مشتری برجیس زاوش هرمز اورمزد
licenseمعنی کلمه مشتری برجیس زاوش هرمز اورمزد
معنی واژه مشتری برجیس زاوش هرمز اورمزد
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | customer of burjis zavash hormuz urmd | ||
عربی | عميل burjis zavash hormuz urmd | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) برای نوشتن صحیح نام "مشتری برجیس زاوش هرمز اورمزد" طبق قواعد نگارشی فارسی، نکات زیر را مد نظر قرار دهید:
با در نظر گرفتن این نکات، نگارش نهایی به شکل زیر خواهد بود: مشتری برجیس زاوش هرمز اورمزد این نام به صورت صحیح و منطبق با قواعد نگارشی فارسی نوشته شده است. | ||
واژه | مشتری برجیس زاوش هرمز اورمزد | ||
معادل ابجد | 2049 | ||
تعداد حروف | 24 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی مشتری برجیس زاوش هرمز اورمزد | ||
پخش صوت |
مُشتَری یا هُرمُز یا اورمزد یا برجیس یا زاوش بزرگترین سیاره سامانه خورشیدی است. از نظر فاصله از خورشید، مشتری پنجمین سیاره بعد از تیر و ناهید و زمین و بهرام است.
محتویات
نگاه کلی
معمولا مشتری چهارمین شی درخشان آسمان میباشد (بعد از خورشید، ماه و ناهید) اگرچه گهگاه مریخ درخشانتر بهنظر میآید.
جرم مشتری ۲٫۵ بار از مجموع جرم سیارات سامانه خورشیدی بیشتر است. جرم مشتری ۳۱۸ بار بیشتر از جرم زمین است. قطر آن ۱۱ برابر قطر زمین است. مشتری میتواند ۱۳۰۰ زمین را درخود جای دهد. میانگین فاصله آن از خورشید در حدود ۷۷۸ میلیون و ۵۰۰ هزار کیلومتر میباشد یعنی بیشتر از ۵ برابر فاصله زمین از خورشید. ستارهشناسان با تلسکوپهای مستقر در زمین و ماهوارههائی که در مدار زمین میگردند به مطالعه مشتری میپردازند. ایالات متحده تا کنون ۶ فضاپیمای بدون سرنشین را به مشتری فرستادهاست. در ژوئیه ۱۹۹۴، هنگامی که ۲۱ تکه از دنباله دار شومیکر-لوی ۹ با اتمسفر مشتری برخورد نمود ستارهشناسان شاهد رویدادی بسیار تماشائی بودند. این برخورد باعث انفجارهای مهیبی شد که بعضی از آنها قطری بزرگتر از قطر زمین داشت.
ویژگیهای فیزیکی
مشتری گوی غول پیکری از مخلوط گاز و مایع است و احتمالا مقداری سطح جامد دارد. سطح سیاره از ابرهای ضخیم زرد، قرمز، قهوهای و سفید رنگ پوشیده شدهاست. مناطق روشن رنگی «ناحیه» و قسمتهای تاریک تر «کمربند» نامیده میشوند. کمربندها و ناحیهها به موازات استوای سیاره قرار دارند. مچنین مشتری دارای جاذبه بسیار قوی نیز می باشد.
مدار و چرخش
هرمز در یک مدار کمی بیضیگون به دور خورشید میچرخد. هر دور ۱۲ سال زمینی طول میکشد. همچنان که سیاره به دور خورشید میگردد، به دور محور فرضی خود نیز میگردد. چرخش هرمز به دور خود سریعتر از هر سیارهٔ دیگری در سامانهٔ خورشیدی است؛ تنها ۹ ساعت و ۵۶ دقیقه کافی است تا هرمز یک بار به دور خود بچرخد. (مقایسه کنید با چرخش ۲۴ ساعتهٔ زمین به دور خود)
برای اندازهگیری سرعت گردش سیارات گازی به دور خود، دانشمندان مجبورند روشهای غیر مستقیم به کار ببرند. آنها ابتدا سرعت متوسط چرخش ابرهای قابل مشاهده را اندازهگیری مینمایند. هرمز به قدر کافی امواج رادیویی ارسال میکند که به وسیله رادیو تلسکوپهای زمینی دریافت گردد. در حال حاضر دانشمندان از اندازه امواج برای محاسبه سرعت چرخش هرمز استفاده مینمایند. قدرت امواج، تحت تاثیر میدان مغناطیسی سیاره، در یک الگوی تکراریِ ۹ ساعت و ۵۶ دقیقهای تغییر میکند؛ زیرا سرچشمهٔ میدان مغناطیسی، هسته سیاره میباشد. این تغییرات نشان دهندهٔ سرعت چرخش داخلی سیارهاست. چرخش سریع هرمز باعث برآمدگی در استوا و پخی در قطبهایش میشود. قطر استوایی هرمز ۷ درصد بیشتر از قطر آن در راستای قطبهاست.
جرم و چگالی
همسنجی سیارههای منظومه خورشیدی با تعدادی از ستارههای مشهور:
الف:
زمین (۴) ← ناهید (۳) ← مریخ (۲) ← تیر (۱)
ب:
مشتری (۸) ← زحل (۷) ← اورانوس(۶) ← نپتون (۵) ← زمین (بدون شماره)
پ:
شباهنگ (۱۱) ← خورشید (۱۰) ← ولف ۳۵۹ (۹) ← مشتری (بدون شماره)
ت:
دبران (۱۴) ← نگهبان شمال (۱۳) ← رأس پیکر پسین (۱۲) ← شباهنگ (بدون شماره)
ث:
ابطالجوزا (۱۷) ←قلب عقرب (۱۶) ← پای شکارچی (۱۵) ← دبران (بدون شماره)
ج:
ویوای سگ بزرگ (۲۰) ←ویوی قیفاووس (۱۹) ← مو قیفاووس (۱۸) ← ابطالجوزا (بدون شماره)
هرمز از هر سیاره دیگری در سامانه خورشیدی سنگینتر است. جرم آن ۳۱۸ بار بیش تر از زمین میباشد ولی با وجود جرم زیاد، نسبتا دارای چگالی کمی میباشد. متوسط چگالی آن ۱٫۳ گرم در سانتیمترمکعب میباشد یعنی اندکی بیشتر از چگالی آب. چگالی مشتری در حدود یک چهارم چگالی زمین میباشد زیرا سیاره به صورت عمده از عناصر سبک هیدروژن و هلیوم تشکیل شدهاست. از سوی دیگر زمین عمدتا از عناصر سنگین آهنی و سنگی تشکیل شدهاست. عناصر شیمیائی سازنده مشتری بیش تر شبیه خورشید میباشد تا زمین. احتمالا مشتری دارای هستهای از عناصر سنگین میباشد. هسته احتمالا ترکیبی مشابه هسته زمین اما ۲۰ تا ۳۰ برابر سنگینتر میباشد..
نیروی گرانش در سطح سیاره ۲٫۴ برابر بیش تر از سطح زمین میباشد. یعنی شئی که روی زمین ۱۰۰ نیوتون وزن دارد، در روی هرمز وزنی برابر با ۲۴۰ نیوتون خواهد داشت. جو هرمز تشکیل شدهاست از ۸۶ درصد هیدروژن ۱۴ درصد هلیوم و مقدار ناچیزی متان، آمونیاک، فسفین، آب، استلین، اتان، ژرمانیم و مونو اکسید کربن. درصد هیدروژن بر پایه تعداد مولکولهای موجود در جو میباشد تا جرم کلی آنها.
