محمد معین
licenseمعنی کلمه محمد معین
معنی واژه محمد معین
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | mohammed moin | ||
عربی | محمد موين | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "محمد معین" شامل دو جزء است: "محمد" که نام یک شخص و "معین" که همانطور که به عنوان نام خانوادگی یا نام خانوادگی سوم شناخته میشود. برای نوشتن صحیح و نگارشی این واژهها، چند نکته وجود دارد:
توجه به این نکات کمک میکند که نوشتار شما از نظر نگارشی صحیح و روان باشد. | ||
واژه | محمد معین | ||
معادل ابجد | 262 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی محمد معین | ||
پخش صوت |
محمّد معین (۹ اردیبهشت ۱۲۹۷ در رشت - ۱۳ تیر ۱۳۵۰) استاد زبان فارسی و پدیدآورندهٔ فرهنگ معین.
محتویات
زندگینامه
کودکی
محمد معین در روز ۹ اردیبهشت ۱۲۹۷ در حوالی رشت به دنیا آمد. پدرش شیخ ابوالقاسم از روحانیان شهر بود. بر طبق صفحهٔ اول دستخطی که وی دربارهٔ زندگی خود نوشته، تاریخ تولد وی ۱۷ رجب سال ۱۳۳۲ (قمری) برابر با ۲۱ جوزای سال ۱۲۹۳ است. در متن دانشنامهٔ دکتری سال تولَد وی ۱۲۹۱ ذکر شدهاست. ولی در نوشتهٔ قابشدهای که در خانهٔ وی و در اتاق کارش به دیوار آویختهاست تاریخ تولد او دوشنبه ۹ اردیبهشت ۱۲۹۷ نوشته شدهاست.
او که اولین فرزند خانواده بود، در سن شش سالگی مادرش را از دست داد و پنج روز بعد از فوت مادر، پدرش نیز درگذشت. جد پدری او شیخ محمدتقی معینالعلما که در سلک علمای روحانی بود، به تربیت وی همت گذاشت. محمد معین ترقیات علمی و معنوی خود را مدیون او میدانست. جد مادری او شیخ محمد سعیر نیز از علما و مدرسان علوم قدیمه بود.
تحصیلات
محمد معین تحصیلات دبستانی را در دبستان اسلامی انجام داد، و دوره شش ساله ابتدایی را ظرف دو سال پایان رساند. در رشت دوره اول متوسطه را در دبیرستان نمره ۱ (که بعدها به نام دبیرستان دولتی شاهپور خوانده شد) به اتمام رساند و دوره دوم متوسطه را در رشته ادبی در دبیرستان دارالفنون تهران به پایان رساند. در اوان تحصیل در دبیرستان، صرف و نحو عربی و بخشی از علوم قدیمه را نزد پدربزرگش و مرحوم سید مهدی رشتآبادی فرا گرفت. در سال ۱۳۱۰ در دانشسرای عالی در رشته ادبیات و فلسفه علوم تربیتی به تحصیل پرداخت. در سال ۱۳۱۳ با نوشتن پایاننامهای به زبان فرانسه در مورد شاعر فرانسوی «لوکنت دولیل» در رشته ادبیات و فلسفه به اخذ مدرک کارشناسی نایل شد.
پس از طی دوره شش ماهه دانشکده افسری احتیاط، شش ماه اول سال ۱۳۱۴ را به خدمت افسری گذرانید و در مهر ماه آن سال به دبیری دبیرستان شاهپور اهواز منصوب شد. پس از سه ماه، ریاست دانشسرای شبانهروزی اهواز را یافت و در عین حال عضویت تحقیق اوقاف و ریاست پیشاهنگی و تربیت بدنی استان ششم به عهده وی بود. در همین ایام به وسیله مکاتبه آموزشگاه روانشناسی بروکسل، که تحت نظر Elmer Knowles روانشناس اداره میشد، روانشناسی عملی و دیگر شعب آن از قبیل خط شناسی، قیافه شناسی و مغزشناسی را فراگرفت.
