نسخه
licenseمعنی کلمه نسخه
معنی واژه نسخه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- تجويز، دستور 2- رونوشت، كپي 3- تيراژ | ||
انگلیسی | version, copy, prescription, issue, exemplar | ||
عربی | رواية، نص، ترجمة، نسخة معدلة، تحويل، ميل الرحم، إصدار | ||
ترکی | reçete | ||
فرانسوی | ordonnance | ||
آلمانی | rezept | ||
اسپانیایی | prescripción | ||
ایتالیایی | prescrizione | ||
مرتبط | متن، تفسیر، ترجمه، شرح ویژه، جلد، نسخه برداری، مسوده، تجویز، نسخه نویسی، سابقه، صدور فرمان، امریه، شماره، موضوع، نشریه، عمل، فرزند، نمونه، سرمشق، مثال، مثل، ملاک | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "نسخه" در زبان فارسی به معنای یک نسخه از یک سند، کتاب یا دارو است و به عنوان یک واژه کلیدی در چندین زمینه (علوم پزشکی، ادبیات، و غیره) کاربرد دارد. در زیر به بررسی قواعد نگارشی و استفاده از این کلمه میپردازیم: 1. استفاده صحیح در جملات
2. جمع بستن
3. کاربردهای خاص
4. املا و نگارش
5. مثالهای کاربردی
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "نسخه" به درستی و به صورت مؤثر در نگارشهای خود بهره ببرید. | ||
واژه | نسخه | ||
معادل ابجد | 715 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | nosxe | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی: نسخَة، جمع: نُسُخ] | ||
مختصات | (نُ خِ) [ ع . نسخة ] (اِ.) | ||
آواشناسی | nosxe | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی نسخه | ||
پخش صوت |
(= دستور پزشک) این واژه عربی می باشد و پارسی آن این است: کلمه "نسخه" در زبان فارسی به معنای یک نسخه از یک سند، کتاب یا دارو است و به عنوان یک واژه کلیدی در چندین زمینه (علوم پزشکی، ادبیات، و غیره) کاربرد دارد. در زیر به بررسی قواعد نگارشی و استفاده از این کلمه میپردازیم: نسخه پزشکی: به دارویی که پزشک تجویز میکند اشاره دارد. با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "نسخه" به درستی و به صورت مؤثر در نگارشهای خود بهره ببرید.
ویمَد (اوستایی)
1- تجويز، دستور
2- رونوشت، كپي
3- تيراژ
version, copy, prescription, issue, exemplar
رواية، نص، ترجمة، نسخة معدلة، تحويل، ميل الرحم، إصدار
reçete
ordonnance
rezept
prescripción
prescrizione
متن، تفسیر، ترجمه، شرح ویژه، جلد، نسخه برداری، مسوده، تجویز، نسخه نویسی، سابقه، صدور فرمان، امریه، شماره، موضوع، نشریه، عمل، فرزند، نمونه، سرمشق، مثال، مثل، ملاک1. استفاده صحیح در جملات
2. جمع بستن
3. کاربردهای خاص
4. املا و نگارش
5. مثالهای کاربردی