این سیاره از لایههای رنگی از ابرها در ارتفاعات مختلف تشکیل شدهاست. مرتفعترین ابرهای سفید از کریستالهای منجمد آمونیاک تشکیل شدهاند. قسمتهای تاریکتر و ابرهای کم ارتفاعتر در کمربندها واقع شدهاند. پایینترین سطحی را که میتوان مشاهده کرد ابرهای آبی رنگ تشکیل دادهاند. دانشمندان انتظار کشف ابرهای آبدار را در ۷۰ کیلومتری سطح زیرین ابرهای آمونیاکی دارند. هر چند که تاکنون چنین سطحی کشف نشدهاست.
لکه سرخ بزرگ
بارزترین جلوه سطح هرمز لکه سرخ بزرگ آن میباشد که توده گاز چرخانی است که شباهت به گردباد دارد. قطر این لکه سه برابر قطر زمین است. رنگ لکه معمولاً از قرمز آجری به قهوهای کمرنگ تغییر میکند و گاه این لکه کاملا محو میگردد. رنگ آن احتمالا ناشی از مقدار کم فسفر و گوگرد در کریستالهای آمونیاک میباشد. سرعت چرخش لکه در لبه آن در حدود ۳۶۰ کیلومتر در ساعت است. این لکه در فاصله یکسانی از استوا به آرامی از شرق به غرب حرکت میکند. ناحیهها و کمربندها و لکه بزرگ بسیار پایدار و مشابه سیستم چرخش زمین میباشد. از زمانی که رابرت هوک در سال ۱۶۶۴ این لکه را کشف کرد, این خصوصیات تغییرات چندانی ندادهاند.
دما
دمای هوا در ابرهای بالائی هرمز در حدود ۱۴۵- درجه سانتیگراد میباشد. اندازهگیریها نشان میدهد که دمای مشتری با افزایش عمق در زیر ابرها افزایش مییابد. دمای هوا در سطحی که فشار اتمسفر ۱۰ برابر زمین میباشد، به ۲۱ درجه سانتیگراد میرسد. دانشمندان فکر میکنند که اگر مشتری دارای گونهای از زیست باشد، حیات در این سطح ساکن خواهد بود، چنین حیاتی در گاز خواهد بود زیرا در این سطح هیچ قسمت جامدی وجود ندارد. دانشمندان تا کنون هیچ مدرکی از حیات برروی مشتری نیافتهاند. نزدیک مرکز سیاره دما بسیار بیشتر میباشد. دمای هسته در حدود ۲۴ هزار درجه، یعنی داغتر از سطح خورشید میباشد. ستارهشناسان عقیده دارند که خورشید، سیارات و دیگر اجسام منظومه خورشیدی از چرخش ابرهائی از گاز و غبار شکل گرفتهاند. جاذبه گازی و ذرات غبار آنها را به صورت ابرهای ضخیم گوی مانند از مواد در آورد در حدود ۴،۵ میلیارد سال پیش مواد به هم فشرده شدند تا اجسام متعدد سامانه خورشیدی به وجود آمدند. فشردگی مواد تولید گرما نمود. گرمای بسیاری هنگامی که مشتری شکل گرفت تولید شد.
میدان مغناطیسی
هرمز نیز همانند زمین و اکثر سیارات، مانند یک آهنربای بزرگ عمل میکند. میدان مغناطیسی هرمز ۱۴ بار قویتر از زمین میباشد. بر طبق اندازهگیریهای گرفته شده توسط فضاپیماها، میدان معناطیسی مشتری قویترین در سامانه خورشیدی میباشد (به جز لکههای خورشیدی و ناحیههای کوچکی از سطح خورشید). دانشمندان به طور کامل از چگونگی تولید میدان مغناطیسی آگاه نیستند هر چند که احتمال میدهند که حرکت هیدروژن فلزی داخل هسته سیاره تولید میدان مینماید. میدان مغناطیسی مشتری بسیار قوی تر از میدان مغناطیسی زمین میباشد زیرا هرمز بسیار بزرگ تر و با سرعت بیشتری به دور خود میگردد. میدان مغناطیسی مشتری الکترونها و پروتونها و دیگر ذرات دارای بار الکتریکی را در کمربند پرتوافشان (رادیواکتیو) که در اطراف سیاره قراردارد به دام میاندازد. این ذرات بسیار قدرتمند میباشند به طوری که میتوانند به ابزارهای فضاپیماهایی که نزدیک سیاره شدهاند آسیب برساند. در داخل ناحیهای از فضا که مغناطکره نامیده میشود میدان مغناطیسی مشتری همانند یک زره عمل میکند. این زره سیاره را از بادهای خورشیدی و ذرات پر انرژی متوالی که از خورشید میآیند محافظت مینماید. اغلب این ذرات الکترونها و پروتونهائی هستند که با سرعت ۵۰۰ کیلومتر در ثانیه حرکت میکنند. میدان، ذرات الکتریکی باردار شده را در کمربند رادیواکتیو به دام میاندازد مرکز تله مغناطکره نزدیک قطبهای میدان مغناطیسی میباشد. در آن قسمت از سیاره که از خورشید دور میباشد مغناطکره به صورت دنبالهای عظیم در فضا کشیده میشود که دنباله مگنتو نامیده میشود. طول این دنباله ۷۰۰ میلیون کیلومتر میباشد. امواج رادیویی که از مشتری به رادیو تلسکوپهای زمینی میرسند دو نوع میباشند فورانهای انرژی و تابشهای پیدرپی. فورانهای نیرومند هنگامی رخ میدهند که آیو، نزدیکترین ماه هرمز و چهارمین آنها از میان مرکز مغناطیسی سیاره گذر مینماید. تابشهای پی در پی از سطح هرمز و همچنین ذرات پر انرژی کمربند رادیواکتیو مشتری میآیند.
قمرها
نوشتار اصلی: فهرست ماههای مشتری
هرمز حداقل دارای ۶۳ ماهاست که ۱۶ ماه آن قطری بیش از ۱۰ کیلومتر دارند. چهار ماه از بزرگترین ماههای هرمز به ترتیب فاصله از این سیاره عبارتند از: آیو، اروپا، گانیمد و کالیستو. این چهار ماهک را قمرهای گالیلهای مینامند زیرا ستارهشناس ایتالیایی گالیله آنها را در سال ۱۶۱۰ به وسیله اولین تلسکوپ کشف کرد. آیو دارای آتشفشانهای فعال بسیاری میباشد. هر فوران گازی آن دارای گوگرد میباشد. رنگ زرد نارنجی سطح آیو احتمالا از مقدار بسیار زیاد گوگرد جامد که در سطح سیاره انباشته شده میباشد. اروپا کوچکترین ماه گالیلهای میباشد با قطری برابر با ۳ هزار و ۱۳۰ کیلومتر. اروپا دارای سطحی از یخ صاف و ترک خورده میباشد.