در سال ۱۳۱۸ به تهران منتقل گردید. در حین تصدی معاونت و سپس کفالت اداره دانشسراها در وزارت فرهنگ، برای دوره دکتری در ادبیات فارسی دردانشگاه تهران ثبت نام نمود. پس از چندی با حفظ سمت به دبیری دانشکده ادبیات منصوب گردید. در روز سه شنبه ۱۷ شهریور سال ۱۳۲۱ از پایاننامه دکتری خود با عنوان «مزدیسنا و تاثیر آن در ادبیات پارسی» دفاع کرد. پایاننامه او با راهنمایی ابراهیم پورداوود با قید «بسیار خوب» پذیرفته شد و محمد معین به عنوان نخستین فارغالتحصیل دورهٔ دکتری ادبیات فارسی در ایران شناخته شد. از آن پس به سمت دانشیار و سپس به سمت استاد کرسی «تحقیق در متون ادبی» در دانشکده ادبیات برگزیده شد. در ۱۳۲۱ ازدواج کرد که نتیجه آن ۴ فرزند میباشد. از آغاز سال ۱۳۲۵ شمسی که چاپ لغتنامه دهخدا طبق قانون، در مجلس شورای ملی آغاز شد، دکتر معین به همکاری علیاکبر دهخدا برگزیده شد. در دی ماه ۱۳۳۴ با موافقت علیاکبر دهخدا، سازمان لغتنامه از منزل شخصی دهخدا به مجلس شورای ملی منتقل شد و طبق وصیت نامه دهخدا، دکتر معین به ریاست امور علمی آن سازمان منصوب گردید. در اسفند ۱۳۳۶ سازمان مذکور به دانشکده ادبیات دانشگاه تهران انتقال یافت و طبق اساسنامه مصوب شورای دانشگاه، ریاست سازمان لغتنامه به عهده دکتر محمد معین گذاشته شد. وی این سمت را تا آخرین روزی که دچار سکته گردید به عهده داشت.
درگذشت
محمد معین در ۹ آذر ۱۳۴۵ پس از بازگشت از ترکیه، در دفتر گروه زبان و ادبیات فارسی دچار بیهوشی موقت شد. بلافاصله به بیمارستان آریا در تهران منتقل شد و بستری گردید. گفته میشود که در اثر اشتباه پزشک به حالت اغما فرورفت. وی را جهت معالجه بیشتر در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۳۴۶ به کشور کانادا منتقل کردند. ولی چون بهبودی در وضعیت او مشاهده نشد، در ۱۵ آبان ۱۳۴۶ به ایران بازگردانده شد و در بیمارستان فیروزگر بستری شد. دکتر محمد معین در روز ۱۳ تیرماه ۱۳۵۰ در همان بیمارستان درگذشت.
در مراسم درگذشت دکتر محمد معین عدهای در حدود دویست نفر شرکت داشتند که با توجه به شخصیت والای او رنجش بسیاری از فرهنگ دوستان آن زمان ایران را بر انگیخت. ابوالقاسم انجوی شیرازی در فردای روز تشییع جنازه مقالهای انتقادی با عنوان «تهران بمیر»در روزنامه اطلاعات انتشار داد و این تشییع جنازه را از سر گِلِه از فرهنگدوستان با تشییع جنازه مهوش مقایسه کردمنبع.
محمد معین را در زادگاهش، آستانه اشرفیه، به خاک سپردند. در سال ۱۳۸۰، عدهای به آرامگاه او یورش بردند و به «اتهام» همکاری معین با رژیم پیشین آن را ویران کردند.
مسافرتها
در تابستان سال ۱۳۳۳ به دعوت دانشگاه هاروارد به آمریکا رفت و از موسسات فرهنگی و فنی و هندی شرق آمریکا دیدار کرد. پس از آن در کتابخانهها و موزههای لندن و پاریس نیز مطالعاتی بعمل آورد.
در تابستان ۱۳۳۶ جزو هیئت اعزامی دولت و دانشگاه تهران به کنگره خاورشناسی در مونیخ به اروپا رفت و مدتی در سوئیس و آلمان به پژوهش پرداخت. در کنگره مزبور به عضویت «کمیته مجموعه کتیبههای ایرانی» (به انگلیسی: Corpus Inscription Iranicarum) و عضویت کمیته تالیف «فرهنگ پهلوی» منصوب گردید و سخنرانی تحت عنوان «هورقلیا» به زبان فرانسه ایراد نمود که خلاصه آن در مجموعه سخنرانیهای کنگره مزبور درج گردید. در همین کتگره دوره برهان قاطع که به تصحیح و تفسیر او رسیده بود، از طرف والتر هنینگ و امیل بنونیست و دکتر محمد باقر (از کشور پاکستان) مورد تقدیر قرار گرفت.
در آذر ماه ۱۳۳۶ به دعوت دانشگاهها و فرهنگستانهای مسکو و لنینگراد و باکو، برای بازدید از موسسات علمی و سخنرانی در زمینه فرهنگ و ادب ایران و رفع بعض اشکالات متون ادبی و دستور زبان فارسی به کشور اتحاد جماهیر شوروی سفر کرد.
