از کار افتادن
licenseمعنی کلمه از کار افتادن
معنی واژه از کار افتادن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | hogtie, conk, incapacitate, stop | ||
عربی | هوجتي | ||
مرتبط | عاجز ودرمانده کردن، چهار دست و پا را محکم بستن، ضعیف شدن، ناتوان ساختن، ناقابل ساختن، سلب صلاحیت کردن از، بی نیرو ساختن، محجور کردن، متوقف ساختن، ایستادن، توقف کردن، پر کردن، خوابیدن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) عبارت "از کار افتادن" در زبان فارسی به معنای متوقف شدن یا غیرقابل استفاده شدن است. برای استفاده صحیح از این ترکیب در جمله و نگارش آن، میتوانید به نکات زیر توجه کنید:
با رعایت این نکات، میتوانید از "از کار افتادن" به درستی و به شیوهای مؤثر در جملات خود استفاده کنید. | ||
واژه | از کار افتادن | ||
معادل ابجد | 765 | ||
تعداد حروف | 11 | ||
مختصات | ( ~. اُ دَ) (مص ل .) | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی از کار افتادن | ||
پخش صوت |
خراب شُدن (دستگاه الکتریکی)، بی ثمر شُدن عبارت "از کار افتادن" در زبان فارسی به معنای متوقف شدن یا غیرقابل استفاده شدن است. برای استفاده صحیح از این ترکیب در جمله و نگارش آن، میتوانید به نکات زیر توجه کنید: ساختار جملات: این عبارت معمولاً به عنوان فعل در جملات استفاده میشود. به عنوان مثال: فعل و زمان: با توجه به زمان (گذشته یا حال)، میتوانید از اشکال مختلف فعل استفاده کنید: تطابق با فاعل: فاعل و مفعول باید با هم هماهنگ باشند: نگارش صحیح: ترکیب "از کار افتادن" باید به صورت پیوسته نوشته شود و بین واژهها فاصلهای نباشد. استفاده در متون رسمی: این عبارت در متون رسمی و مکاتبات اداری نیز قابل استفاده است، مانند: با رعایت این نکات، میتوانید از "از کار افتادن" به درستی و به شیوهای مؤثر در جملات خود استفاده کنید.
hogtie, conk, incapacitate, stop
هوجتي
عاجز ودرمانده کردن، چهار دست و پا را محکم بستن، ضعیف شدن، ناتوان ساختن، ناقابل ساختن، سلب صلاحیت کردن از، بی نیرو ساختن، محجور کردن، متوقف ساختن، ایستادن، توقف کردن، پر کردن، خوابیدن