بزرگترین ماه گالیلهای گانیمد با قطری برابر با ۵۲۶۸ کیلومتر است. گانیمد بزرگتر از سیاره تیر میباشد. کالیستو با قطری برابر با ۴۸۰۶ کیلومتر اندکی کوچکتر از تیر میباشد. به نظر میآید کالیستو و گانیمند از یخ و اندکی مواد سنگی ساخته شده باشند. هر دوماهک دارای دهانههای بسیاری میباشند. بقیه ماهکهای مشتری بسیار کوجکتر از ماهکهای گالیلهای هستند. امالیتا و هیمالایا دو ماهک بزرگ بعدی میباشند. امالیتا به شکل سیب زمینی میباشد با قطری برابر با ۲۶۲ کیلومتر. قطر هیمالیا برابر با ۱۷۰ کیلومتر میباشد. بیشتر ماههای باقیمانده مشتری با تلسکوپهای بزرگ زمینی کشف شدهاند. دانشمندان متیس و اداریستا را در سال ۱۹۷۹ با مطالعه عکسهائی که فضاپیمای ویجر گرفته بود کشف کردند.
نوشتار اصلی: حلقههای مشتری
هرمز دارای سه حلقه باریک در اطراف استوای خود میباشد. این حلقهها بسیار کمنورتر از حلقههای کیوان میباشند. به نظر میآید حلقههای هرمز عمدتا از ذرات ریز غبار ساخته شده باشند. حلقه اصلی درحدود ۳۰ کیلومتر ضخامت و بیشتر از ۶۴۰۰ کیلومتر عرض دارد. مدار امالیتا درون حلقه قرار میگیرد.
دانشمندان دانشگاه مریلند و مؤسسهٔ ماکسپلانک، راز دیرین علت بیهنجاریهای حلقههای نازک هرمز را دریافتهاند. در پژوهش منتشر شده در نسخهٔ ۱۲ اردیبهشت مجلهٔ نیچر (Nature)، دانشمندان گسترش اندک بیرونیترین حلقه به خارج از مدار تبه، یکی از اقمار مشتری، را گزارش دادند و دیگر دانشمندان انحرافهایی را در مدل پذیرفته شده شکل گیری حلقهها مشاهده کردند؛ بنا بر این مدل، از برهمکنش سایه و نور خورشید بر روی ذرات غبار، حلقهها تشکیل میشوند. داگلاس هامیلتون، استاد ستارهشناسی دانشگاه مریلند گفت: "معلوم میشود که محدودهٔ افزایش حلقهٔ بیرونی و دیگر رفتارهای عجیب در حلقههای هرمز در هالهٔ ابهامند." "همچنان که حلقهها به دور سیاره میچرخند، ذرات غبار داخل حلقهها هنگام گذر از میان سایهٔ سیاره به طور متناوب بارگیری و تخلیه بار میشوند. میدان مغناطیسی قوی سیاره بر این تغییرات منظم بارهای الکتریکی ذرات غبار اثر میگذارد. در نتیجه ذرات کوچک غبار به خارج از مرز بیرونی حلقهٔ مورد نظر سوق داده میشوند و حتی ذرات بسیار کوچک میل مداری یا جهت مداری خود را نسبت به سیاره تغییر میدهند." هامیلتون و هارالد کروگر، دستیار نویسندهٔ آلمانی برای اولین بار اطلاعات برخوردی جدید در مورد اندازهٔ ذرات غبار و سرعتشان و جهتهای مداری آنها را که فضاپیمای گالیله در طول سفرش از حلقههای مشتری در سال ۱۳۸۲-۱۳۸۱ دریافت کرده بود، مطالعه کردند. کروگر مجموعه اطلاعات جدید را بررسی کرد و هامیلتون مدلهای رایانهای دقیقی را ایجاد کرد که با غبار و اطلاعات تصویری روی حلقههای هرمز هماهنگ بود و خروج از مرکز مشاهده شده را توضیح میداد. کروگر گفت: "با مدل خود میتوانیم تمام ساختارهای ضروری حلقه غباری مشاهده شده را توضیح دهیم." بر طبق نظر هامیلتون، سازوکارهای مشخص شده در این مدل، حلقههای هر سیارهای در هر سامانهٔ ستارهای را تحت تاثیر قرار میدهد. ولی این اثرات ممکن است بدین گونه که در مشتری است، آشکار نشود. هامیلتون گفت: "ذرات یخی در حلقههای معروف کیوان خیلی بزرگتر و سنگینتر از آن هستند که به طور قابل ملاحظهای با این روند شکل گیرند، به همین دلیل بیهنجاریهای مشابه در آنجا مشاهده نمیشود." "یافتههای ما بر طبق اثرات سایه ممکن است جنبههایی از شکل گیری سیارهای را روشن کند. زیرا ذرات غبار باردار باید به صورت تودههای بزرگتر ترکیب شوند، تا این که در نهایت سیارات و ماهها شکل گیرند." غباری که حلقههای کم رنگ هرمز را تشکیل میدهد، در زمانی که ذرات باقی مانده در فضا به صورت ماههای داخلی کوچک به ترتیب از نزدیکترین تا دورترین: آدراستیا، متیس، آمالتیا و تبه فروپاشی کردند، شکل گرفتند.
این غبار به صورت یک حلقهٔ اصلی، یک هالهٔ میانی و دو حلقهٔ کم رنگتر با فاصلهٔ بیشتر مرتب شدهاست. حلقهها بیشتر در مدارهای این چهار ماه محدود شدهاند. ولی برجستگی اندک و آشکار گسترش غبار به سوی خارج از مدار تبه تا این زمان دانشمندان را شگفت زده کردهاست.
دانشمند ایتالیایی گالیله اولین کسی بود که اقمار مشتری را کشف کرد. نخستین بار گالیله چهار تا از بزرگترین قمرهای سیاره را در سال ۹۸۹ هجری خورشیدی مشاهده کرد. در۱۶ آذر ۱۳۷۴، فضاپیمای گالیله متعلق به ناسا به مشتری رسید و اولین مدار از ۳۵ مدار دور سیاره را آغاز کرد. در بیشتر از هفت سال، این فضاپیما ۱۴۰۰۰ تصویر از هرمز و ماهها و حلقههای آن گرفت. در ۳۰ شهریور ۱۳۸۲ فضاپیمای گالیله در یک فرود قابل کنترل قرار داده شد تا ماموریت خود را با سقوط در جو هرمز خاتمه دهد. علاوه بر ابزارهای عکسبرداری، فضاپیما یک آشکارساز غبار بسیار حساس حمل میکرد که هزاران برخورد از ذرات غبار مسیرش به سوی حلقهٔ هرمز در سال ۸۲-۱۳۸۱ را ثبت کرد. یکی از کشفهای جدید فضاپیمای گالیله گسترش تبه بود.
برخورد دنباله دار شومیکر-لوی ۹
در مارس ۱۹۹۳ سه ستارهشناس به نامهای یوجین شومیکر، کارولین شومیکر و دیوید اچ لوی یک دنبالهدار را نزدیک مشتری کشف نمودند. این دنبالهدار بعدها شومیکر-لوی ۹ نام گرفت. به علت جاذبه مشتری دنبالهدار به سوی مشتری کشیده شد. هنگامی که دنبالهدار کشف شد به ۲۱ تکه شکسته شده بود احتمالا هنگامی که به سیاره نزدیک شده بود در اثر گرانش سیاره متلاشی شده بود محاسبات بر مبنای مکان و سرعت دنباله دار نشان داد که در ژوئیه ۱۹۹۴ تکههای دنبالهدار با اتمسفر مشتری برخورد خواهند نمود. دانشمندان امیدوار بودند که اطلاعات زیادی از اثرات برخورد دنبالهدار و سیاره به دست بیاورد. ستارهشناسان تلسکوپهای بزرگ و مهم روی زمین را در تاریخ پیش بینی شده به سوی مشتری نشانه روی کردند.