در ژانویه همان سال در «موتمر اسلامی» (به انگلیسی: Islamic colloquium)که در لاهور پاکستان منعقد گردید، شرکت کرد و در باب «صلح در نظر جلال الدین مولوی» به انگلیسی سخنرانی کرد که در مجموعه موتمر به چاپ رسید.
در فروردین۱۳۳۷ از طرف «مرکز ملی پژوهشهای علمی» فرانسه (CNRS) برای بازدید از موسسات علمی فرانسه و ایراد سخنرانیها در دانشگاه پاریس دعوت شد و تا آخر تابستان آن سال در فرانسه بود. در این مدت یک سلسله سخنرانی در مدرسه پژوهشهای عالی در زمینه تصوّف ایرانی و تفاوت آن با شیخیه ایراد نمود که گزارش آن در سالنامه ۵۹-۱۹۵۸ مدرسه مزبور مندرج است. علاوه بر این سخنرانی درباره جلالالدین محمد بلخی در دانشکده ادبیات دانشگاه سوربن ایراد نمود. در همین ایام به عضویت انجمن خاورشناسان Societe Iasiatique در پاریس و انجمن فلسفی ارنست رنان پاریس درآمد. ضمناً چندی در کتابخانهها و موزههای بلژیک و هلند به مطالعه پرداخت. در سال ۱۳۴۲ (برابر با ۶۴-۱۹۶۳ میلادی) طبق دعوت دانشگاه پرینستون آمریکا به آن کشور رفت. آذرماه ۱۳۴۵ برای شرکت در کنفرانس فرهنگ منطقهای، به مدت یک هفته به ترکیه عزیمت نمود.
امتیازات فرهنگی
دکتر معین در سالهای ۱۳۳۱ تا ۱۳۳۳ عضو شورای عالی فرهنگ بود. در کنگرههای هزاره ابن سینا، هفتصدمین سال خواجه نصیرالدین طوسی، آزادی فرهنگ که در تهران برگزار شد، عضویت داشت و در آنها به ایراد سخنرانی پرداخت. در سال ۱۳۳۳ برای کتاب جامع الحکمتین ناصر خسرو که نخستین بار توسط هانری کربن (خاورشناس فرانسوی) و دکتر معین تصحیح و چاپ شده بود، از طرف فرهنگستان Academie des Inscriptions et Belles-Lettres فرانسه، به دریافت جایزه نایل آمد.
در تابستان ۱۳۳۷ بنا به تصویب هیئت وزیران ایران، به عضویت فرهنگستان ایران انتخاب شد و این انتخاب در پاییز ۱۳۴۰ از طرف هیئت وزیران مجدداً تایید شد. در مهرماه ۱۳۳۷ به عنوان «استاد ممتحن خارجی» دانشگاه پنجاب (پاکستان) برای مطالعه و اظهار نظر در رسالههای دکترا آن دانشگاه برگزیده شد. از سال۱۳۲۴ با پروفسور هانری کربن در تصحیح و نقد متون فلسفی و عرفانی فارسی و عربی همکاری داشت. در نتیجه این همکاری، یک سلسله کتب فارسی و عربی از طرف انیستیتوی ایران و فرانسه چاپ و منتشر شدهاست.
در آذرماه ۱۳۳۸ از نیما یوشیج، پیشوای شعر نو در ایران وصیت نامهای بدست آمد که در آن دکتر معین را بدون اینکه دیده باشد، به عنوان وصی تعیین کرده بود تا اشعار وی را بررسی کند و قسمت لازم را انتشار دهد و انتخاب و طبع اشعار نیز تحت نظر وی باشد.
از تاریخ ۹ تا ۱۵ شهریور ۱۳۴۵ ریاست کمیسیون ادبیات را در کنگره جهانی ایرانشناسان عهده دار بود.
تصنیفات و تألیفات
تالیف:
۱. فرهنگ فارسی معروف به فرهنگ معین؛ دوره کامل فرهنگ فارسی، شامل لغات فارسی، لغات و ترکیبات عربی متداول در فارسی، لغات اروپایی که به تدریج در فارسی وارد شده و اعلام اشخاص، اعلام جغرافیایی، در هفت هزار و نهصد صفحه و در شش مجلد. تهران: انتشارات امیر کبیر.
۲. جلد اول حافظ شیرین سخن.. تهران، ۱۳۱۹.
۳. یک قطعه شعر در پارسی باستان. تهران، ۱۳۲۲.
۴. یوشت فریان و مرزبان نامه. تهران، ۱۳۲۲.
