مادر جنده
licenseمعنی کلمه مادر جنده
معنی واژه مادر جنده
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | mother | ||
واژه | مادر جنده | ||
معادل ابجد | 307 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی مادر جنده | ||
پخش صوت |
رجوع به جنده
شخصی که مادر بدکار دارد || توهین به مادر شخص
جنده . ِ دَ / دِ (ص ) زن بدعمل . بدکاره . زن تباه کار که شغلش تبهکاریست . فاحشه . روسبی . قحبه . غر. در وجه تسمیه ٔ این کلمه حدسهای مختلف زده اند. (از فرهنگ فارسی معین ). || در تداول مردم قزوین ، صورتی از ژنده ، یعنی کهنه یعنی پارچه از جامه ٔ کهن . (یادداشت مؤلف ).
mother