دانشمندان همچنین هرمز را به وسیله تلسکوپ قذرتمند هابل و فضاپیمای گالیله که در راه خود به سوی مشتری بود مشاهده مینمودند. تکهها به پشت مشتری که از زمین و تلسکوپ هابل قابل مشاهده نبود برخورد نمود اما چرخش مشتری باعث میشد که بعد از نیم ساعت اثر برخورد قابل مشاهد باشد.دانشمندان حدس میزدند که بزرگترین قطعهها قطری برابر با۵/-۴ کیلومتر راداشته باشند.
برخورد به طور مستقیم توسط فضاپیمای گالیله که درفاصله ۲۴۰ میلیون کیلومتری سیاره قرار داشت قابت مشاهده بود اما بدیل ریسک از کار افتادن دستگاههای فضاپیما و از دست دادن هدف اصلی ماموریت دادهها ثبت و ارسال نگردید. برخورد باعث انفجارهای عظیمی گردید احتمالا به علت فشار و گرم شدن و پخش شدن اتمسفر گازی سیاره.اگر برخوردی اینچنینی با زمین رخ میداد در اثر گرد و غبار ناشی از ان و سرد شدن زمین احتمالا زیست بر روی زمین از بین میرفت.
ماموریتها به هرمز
تاکنون چندین فضاپیمای سازمانهای فضایی آمریکا و اروپا به هرمز سفر کرده یا از کنار آن گذشتهاند:
پایونیر ۱۰ (۱۹۷۳)
پایونیر ۱۱ (۱۹۷۴)
وویجر ۱ (۱۹۷۹)
وویجر ۲ (۱۹۷۹)
اولیس (۱۹۹۲ و ۲۰۰۴)
گالیله (۱۹۹۵)
کاسینی-هویگنس (۲۰۰۰)
نیوهورایزنز (۲۰۰۷)
جونو (۲۰۱۶)
نام
نام سیارات سامانه خورشیدی در پارسی از اسطورههای ایرانی سرچشمه میگیرد. اما نام اکثر سیارات سامانه خورشیدی در زبانهای غربی از اسطورههای رومی و یونانی سرچشمه میگیرد. برای نام سیاره مشتری چندین صورت نوشتاری وجود دارد. که به سبب تبدیل از شکل گفتاری به شکل نوشتاری ناشی شدهاست. در فارسی این شکلها تغییر یافته اهورامزدا میباشند. باید توجه کرد که صورتی بیش از سایرین رایج بوده و هست همان شکل مشتری است.
در زیر فهرستی از نامها را که برگرفته از فرهنگ دهخداست مشاهده میکنید. (نامهای پایانی غیر پارسی هستند.)
نامهای پارسی:
مشتری (هورمز)
زاوش
اهورامزدا
مشترید
ارمزد (اورمزد)
برجیس (؟)
مژدو آورسر (؟)
نامهای عربی:
مشتری (از یونانی)
سعد اکبر
منتهی الارب
احور
خطیب فلک
قاضی فلک
نامهای دیگر:
زئوس (زوس، زاوش، زواش، زوش) : یونانی
ژوپیتر: رومی( که خداوندان طبیعت هستند)
برهسپت : هندی
رووخسپی
برای آشنایی با برخی از شکلها توضیح هر کدام را عینا از واژهنامههای دهخدا و معین در صفحه نامهای مشتری ذکر شدهاست. همچنین برای دیدن نام تمام سیارات در زبانهای مختلف به این صفحهٔ ارزشمند مراجعه نمائید.
ادبیات
رمان دنباله دار علمی تخیلی اودیسه، تالیف آرتور چارلز کلارک طی دوره سی و سه ساله ۱۹۶۴-۱۹۹۷ در مورد چند سفر تخیلی به ماههای این سیاره تالیف شدهاست. این رمان از بزرگترین آثار علمی تخیلی جهان بوده و منشاء ساخت فیلمهای سینمایی معروف از جمله ساخته کلاسیک استانلی کوبریک بودهاست.
جستارهای وابسته
جو مشتری
منابع
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ مشتری (سیاره) موجود است.
↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ Yeomans, Donald K.. HORIZONS System. . NASA JPL, 2006-07-13. Retrieved on 2007-08-08. — At the site, go to the "web interface" then select "Ephemeris Type: ELEMENTS", "Target Body: Jupiter Barycenter" and "Center: Sun".
↑ Orbital elements refer to the barycenter of the Jupiter system, and are the instantaneous osculating values at the precise مبدأ (ستارهشناسی) epoch. Barycenter quantities are given because, in contrast to the planetary centre, they do not experience appreciable changes on a day-to-day basis from to the motion of the moons.
↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ Seidelmann, P. Kenneth. Report of the IAU/IAGWorking Group on cartographic coordinates and rotational elements: 2006. Archinal, B. A.; A’hearn, M. F.; et.al.. . Celestial Mechanics and Dynamical Astronomy 90 (2007): 155–180. Retrieved on 2007-08-28.
↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ ۴٫۵ ۴٫۶ Refers to the level of 1 bar atmospheric pressure
↑ NASA: Solar System Exploration: Planets: Jupiter: Facts & Figures
↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ ۶٫۴ Williams, Dr. David R.. Jupiter Fact Sheet. . NASA, November 16 2004. Retrieved on 2007-08-08.
↑ واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی. معادلهای لاتین صفحه ۱۲۰ "Jupiter"
↑
↑ پایگاه خبری ماهنامه نجوم: حلقه هرمز از برهمکنش نور خورشید و سایه شکل میگیرد، سارا تربتیان، ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
↑ “Juno - Mission overview”. NASA. NASA, 26 Aug 2011. Retrieved 3 Jan 2012.
اودیسه دو. آرتور سی کلارک. رضا فاضل. سروش
ن • ب • و
منظومه شمسی
خورشید تیر ناهید زمین مریخ سرس مشتری زحل اورانوس نپتون پلوتو هائومیا ماکیماکی اریس
قمر ماه ماههای مریخ ماههای مشتری ماههای زحل ماههای اورانوس ماههای نپتون ماههای پلوتو هائومیا دیسنومیا
حلقه سیارهای حلقههای مشتری حلقههای زحل حلقههای اورانوس حلقههای نپتون
شهابوارها ریزسیارهها سیارکها کمربند سیارکها سنتوری جسم فرانپتونی کمربند کویپر دیسک فشرده دنبالهدارها ابر اورت
جرم آسمانی ستاره سیاره سیاره کوتوله اجرام کوچک سامانه خورشیدی سامانه سیارهای اجرام کوچک فهرست اجرام منظومه خورشیدی بر پایه اندازه فهرست سیارکها درگاه:سامانه خورشیدی
پویشی در جهان بیکران (دکتر حسین سالاری) نجوم و فضانوردی
رده: مشتری (سیاره)
قس عربی
المشتری هو أضخم کواکب المجموعة الشمسیة. سمی بالمشتری لأنه یستشری فی سیره أی یَلِجُ ویمضی ویجدُ فیه بلا فتور ولا انکسار. وکان المشتری معروفاً للفلکیین القدماء وارتبط بمیثولوجیا وأدیان العدید من الشعوب. وقد أطلق الرومان علیه اسم جوبیتر وهو إله السماء والبرق. ویظهر المشتری من الأرض بسطوع کبیر فیبلغ قدره الظاهری −2.94 مما یجعله ثالث الأجرام تألقاً فی سماء اللیل بعد القمر والزهرة
المشتری خامس الکواکب بعداً عن الشمس وأکبر کواکب المجموعة الشمسیة. وهو عملاق غازی وکتلته أقل بقلیل من 1/1000 من کتلة الشمس، لکنها تساوی ثلثی کتلة مجموع باقی کواکب المجموعة. ویضم تصنیف العمالقة الغازیة کل من زحل وأورانوس ونبتون إضافةً إلى المشتری. ویطلق على هذه الکواکب الأربعة اسم الکواکب الجوفیانیة.