۵. «علامه محمد قزوینی» در سالنامه پارس و نیز مجله فرهنگستان چاپ شد.. تهران، ۱۳۲۴.
۶. «شاهان کیانی و هخامنشی در آثار الباقیه». تهران، ۱۳۲۴.
۷. ارداویرافنامه. تهران، ۱۳۲۵.
۸. «روزشماری در ایران باستان و آثار آن در ادبیات پارسی». تهران، ۱۳۲۵.
۹. پورداوود. تهران، ۱۳۲۵.
۱۰. «مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی». تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۲۶.
۱۱. شماره هفت و هفت پیکر نظامی. تهران: انتشارات مجله پشوتن، ۱۳۲۷.
۱۲. حکمت اشراق و فرهنگ ایران. تهران، ۱۳۲۹.
۱۳. «مفرد و جمع». تهران، ۱۳۴۰.
۱۴. اسم مصدر- حاصل مصدر. تهران: امیر کبیر، ۱۳۳۱.
۱۵. امیر خسرو دهلوی. تهران: مجله مهر، ۱۳۳۱.
۱۶. «برگزیده نثر فارسی» شماره اول (دورههای سامانیان، آل بویه). تهران، ۱۳۳۲.
۱۷. آیینه سکندر. تهران: مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، ۱۳۳۲.
۱۸. هورقلیا. تهران: مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران.
۱۹. لغات فارسی ابن سینا. تهران: مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، ۱۳۳۳.
۲۰. «برگزیده شعر فارسی»، شماره اول (دورههای طاهریان، صفاریان، سامانیان و آل بویه). تهران: مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، ۱۳۳۱.
۲۱. «نصرالدین طوسی: زبان ادبیات پارسی». تهران: مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، ۱۳۲۵.
۲۲. «ستاره ناهید یا داستان خرداد و امرداد(نثر و نظم)». تهران، ۱۳۱۶.
تصحیح کتب:
۱. علم برین. دانشنامه علائی تألیف ابنسینا. تهران: انجمن آثار ملی، ۱۳۳۱.
۲. چهار مقاله تألیف نظامی عروضی سمرقندی، با شرح لغات و توضیح عبارات مشکل و نسخه بدلها.. تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۳۱.
۳. «مجموعه اشعار دهخدا» با مقرمه مشروح در ترجمه احوال و آثار وی.. تهران، ۱۳۳۴.
۴. ناصر خسرو. جامع الحکمتین. تهران: انیستیتوی ایران و فرانسه، ۱۳۳۲.
۵. شرح قصیده ابوالهیثم. تهران: انیستیتوی ایران و فرانسه، ۱۳۳۴.
۶. محمد حسین بن خلف تبریزی. برهان قاطع. تهران، ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۵.
۷. سدید الدین محمد عوفی. جوامع الحکایات. تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۳۵.
۸. روزبهان بقلی شیرازی. عبهر العاشقین. تهران: انیستیتو ایران و فرانسه، ۱۳۳۷.
ترجمهها:
۱. علی الجارم و مصطفی امین. روانشناسی تربیتی ترجمه از «علم النفس و آثاره فی التربیه و التعلیم». اهواز: انتشارات ادره فرهنگ خوزستان، ۱۳۱۶.
۲. و. ب. هنینگ (W.B.Hening). کتیبههای پهلوی. تهران: مجله یغما، ۱۳۲۹.
۳. «خسرو کواتان و ریدک وی» ترجمه از پهلوی. تهران: مجله آموزش و پرورش، ۱۳۲۳.
۴. دکتر ر. گیرشمن. ایران. تهران: انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتب، ۱۳۳۶.
مقالات:
مقالات وی در موضوعات ادب، تاریخ ادیان، ایران دوره قبل از اسلام و عهد اسلامی، تاریخ ادبیات، آثار باستانی، علوم تربیتی و…؛ در مجلههای: ایران، مهر، سخن، آموزش و پرورش، یغما، یادگار، دانش (تهران)، اطلاعات ماهانه، اطلاعات هفتگی، فرهنگ (مشهد)، ایران لیگ (بمبئی)، روزگار نو (لندن)، اشتار (پایس)، آهنگ (دهلی)، آریانا (کابل) و نیز در سالنامههای پاریس، ایران، جاوید، کارون(تهران) و یادنامه بیروتی (کلکته) به طبع رسیده و تعداد آنها بالغ بر۲۰۴ است.
آثار منتشرنشده:
۱. فرهنگ بزرگ فارسی شامل کلیه لغات متداول در فارسی، تاریخ استعمال کلمه در زبان فارسی، معانی حقیقی و مجازی، شواهد معانی.
