of Iran. And I also, by command of the King of Kings, put in order those magi and fires which were for the territory outside Iran, wherever the horses and men of the King of Kings arrived -- the city of Antioch and the country of Syria (12) and what is beyond Syria, the city of Tarsus and the country of Cilicia and what is beyond Cilicia, the city of Caesarea and from the country of Cappadocia to Galatia, and the country of Armenian and Georgia, and Albania, and from Balaskan to the Alans pass. And Shahpuhr, King of Kings, with his own horses and men visited with pillaging, firing, and havoc. (13) But I did not allow damage and pillaging, and whatsoever pillaging had been made by any person, those things I had taken away and returned to their own country.
And I made prominent and reverend the Mazdayasnian religion and magi who were correct within the empire, while heretical and unstable men, who within the magus-estate in matters of the Mazdayasnian religion and divine services did not observe orders, these I punished with corporal punishment (14), and I rebuked them and made of good odor. And I established many fires and magi, and executed imperial documents. And by the provision of the Yazads and the King of Kings and by my efforts many Warharan fires were established in the empire of Iran, and many kin marriages were made, and many people who had become unfaithful (to their vows), became faithful again. There were also many who had come to follow the doctrines of the devs, and by my efforts they forsook those doctrines of the devs and accepted instead the doctrines of (15) the Yazads. And many ltpsks were held. And much consideration of religion of various kinds and other divine services also became very magnificent and superior, which are not written in this inscription for lack of space.
1. D. N. Mackenzie, Henning Memorial Volume, p. 264, concludes that ltpsk denotes the whole ceremony of the gahambar.
And by me for my own house also in place after place many Warharan fires were established, and for those many fires that I established for my own house I offered for every feast, feast after feast, 1133 ltpsks (16), and that makes for 1 year 6798 ltpsks. And for my own house I created other divine services also, of various kinds, which, if they were written in this inscription, would have become too much.
I wrote this inscription so that in the future anyone who sees imperial records or documents or other (17) inscriptions will know that I am that Kartir who under Shahpuhr, King of Kings, was entitled "Kartir, the priestly school master," and under Hormizd, King of Kings and Varahran, (18) King of Kings, I was entitled "Kartir, Ahura Mazdas magus-master," and under Varahran, King of Kings, son of Varahran, I was entitled "Kartir, Varahrans Soul-savior, Ahura Mazdas magus-master." And whoever may see or read this inscription, may that one be to the Yazads and noble lords and himself devout and sincere, that one (just) so, as I (19) have been, in order to attain good fame and fortune for this bone-endowed body, and salvation for the soul.
Go to -- Zoroastrian Archives | Kartir KZ
قس
کتیبهٔ کرتیر در کعبه زرتشت در زیر تحریر کتیبه شاپور یکم در کعبه زرتشت نگاشته شده است. در این قسمت کتیبهٔ شاپور در سطح بالاتری از دیوار کنده شده بوده و جای خالی برای کتیبهٔ کرتیر وجود داشتهاست. این کتیبه دارای ۱۹ سطر و شامل این مطالب است: کرتیر در ابتدا خود را معرفی میکند و سپس عناوین و القاب خود را در زمان پادشاهان گذشته میآورد. در زمان شاپور یکم عنوان هیربد داشتهاست. هرمز یکم عنوان موبد اورمزد یا موبد اهورامزدا را همراه با کلاه و کمر که تشریف بزرگان بوده، بدو بخشیدهاست. همین عنوان را کرتیر در زمان بهرام یکم برادر هرمز یکم نیز داشتهاست. پس از آن که بهرام دوم پسر بهرام یکم به سلطنت رسید، بر عناوین کرتیر افزوده شد. آنگاه کرتیر به ذکر فعالیتهای دینی خود مانند مبارزه با ادیان دیگر مسیحیان و مانویان و یهودیان و غیره و تأسیس آتشکدهها و تخصیص موقوفات برای آنها میپردازد. هم چنین از اصلاح موبد انی که به نظر او دچار انحراف بودهاند سخن به میان میآورد فهرست ایالاتی را که در زمان شاپور یکم به تصرف ایران درآمده بود ذکر میکند و سرانجام کتیبه با دعا پایان میپذیرد.
پانویس
↑ تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، ص ۹۱
منابع
تفضلی، احمد، و به کوشش آموزگار، ژاله. تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام. تهران: انتشارات سخن، ۱۳۷۶ ISBN 964-5983-14-2
رده:
shapur 1 inscription in zoroastrian kaaba
shapur 1 نقش في zoroastrian kaaba
برای نوشتن کلمه "کتیبه شاپور یکم در کعبه زرتشت" به همراه رعایت قواعد فارسی و نگارشی، نکات زیر را در نظر داشته باشید:
-
عنوان سازی: در صورتی که این عبارت به عنوان یک عنوان یا سرعنوان استفاده شود، میتوانید از بزرگنویسی شروع کلمات کمک بگیرید:
- "کتیبه شاپور یکم در کعبه زرتشت"
-
فاصلهگذاری: بین کلمات فاصله مناسب بگذارید. به عنوان مثال:
- "کتیبه شاپور یکم در کعبه زرتشت"
-
نحو و ساختار جملات: اگر میخواهید از این عبارت در یک جمله استفاده کنید، ساختار جمله را هم در نظر بگیرید:
- "کتیبه شاپور یکم در کعبه زرتشت نشاندهندهی شکوه و عظمت دوران ساسانیان است."
-
علامتگذاری: در صورت لزوم، از علائم نگارشی مناسب استفاده کنید. برای مثال، اگر بخواهید اطلاعات بیشتری اضافه کنید، میتوانید از دو نقطه یا ویرگول استفاده کنید:
- "کتیبه شاپور یکم در کعبه زرتشت، اثری بینظیر از هنر و فرهنگ ایرانی است."
- رعایت املای صحیح: اطمینان حاصل کنید که همه کلمات به درستی نوشته شده باشند؛ بهخصوص املای "شاپور" و "زرتشت".
با رعایت این اصول، میتوانید این عبارت و جملات پیرامون آن را بهخوبی بنویسید.