یتکون المشتری بشکل رئیسی من الهیدروجین، ویشکل الهیلیوم أقل بقلیل من ربع کتلته. وفی الغالب یحتوی على نواة صخریة تتکون من عناصر أثقل. شکل المشتری کروی مفلطح بسبب سرعة دورانه الکبیرة. یظهر الغلاف الجوی الخارجی تمایزاً واضحاً لعدة نطاقات فی خطوط طول مختلفة. مما یؤدی إلى الاضطراب والعواصف على طول هذه الحدود. کما تتشکل نتیجة هذه إحدى المعالم الممیزة للمشتری وهی البقعة الحمراء العظیمة وهی عاصفة عملاقة معروفة على الأقل منذ القرن السابع عشر عندما تم رصدها لأول مرة بالمرقاب. یحیط بهذا الکوکب نظام حلقات خافت، وحقل مغناطیسی قوی. کما یوجد 63 قمراً تدور حوله، منهم أربعة أقمار کبیرة تدعى بأقمار غالیلیو وکانت قد اکتشفت من قبل غالیلو غالیلی سنة 1610. یملک أکبر هذه الأقمار غانیمید قطراً أکبر من قطر کوکب عطارد.
أرسلت عدة بعثات فلکیة لاستکشاف المشتری معظمها خلال بدایة برنامجی بیونیر وفویاجر وفیما بعد بواسطة مرکبة غالیلیو المداریة. وآخر مرکبة حلقت فوق المشتری کانت نیوهورایزونز سنة 2007. وقد استخدم هذا المسبار جاذبیة المشتری لتسریعه لمتابعة رحلته نحو بلوتو. تستهدف الرحلات المستقبلیة للمشتری والکواکب الجوفیانیة استکشاف احتمال وجود محیط سائل تحت الغطاء الجلیدی للقمر أوروبا.
محتویات
1 البنیة
1.1 الترکیب
1.2 الکتلة
1.3 البنیة الداخلیة
2 الغلاف الجوی
2.1 طبقات الغیوم
2.2 البقعة الحمراء العظیمة ودوامات أخرى
3 حلقات المشتری
4 الغلاف المغناطیسی
5 المدار والدوران
6 الأقمار
6.1 أقمار غالیلیو
6.2 تصنیف الأقمار
7 الرصد
8 الاستکشافات
8.1 ما قبل المقراب
8.2 الرصد باستخدام المقرابات الأرضیة
8.3 الرصد باستخدام المقراب الکاشوفی
8.4 الاستکشاف بواسطة المرکبات الفضائیة
8.4.1 رحلات التحلیق
8.4.2 مهمة غالیلو
8.4.3 المهمات المستقبلیة
9 العلاقة مع النظام الشمسی
9.1 الاصطدامات
9.2 اصطدام یولیو 1994
9.3 اصطدام عام 2009
10 احتمالیة الحیاة
11 المیثولوجیا القدیمة
12 مصادر
13 المراجع
14 اقرأ أیضا
البنیة
یتکون المشتری بشکل أساسی من مواد فی الحالة الغازیة والسائلة وهو أکبر الکواکب العملاقة فی المجموعة الشمسیة. یبلغ قطره عند خط الاستواء 142,984 کم وکثافته 1.326 غ/سم3 مما یجعله ثانی الکواکب الغازیة من حیث الکثافة بعد کوکب نبتون، مع العلم أن کثافته أقل من کثافة أی من الکواکب الصخریة الأربعة فی المجموعة الشمسیة.
الترکیب
یتکون الغلاف الجوی العلوی للمشتری من حوالی 88–92% من الهیدروجین و 8–12% من الهیلیوم. وهذه النسبة هی نسبة حجمیة أو نسبة عدد مولات الجزیء. لکن بما أن کتلة ذرة الهیلیوم حوالی 3 أضعاف کتلة ذرة الهیدروجین، فإن النسبة تتغیر عند التعبیر عنها کنسبة مئویة کتلیة، لیصبح ترکیب المشتری حوالی 75% هیدروجین و24% هیلیوم والباقی عبارة عن مواد مختلفة. تحتوی الطبقة الداخلیة من الغلاف الجوی على مواد بکثافة أعلى وتکون النسبة الکتلیة لهذه المواد حوالی 71% هیدروجین و 24%هیلیوم و5% مواد مختلفة. یحتوی الغلاف الجوی على کمیات ضئیلة من المیثان وبخار الماء والأمونیا ومرکبات السیلیکون. وهناک أیضاً أثار للکربون والإیثان وکبریتید الهیدروجین والنیون والأکسجین والکبریت والفوسفین. أما الطبقة الأبعد من الغلاف الجوی فتحتوی على بلورات متجمدة من الأمونیا.. کما تبین من خلال الفحص بالأشعة تحت الحمراء والأشعة فوق البنفسجیة وجود أثار للبنزین ومرکبات هیدروکربونیة أخرى.
تتطابق نسبة الهیدروجین والهیلیوم فی الغلاف الجوی بشکل کبیر مع ترکیب السدیم الشمسی الابتدائی وفق النموذج النظری. وتبلغ کمیة النیون فی الغلاف الجوی العلوی حوالی 20 جزءاً فی الملیون وتساوی هذه الکمیة عشر ماهو موجود فی الشمس. کما أن الهیلیوم مستنفذ على الرغم من أن نسبته تساوی 80% مما تحویه الشمس، ویعتقد أن سبب استنفاذ الهیلیوم هو هطوله إلى داخل الکوکب. أما ترکیز الغازات الخاملة فی المشتری فهی ما بین ضعفین إلى ثلاثة أضعاف مماهی علیه فی الشمس.
یعتقد بالاستناد إلى التحلیل الطیفی أن ترکیب زحل یشابه إلى حد کبیر ترکیب المشتری، فی حین أن ترکیب الکوکبین الغازیین الآخریین مختلف من حیث نسبة الهیدروجین-هیلیوم. ومن الجدیر بملاحظته أن وفرة العناصر الأثقل فی الکواکب الأبعد من المشتری غیر واضحة تماماً بسبب النقص فی المسابیر الداخلة للغلاف الجوی لهذه الکواکب.
الکتلة
مقارنة تقریبة بین الأرض والمشتری تظهر فیها البقعة الحمراء.
