افاضه
licenseمعنی کلمه افاضه
معنی واژه افاضه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | benefit, employment | ||
عربی | مصلحة، مساعدة، ثبت، حفلة خيرية، ثنى، استفاد، أفاد، أبرئه، فائدة | ||
ترکی | afaza | ||
فرانسوی | afaza | ||
آلمانی | afaza | ||
اسپانیایی | afaza | ||
ایتالیایی | afaza | ||
مرتبط | سود، منفعت، مزایا، مزیت، استفاده | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "افاضه" در زبان فارسی به معنای بخشش، عطا و اراده الهی است. این کلمه معمولاً به عنوان اسم استفاده میشود و در متون دینی و ادبیات فارسی به کار میرود. برای استفاده مؤثر از این کلمه و رعایت اصول نگارشی، میتوانید به نکات زیر توجه کنید:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "افاضه" به طور بهتری در نوشتهها و گفتوگوهای خود استفاده کنید. | ||
واژه | افاضه | ||
معادل ابجد | 887 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | 'efāze | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی: افاضَة] ‹افاضت› | ||
مختصات | (اِ ض ِ) [ ع . افاضة ] (مص م .) | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی افاضه | ||
پخش صوت |
= ، افاضة ← افاضت (مص م ، )۱ – آب برخودریختن (غم ) ۰ ۲ – پر کردن آب تا حدی که لبریز گردد ۰ ۳ – در سخن وارد شدن ، داخل شدن در حدیث ۰ ۴ – فیض رسانیدن ، بهره دادن ۰ ۵- (ا مص ۰ ) فیض ۰ ج ، افاضات ۰ کلمه "افاضه" در زبان فارسی به معنای بخشش، عطا و اراده الهی است. این کلمه معمولاً به عنوان اسم استفاده میشود و در متون دینی و ادبیات فارسی به کار میرود. برای استفاده مؤثر از این کلمه و رعایت اصول نگارشی، میتوانید به نکات زیر توجه کنید: نحوهی نوشتار: "افاضه" باید به همین شکل نوشته شود و از هرگونه تغییر یا اختصاری در آن خودداری کنید. بهکارگیری در جمله: برای استفاده از این کلمه در جملات، سعی کنید به مفهوم آن توجه کنید. مثلاً: فعل و اسم: "افاضه" بیشتر به عنوان اسم به کار میرود، اما میتوانید از اشکال دیگر کلمه نیز استفاده کنید. مثلاً: زبان ادبی: در متون ادبی و شعر، کلمه "افاضه" معمولاً بامعنای عمیقتری به کار میرود و میتواند معانی خاصی از قبیل رحمت و دلسوزی الهی را به تصویر بکشد. با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "افاضه" به طور بهتری در نوشتهها و گفتوگوهای خود استفاده کنید.
benefit, employment
مصلحة، مساعدة، ثبت، حفلة خيرية، ثنى، استفاد، أفاد، أبرئه، فائدة
afaza
afaza
afaza
afaza
afaza
سود، منفعت، مزایا، مزیت، استفاده