الهه
licenseمعنی کلمه الهه
معنی واژه الهه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | اله، بت، ربالنوع، صنم | ||
انگلیسی | goddess, Minerva | ||
عربی | إلاهة، معبودة، ربة الاهة، إلهة | ||
ترکی | tanrıça | ||
فرانسوی | la déesse | ||
آلمانی | die göttin | ||
اسپانیایی | la diosa | ||
ایتالیایی | la dea | ||
مرتبط | ربهالنوع، صنایع یدی، خدای پزشکی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «الهه» در زبان فارسی به معنای معصوم و مقدس است و به طور معمول به عنوان اسم خاص برای موجودات یا مفاهیم مقدس استفاده میشود. در زیر به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره میکنم:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه «الهه» در نوشتار و محاورات خود به شکل صحیح و مؤثری استفاده کنید. | ||
واژه | الهه | ||
معادل ابجد | 41 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | 'elāhe | ||
نقش دستوری | اسم فامیل | ||
ترکیب | (اسم، مصدر) [عربی: الٰهَة] | ||
مختصات | (اِ لا هِ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | 'elAhe | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی الهه | ||
پخش صوت |
۞ معبود , خدا , معشوق , آنچه وجود و زندگی گروهی از موجودات بدان وابسته باشد . چیزی که صاحب قدرتی خاص و فوق العاده باشد .باعث و بانی و سرچشمه ی بعضی عوامل . کلمه «الهه» در زبان فارسی به معنای معصوم و مقدس است و به طور معمول به عنوان اسم خاص برای موجودات یا مفاهیم مقدس استفاده میشود. در زیر به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره میکنم: استفاده از حرف بزرگ: اگر «الهه» به عنوان اسم خاص استفاده شود، باید با حرف بزرگ نوشته شود، مثلاً: «الهه عشق» یا «الهه زیبایی». نوشتار صحیح: کلمه «الهه» به صورت صحیح و بدون اعرابگذاری نوشته میشود و نیازی به استفاده از اعراب ندارد، مگر در مواقعی که اعرابگذاری ضروری باشد. استفاده در جملات: این کلمه میتواند بهعنوان فاعل، مفعول یا ترکیبهای صفت و موصوف در جملات مورد استفاده قرار گیرد. مثلاً: ترکیب با دیگر واژهها: میتوان واژه «الهه» را با واژههای دیگر ترکیب کرد تا مفاهیم بیشتری را منتقل کند. مانند: «الهه مهر»، «الهه عشق»، و غیره. با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه «الهه» در نوشتار و محاورات خود به شکل صحیح و مؤثری استفاده کنید.
اله، بت، ربالنوع، صنم
goddess, Minerva
إلاهة، معبودة، ربة الاهة، إلهة
tanrıça
la déesse
die göttin
la diosa
la dea
ربهالنوع، صنایع یدی، خدای پزشکی