تبلغ کتلة المشتری ضغفی ونصف کتلة باقی کواکب المجموعة الشمسیة. ویقع مرکز الثقل الثنائی مع الشمس على بعد 1.068 نصف قطر شمسی من مرکز الشمس. وعلى الرغم من أن قطر المشتری أکبر بـ 11 مرة من قطر الأرض، إلا أن کثافته أقل. ویبلغ حجم المشتری حوالی 1,321 ضعفا من حجم الأرض ومع ذلک فإن کتلته أکبر بـ 318 مرة فقط من کتلة الأرض. یبلغ نصف قطر المشتری حوالی عُشر نصف قطر الشمس وکتلته حوالی 0.001 من کتلة الشمس وبذلک تکون الکثافة لکلا الجرمین متشابهة. غالباً ما تستخدم کتلة المشتری مقیاساً لوصف کتل باقی الأجرام، وخصوصاً الکواکب الوقعة خارج المجموعة الشمسیة والأقزام البنیة. فعلى سبیل المثال تبلغ کتلة الکوکب HD 209458 b حوالی 0.69 کتلة مشتری بینما تبلغ کتلة کوروت-7ب 0.015 کتلة مشتری.
یظهر النموذج النظری للمشتری، أنه فی حالة کان المشتری یملک کتلة أکبر مماهی علیه فإن ذلک سیؤدی إلى انکماشه. فمن أجل تغیر قلیل فی کتلة المشتری فإن تغیر نصف القطر لن یکون ملحوظا حتى یصل إلى قیمة أکبر من 500 ضعف کتلة الأرض أو 1.6 من کتلة المشتری، فإن داخل الکوکب سینضغط بشکل أکبر مماهو علیه بسبب زیادة تأثیر قوة الجاذبیة مما سیؤدی إلى تناقص حجم الکوکب على الرغم من الزیادة فی کثافة المادة. لذلک یعتقد أن القطر الکبیر للمشتری ناتج عن ترکیبه والتاریخ التطوری للکوکب. ومن شأن عملیة الانکماش أن تستمر الزیادة فی الکتل حتى یتم الوصول إلى نقطة الاشتعال النجمی کما هو الحال فی ارتفاع کتلة الأقزام البنیة والتی تبلغ کتلتها حوالی 50 ضعفا من کتلة المشتری. ومن غیر المعروف فیما إذا کانت العملیات التی تؤدی إلى نشوء کواکب مثل المشتری مشابه لتلک العملیات التی تؤدی إلى نشوء أنظمة نجمیة متعددة.
وعلى الرغم من أن المشتری یحتاج إلى 75 ضعفا من کمیة الهیدروجین المتواجدة فیها لیبدأ فی عملیة حرقه واشتعاله، إلا أنه نصف قطر أصغر قزم أحمر أکبر بـ 30% فقط من کتلة المشتری. ویبقى المشتری مع ذلک یصدر حرارة إلى الخارج أکثر مما یستقبل من الشمس، وکمیة الحرارة التی یصدرها داخل الکوکب تعادل کمیة الحرارة الکلیة التی یستقبلها من الشمس. وقد یرجع ذلک إلى آلیة کلفن هلمهولتز.. کان المشتری عند تشکله أکثر حرارة وقطره یعادل ضعفی قطره الحالی.
البنیة الداخلیة
مقطع ربعی لکوکب المشتری یوضح البنیة الداخلیة له بنواة صخریة محاطة بطبقة من الهیدروجین المعدنی.
یعتقد أن المشتری یحتوی على نواة کثیفة تحوی على مزیج من العناصر. تحاط هذه النواة بطبقة من الهیدروجین المعدنی مع بعض الهیلیوم، وتتکون الطبقة الخارجیة فی الغالب من جزیئات الهیدروجین. لکن ماتزال خلف هذه الخطوط العریضة معلومات غیر مؤکدة. فتوصف النواة غالباً على أنها نواة صخریة لکن لا تتوافر معلومات حول ترکیبها وکذلک خواص المواد ودرجات الحرارة والضغوط فی ذلک العمق. وقد أُقترح وجود للنواة فی سنة 1997 بسبب قیاسات الجاذبیة، وأشرت هذه القیاسات على وجود کتلة تتراوح ما بین 12 إلى 45 مرة من کتلة الأرض، أو حوالی 3% إلى 15% من کتلة المشتری. ویعتقد أن النواة کانت متواجدة على الأقل فی فترة من تاریخ المشتری، وقد أقترح نموذج التشکل أن البنیة الداخلیة تتألف من الصخور أو الجلید، وکانت کبیرة بمافیه الکفایة من أجل جذب الهیدروجین والهیلیوم من السدیم النجمی الأولی. ومن ثم تقلصت النواة بسبب تیارات الحمل للهیدروجین المعدنی السائل والممتزج مع النواة المنصهرة، لترفع مکونات النواة إلى طبقات أعلى من داخل الکوکب. على أی حال فإن قیاسات الجاذبیة المأخوذة حتى الآن لیست دقیقة بما فیه الکفایة، لذلک من الممکن أن تکون نواة المشتری متلاشیة الآن.
یرتبط عدم الیقین من النموذج بسبب هامش الخطأ فی قیاسات البارامترات، ومن هذه البارامترات معاملات الدوران (J6) والتی تستخدم لقیاس عزم الجاذبیة الکوکبی، ونصف القطر الاستوائی للمشتری، ودرجة الحرارة عند الضغط 1 بار. من المخطط إطلاق مهمة جونو سنة 2011، ومن المتوقع لهذه المهمة أن تقترب من قیم هذه البارامترات. وبذلک سیتم إحراز تقدم حول مسألة نواة المشتری.
تحاط النواة بطبقة من الهیدروجین المعدنی والتی تمتد إلى حوالی مسافة 78% من نصف قطر الکوکب. وتتساقط قطرات من المطر المؤلف من الهیلیوم والنیون فی هذه الطبقة. وتوجد وفرة من هذین العنصرین فی الغلاف الجوی العلوی.
وتتوضع طبقة من غاز الهیدروجین فوق الهیدروجین المعدنی، وتکون درجة الحرارة عند هذا العمق أعلى من الدرجة الحرجة وتساوی للهیدروجین 33 کلفن فقط. وفی هذه الحالة لایمکن التمییز بین الحالة السائلة والغازیة ویسمى السائل فی هذه المرحلة بالسائل فوق الحرج. على أی حال من الأسهل معاملة الهیدروجین کغاز یمتد من الطبقات العلیا للغلاف الجوی إلى طبقات الغیوم على ارتفاع 1000 کم، وکسائل فی الطبقات الأدنى على الرغم من عدم وجود حدود فیزیائیة تفصل بینهما.
تزداد درجة الحرارة والضغط باضطراد عند التوجه باتجاه النواة. ویعتقد أن الحرارة تصل لـ 1000 کلفن والضغط 200 غیغا باسکال فی مناطق تحول طوری حیث تکون حرارة الهیدروجین خلف النقطة الحرجة ویصبح هیدروجین معدنی. فی حین تصل الحرارة فی النواة إلى 36000 کلفن والضغط بین 3000 إلى 4500 کلفن.