۲. فرهنگ دستور زبان فارسی شامل مباحث دستوری.
۳. جلد دوم حافظ شیرین سخن.
نشانها و افتخارات:
نشان درجه سوم علمی در سال۱۳۱۶.
نشان درجه دوم علمی در سال۱۳۲۱
نشان درجه دوم سپاس در سال۱۳۲۷.
جایزه Tamhour از طرف Icademie des Inscriptions در سال۱۳۲۱.
همچنین در سال۱۳۴۰ از طرف دولت فرانسه نشان عالی «هنر و ادب» به ایشان اهدا شد.
پانویس
↑ «دکتر محمد معین، بزرگمردی از سلاله فرهنگ». شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی.
↑ لادن پارسی. «یادبود دکتر محمد معین، پدیدآورنده لغتنامه معین». بی بی سی فارسی، ۱۴ تیر ۱۳۸۶. بازبینیشده در ۳ خرداد ۱۳۸۷.
↑ «محمد معین؛ کاوشگر واژهها». بازبینیشده در ۷/۱۳/۲۰۱۱.
↑ «دکتر محمد معین؛ چقدر به این چهره نامدار میتوان اعتماد کرد؟» (فارسی). رادیو فردا، ۱۳۹۰/۰۴/۱۵ ۱۳۹۰.
^ رژدام، ص. ۸۲
^ همان، ص. ۸۱
^ همان، ص. ۷۹
منابع
عزیزاللّه علیزاده. فرهنگ فارسیدکتر محمد معین. تهران: انتشارات راه رشد، ۱۳۸۲. ISBN 3-82-6018-964.
علی اکبر رژدام. کتابخانهٔ خانهٔ استاد. . گزارشی از وضعیت کنونی خانهٔ زندهیاد استاد معین بیست و یکم، ش. چهارم (۱۳۸۴): صص ۷۶-۸۳.
فصلنامهٔ ره آورد، ش. ۵۹ (بهار ۸۱).
پیوند به بیرون
واژهها را چو اتم بشکافد
فرهنگ فارسی معین(آنلاین)
یادبود دکتر محمد معین، پدیدآورنده لغتنامه معین
برگزاری سالگرد دکتر معین در آستانه اشرفیه
محمد معین؛ کاوشگر واژهها
ردههای صفحه: زبانشناسان اهل ایرانادیبان اهل ایراندانشآموختگان دانشگاه تهرانزادگان ۱۹۱۴ (میلادی)درگذشتگان ۱۹۷۱ (میلادی)زادگان ۱۲۹۷درگذشتگان ۱۳۵۰استادان گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهرانفرهنگنویسان اهل ایراننویسندگان اهل ایراناهالی رشتنویسندگان لغتنامه دهخدا
mohammed moin
محمد موين
کلمه "محمد معین" شامل دو جزء است: "محمد" که نام یک شخص و "معین" که همانطور که به عنوان نام خانوادگی یا نام خانوادگی سوم شناخته میشود. برای نوشتن صحیح و نگارشی این واژهها، چند نکته وجود دارد:
-
حالت نوشتاری:
- هر دو جزء "محمد" و "معین" با حرف اول بزرگ نوشته میشوند، زیرا نامها باید با حرف بزرگ آغاز شوند. بنابراین درست است که بنویسیم "محمد معین".
-
فاصله:
- بین نام و نام خانوادگی باید یک فاصله وجود داشته باشد، که در اینجا فاصله بین "محمد" و "معین" رعایت شده است.
-
علامت نگارشی:
- در صورتی که نیاز به اضافه کردن عبارات توضیحی یا جملات اضافی باشد، باید به قواعد نگارشی مربوط به استفاده از ویرگول، نقطه و دیگر علامات توجه شود.
-
استفاده در جملات:
- اگر این اسم را در جملات میخواهید به کار ببرید، به ساختار جملات و لحاظ کردن دیگر قواعد نگارشی مانند ترتیب کلمات دقت کنید. مثلاً:
- "محمد معین در این کتاب به بررسی ادبیات فارسی پرداخته است."
- اگر این اسم را در جملات میخواهید به کار ببرید، به ساختار جملات و لحاظ کردن دیگر قواعد نگارشی مانند ترتیب کلمات دقت کنید. مثلاً:
- نقل قول:
- اگر نام "محمد معین" را در قالب نقل قول استفاده میکنید، باید از علامتهای مناسب نقل قول استفاده کنید.
توجه به این نکات کمک میکند که نوشتار شما از نظر نگارشی صحیح و روان باشد.