میان بار
license
98
1667
100
معنی کلمه میان بار
معنی واژه میان بار
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | enclosure, between the load | ||
عربی | سياج، تطويق، تسييج، حظيرة مسيجة، مسيج، إرفاق في رسالة، انحباس، محتويات مغلف، قفل، نسيج | ||
مرتبط | محوطه، ضمیمه، حصار، دیوار، پیوست | ||
واژه | میان بار | ||
معادل ابجد | 304 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی میان بار | ||
پخش صوت |
در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید.
enclosure, between the load
سياج، تطويق، تسييج، حظيرة مسيجة، مسيج، إرفاق في رسالة، انحباس، محتويات مغلف، قفل، نسيج
محوطه، ضمیمه، حصار، دیوار، پیوست