الغلاف الجوی
مقال تفصیلی :جو المشتری
یملک المشتری أکبر غلاف جوی بین کواکب المجموعة الشمسیة، فغلافه الجوی یمتد حتى ارتفاع 5000 کم. وبما أن المشتری کوکب غازی فقد جرت العادة على اعتبار قاعدة الغلاف الجوی فی النقطة التی یکون فیها الضغط الجوی یعادل 10 بار أو عشر أضعاف الضغط الجوی الأرضی.
طبقات الغیوم
یبین الشکل الحرکة التناوبیة بین حزم طبقات الغیوم.
دائماً یکون المشتری مغطى بالغیوم المرکبة من بللورات الأمونیا إضافة إلى احتمال وجود بیکبریتید الأمونیوم. وتتموضع هذه السحب فی التربوبوز، وتکون مرتبة على شکل نطاقات مختلفة وفق خطوط العرض، وتعرف باسم المناطق المداریة. وهذه المناطق مقسمة إلى مناطق ذات ألوان براقة، وأخرى أحزمة معتمة، ویسبب تداخل هذه الدورات المتضاربة إلى نشوء عواصف واضطرابات وتبلغ سرعة الریاح 100 متر/ثانیة. کما لوحظ اختلاف المناطق فی العرض واللون والکثافة من سنة إلى أخرى، لکنها بقیت ملحوظة بشکل جید بالنسبة للفلکیین لیمیزوها فیما بینها. یبلغ عمق طبقات الغیوم حوالی 50 کم، وتحتوی على الأقل على طبقتین من الغیوم. الطبقة السفلى طبقة سمیکة والطبقة العلویة رقیقة وأکثر شفافیة. ومن الممکن وجود طبقة رقیقة من غیوم الماء متوضعة تحت طبقة الأمونیا، کدلیل ناتج عن ومضات البرق المکتشف فی الغلاف الجوی للمشتری.وعادةً ما ینتج البرق بسبب قطبیة الماء، مما یجعلها قادرةً على إجراء عملیات التفریغ الکهربائی اللازم لتولید البرق. وتصل قیمة التفریغ الکهربائی لأکثر من ألف ضعف مما هی علیه على الأرض. وتشکل سحب الماء عواصف رعدیة مدفوعة بالحرارة المرتفعة من داخله.
تنتج الألوان البنیة والبرتقالیة لغیوم المشتری من تقلبات العناصر المکونة لها والتی تتغیر ألوانها عندما تتعرض للأشعة الفوق بنفسجیة القادمة من الشمس. ولکن لایزال الترکیب الأکید لمکونات هذه الغیوم غیر مؤکد، ولکن یعتقد أن هذه المرکبات عبارة عن مرکبات الفوسفور أو الکبریت أو الهیدروکربونات. وتعرف المرکبات الملونه بحوامل الألوان والتی تمتزج بالطبقة السفلیة الکثیفة والأکثر سخونة، وتحدث هذه المناطق عندما یزداد الحمل الخلیوی مؤدیاً إلى تشکل بللورات الأمونیا والتی بدورها تخفی الطبقات السفلیة عن النظر.
یملک المشتری انحرافا محوریا قلیلا، مما یعنی أن منطقة القطبین تتلقى دائماً أشعة شمسیة أقل مما تتلقاه المنطقة الاستوائیة. فیکون انتقالالحمل الحراری ضمن المناطق الداخلیة أکثر فعالیة مما هو علیه فی منطقة القطبین، ویعتقد أن هذا یؤدی إلى توازن فی حرارة طبقات الغیوم.
البقعة الحمراء العظیمة ودوامات أخرى
مقال تفصیلی :البقعة الحمراء العظیمة
صورة تم الحصول لها للمشتری والبقعة الحمراء العظیمة فی 25 فبرایر 1979 بواسطة المسبار فویاجر 1 عندما کان المسبار على ارتفاع 9.2 ملیون کم من المشتری. ویوجد نمط سحابة مائل إلى الیسار من البقعة الحمراء العظیمة وهی منطقة ذات خصائص حرکیة معقدة. کما توجد بقعة بیضاء تحت البقعة الحمراء مباشرةً وتساوی تقریباً نصف قطر الأرض.
تعتبر البقعة الحمراء العظیمة من أکثر ملامح المشتری شهرة، وهی عبارة عن إعصار مضاد مستمر یقع على 22 درجة جنوب خط الاستواء. ومن المعلوم أنه قد تم تمییز هذه البقعة منذ سنة 1831 وربما قبل ذلک فی سنة 1665. وتشیر بعض النماذج الریاضیة إلى أن هذه العاصفة هی عاصفة مستمرة وسمة دائمة لهذا الکوکب. وبسبب کبر هذ العاصفة فیمکن مراقبتها من الأرض باستخدام مقراب بفوهة 12 سم أو أکبر.
شکل هذه البقعة على شکل قطع ناقص وتدور بعکس عقارب الساعة وتتم دورة کاملة کل ست أیام. وتبلغ أبعاد البقعة الحمراء العظیمة 24–40,000 کمX 12–14,000 کم، وبالتالی هی کبیرة بمافیه الکفایة لتستطیع أن تسع کوکبین أو ثلاث کواکب بقطر الأرض. ویبلغ أقصى ارتفاع للعاصفة 8کم فوق السحب المحیطة بها.
مثل هذه العواصف أمر شائع فی الکواکب الغازیة بسبب اضطرابات الغلاف الجوی، فیملک المشتری أیضاً بقعاً بیضاءَ وبقعاً أخرى بنیة بیضویة الشکل أیضاً. وتمیل البیضاء إلى أن تتواجد فی السحب الباردة نسبیاً فی طبقات الغلاف الجوی العلیا. أما البنیة فهی أکثر حرارة وتتواجد ضمن طبقات الغیوم العادیة. ویمکن أن تمتد هذه العواصف لعدة ساعات وحتى عدة قرون.
کانت هناک أدلة قویة على أن البقعة الحمراء هی عبارة عن عاصفة ولیست من الملامح التضاریسیة للکوکب وحتى قبل أن یثبت فویاجر أنها عاصفة. فهذه البقعة تدور بشکل تفاضلی بشکل یناسب دوران الغلاف الجوی الکلی، وأحیاناً تکون أسرع وأخرى أبطأ. وقد تم رصد دورانها حول الکوکب خلال سجلات تأریخها العدید من المرات بالنسبة لأی ثابت تحتها.
رصد فی سنة 2000 تغیرات فی ملامح الغلاف الجوی فی النصف الجنوبی من الکوکب، وکانت تشبه فی المظهر البقعة الحمراء العظیمة لکنها أصغر منها. وقد نشأت هذه العاصفة من عدة عواصف بیضاء صغیرة، وقد لوحظت هذه العواصف سنة 1938. وقد دمجت هذه العواصف البیضاء بعاصفة واحدة وازدادت کثافتها وتغیر لونها من الأبیض إلى الأحمر ویطلق علیها اسم البقعة الحمراء الصغیرة..
