بهداشت
license
98
1667
100
معنی کلمه بهداشت
معنی واژه بهداشت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | حفظالصحه، سلامت، صحت | ||
انگلیسی | hygiene, hygienics, health | ||
عربی | علم الصحة، الأحوال و العادات، صحة | ||
ترکی | hijyen | ||
فرانسوی | hygiène | ||
آلمانی | hygiene | ||
اسپانیایی | higiene | ||
ایتالیایی | igiene | ||
مرتبط | حفظ الصحه، علم بهداشت | ||
واژه | بهداشت | ||
معادل ابجد | 712 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | behdāšt | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) (پزشکی) | ||
مختصات | (بِ)(اِمر.) | ||
آواشناسی | behdASt | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی بهداشت | ||
پخش صوت |
در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید.
حفظالصحه، سلامت، صحت
hygiene, hygienics, health
علم الصحة، الأحوال و العادات، صحة
hijyen
hygiène
hygiene
higiene
igiene
حفظ الصحه، علم بهداشت