حلقات المشتری
مقال تفصیلی :حلقات المشتری
حلقات المشتری
یملک المشتری نظام حلقات خافتاً یتکون من ثلاثة قطاعات رئیسیة: الحلقة الداخلیة على شکل طارة تعرف باسم هالو، وهی حلقة مضیئة نسبیاً، بینما تعرف الحلقة الخارجیة باسم حلقة الخیط الرقیق أو حلقة غوسمر. ویعتقد أن هذه الحلقة مکونة بشکل رئیسی من الغبار بالإضافة إلى الجلید مثل باقی حلقات المشتری. بینما تعرف الحلقة المتوسطة باسم الحلقة الرئیسیة وتتکون غالباً من مقذوفات قادمة من القمرین أدراستیا ومیتس. تسحب المواد الراجعة إلى القمر إلى المشتری بسبب تأثیر جاذبیته الکبیر. وهکذا ینحرف مدار المواد باتجاه المشتری فی حین تضاف مواد جدیدة بسبب تأثیرات إضافیة. وبشکل مشابه، ینتج القمران ثیبی وأمالثیا الغبار إلى حلقة الخیط الرقیق. کما توجد دلائل على وجود حلقة صخریة على طول مدار أمالثیا والتی قد تکون ناتجة عن حطام صخری اصطدامی مع القمر أمالثیا.
الغلاف المغناطیسی
مقال تفصیلی :الغلاف المغناطیسی للمشتری
ظاهرة الشفق القطبی على المشتری وتظهر ثلاث نقاط ساطعة بسبب التدفقات المغناطیسیة المتولدة بفعل أقمار المشتری الثلاث أیو وغانیمید وأوروبا بالإضافة إلى منطقة ساطعة جداً دائریة الشکل تدعى الإهلیلج الرئیسی.
یحد المشتری حقل مغناطیسی أکبر باربع عشرة مرة من الحقل المغناطیسی الأرضی. ویتراوح ما بین 4.2 جاوس عند خط استواء المشتری إلى ما بین 10–14 جاوس عند القطبین. مما یجعله أکبر حقل مغناطیسی فی المجموعة الشمسیة باستثناء البقع الشمسیة. ویعتقد أن هذا الحقل نشأ بفعل التیارات الدوامیة للمواد الموصلة ضمن نواة الهیدروجین المعدنی. یتأین غاز ثنائی أکسید الکبریت الصادر عن براکین القمر إیو والمشکل حلقة غازیة حول هذا القمر. وینتج عن هذا التأین أیونات الأکسجین والکبریت. وهذا الإیونات بالإضافة إلى إیونات الهیدروجین المتواجدة فی الغلاف الجوی للمشتری تشکل غلاف بلازما عند خط استواء المشتری. یتشارک غلاف البلازما بالدوران مع الکوکب مما یؤدی إلى تشوه فی المغناطیسیة ثنائیة القطب للکوکب وتحولها إلى مغناطیسیة قرصیة. تولد الإلکترونات ضمن غلاف البلازما إشارات رادیویة قویة یحث تولد نبضات تتراوح ما بین 0.6–30 میجا هرتز.
یتسبب التفاعل ما بین الغلاف المغناطیسی للمشتری والریاح الشمسیة حصول انحناء صدمی، مما یؤدی إلى إحاطة الغلاف المغناطیسی للمشتری بفاصل مغناطیسی متوضع على الحافة الداخلیة للغمد المغناطیسی. تتفاعل الریاح الشمسیة مع الغلاف المغناطیسی فی هذه المنطقة مسببة تمدد الغلاف المغناطیس فی الجزء المواجه للریاح والذی یمتد للخارج لیصل إلى حدود مدار زحل. یتوضع أربع أکبر أقمار للمشتری ضمن الغلاف المغناطیسی، مما یجعلهم محمیین من الریاح الشمسیة.
یعتبر الغلاف المغناطیسی للمشتری مسؤول عن الانبعاثات الرادیویة الصادرة من المنطقة القطبیة للکوکب. ویسبب تفاعل هذا الغلاف مع حلقات الانبعاثات البرکانیة الصادرة عن القمر إیو والتی یتحرک هذا القمر ضمنها، تسبب إلى أصدار أمواج ألففین التی تحمل أیونات المواد إلى المنطقة القطبیة. ونتیجة لهذا تتشکل أمواج رادیویة بسبب التسریع الدورانی لآلیة المازر (تضخیم الموجات القصار بالإصدار الإشعاعی المنبه). وتصدر هذه الطاقة على طول سطوح مخروطیة الشکل. وعندما تتقاطع الأرض مع هذه المخاریط، فإن الأمواج الرادیویة الصادرة عن المشتری تزید عن تلک الصادرة عن الشمس.
المدار والدوران
دوران کوکب المشتری حول الشمس على نصف قطر تقریبی 778 ملیون کیلومتر ویتم دورته کل 11.86 سنة.
المشتری هو الکوکب الوحید فی المجموعة الشمسیة والذی یملک مرکز کتلة ثنائی یقع خارج حجم الشمس، وعلى بعد حوالی 7% من نصف قطر الشمس.. تبلغ متوسط المسافة ما بین الشمس والمشتری حوالی 778 ملیون کم أی حوالی 5.2 ضعف من متوسط المسافة ما بین الأرض والشمس. ویکمل مداره حول الشمس فی 11.86 سنة، وهذه الفترة تساوی 2/5 من الفترة المداریة لزحل، مما یشکل رنین مداری 5:2 بین أکبر کوکبین فی المجموعة. یمیل المدار الإهلیلجی للمشتری بمقدار 1.31° مقارنة مع الأرض. وبسبب الشذوذ المداری البالغ 0.048 فإن المسافة بین الشمس والمشتری تتفاوت کل 75 ملیون سنة ما بین الحضیض والأوج، أو بین أقرب وأبعد نقطة على الکوکب على طول مسار المدار.
یعتبر المیل المحوری للمشتری صغیر نسبیاً ویبلغ 3.13° فقط. وکنتیجة لذلک لا یشهد هذا الکوکب تغیرات فصلیة کبیرة، على العکس من الأرض وعطارد على سبیل المثال.
دوران المشتری هو الدوران الأسرع بین کواکب المجموعة الشمسیة، فیتم دورة کاملة حول محوره فی أقل من 10 ساعات. وینتج عن هذا انتفاخ استوائی من السهل رؤویته من خلال المقرابات الأرضیة. ی
customer of burjis zavash hormuz urmd
عميل burjis zavash hormuz urmd
برای نوشتن صحیح نام "مشتری برجیس زاوش هرمز اورمزد" طبق قواعد نگارشی فارسی، نکات زیر را مد نظر قرار دهید:
-
فاصله گذاری: نامها و واژههای مرکب باید به درستی و به طور واضح از یکدیگر جدا شوند. در این نام، هر واژه به صورت مجزا نوشته میشود.
-
حروف بزرگ و کوچک: در نگارش نامهای خاص، معمولاً حروف اول آنها با حرف بزرگ نوشته میشود. بنابراین، اولین حرف هر واژه باید بزرگ باشد.
-
نکات تلفظی: اگر نام خاصی نیاز به تکیه یا تاکید خاصی دارد، میتوان از علائم نگارشی مانند ویرگول یا خط تیره استفاده کرد اما در این جمله خاص، نیازی به این علامتها نیست.
- انطباق با قواعد زبان فارسی: اطمینان حاصل کنید که نامها به صورت صحیح و مطابق با قواعد زبان فارسی نوشته شدهاند.
با در نظر گرفتن این نکات، نگارش نهایی به شکل زیر خواهد بود:
مشتری برجیس زاوش هرمز اورمزد
این نام به صورت صحیح و منطبق با قواعد نگارشی فارسی نوشته شده است.